تازه های سایت
پربحث ترین اخبار
پربازدید ترین اخبار
کد خبر: ۳۵۰۹۹
تعداد بازدید: ۱۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۱
عضو هیئت‌علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر: با وجود تمام اقدامات مثبت انجام شده در زمینه دانش بنیان، به نظر می آید خطاهایی وجود دارند که باید شناسایی شده و تصمیمات مقتضی انجام گردد. آسیب شناسی و نقدپذیری هر فرآیندی، تضمین کننده سلامتی و نتیجه بخش بودن آن است.
محمد مونسان
عضو هیئت‌علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مارین نیوز - در سالهای اخیر با توجه فعالیتهایی که از طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انجام شده است آشنایی نسبتا خوبی در دانشگاههای کشور نسبت به شرکتهای دانش بنیان، کارآفرینی دانش بنیان، استارت آپها و شتاب دهنده ها و مفاهیمی از این دست انجام شده است. اینها مفاهیمی هستند که شاید در گذشته، نه تنها دانشجویان بلکه اساتید هم آشنایی با چنین مفاهیمی نداشتند. خود بنده در تبلیغات و اطلاع رسانی هایی که در این زمینه انجام شده در سالهای اخیر توانستم با این مفاهیم آشنا شوم. اغلب مصاحبه های جناب آقای دکتر ستاری را پیگیری و مطالعه کرده و حقیقتا از مطالبی که بیان می کنند لذت می برم و خداوند را شاکرم که چنین فردی پیگیری کننده توسعه دانش و فناوری در کشور است. با وجود تمام اقدامات مثبت انجام شده در این زمینه، به نظر می آید خطاهایی وجود دارند که باید شناسایی شده و تصمیمات مقتضی انجام گردد. آسیب شناسی و نقدپذیری هر فرآیندی، تضمین کننده سلامتی و نتیجه بخش بودن آن است. در اینجا مطالبی در زمینه جهت گیری فعالیتهای شرکتهای دانش بنیان عرض می گردد:
1- در توسعه علم و فناوری و شاخص بودن در بین شرکتهای دانش بنیان، نباید ارائه خدمات در حوزه IT و ICT را خیلی بیش از حد پررنگ کرد چرا که بسیاری از فعالیتهایی که در این حوزه معرفی می شوند صرفا ارایه یک نوع خدمات نوین هستند که عموما خدمات جدیدی هستند که بر پایه «اپلیکیشن نویسی» بنا شده اند. شاید اینها را نتوان در واقع رشدی در زمینه فناوری محسوب کرد هر چند ایده های نویی در کسب و کار هستند.
بسیاری از این فعالیتها که در حوزه ICT معرفی می شوند وقتی از دید کلان و بالاتر به جامعه نگاه می کنیم نه تنها باعث اشتغال نمی شوند بلکه باعث کاهش آن نیز می شوند. به طور مثال وقتی یک نرم افزاری یا یک اپلیکیشنی ارایه می شود که خدمات خرید و فروش را در سطح شهر تسهیل می کند این پدیده، یک اتفاق خوب شهری است که حق انتخاب بیشتری به مشتریان می دهد ضمن اینکه در کاهش زمان خرید و کاهش هزینه نیز موثر است. ولی باید دقت کنیم که اشتغالی که در رونق چنین کارکردهایی انجام می شود در ازای از بین رفتن صدها یا هزاران فرصت شغلی در داخل کشور است. چراکه افراد کمتری برای خرید به فروشگاه ها و مغازه ها و پاساژها مراجعه می کنند یا کمتر مراجعه می کنند. همچنین به طور مثال در مورد اپلیکیشین هایی که در مورد خدمات حمل و نقل شهری ارایه شده اند نیز مصداق دارد چراکه وقتی یک اپلیکیشن، خدمات تاکسیرانی انجام می دهد فرصتهای شغلی از دهها آژانس داخل شهر گرفته می شود یا حداقل اینست که این اشتغال از آژانس ها به اپلیکیشن ها (شرکتها) منتقل شده و ایجاد اشتغال جدید انجام نشده است.
نکته بعدی در این است که درآمدی که برای این نوع استارت آپها در نظر گرفته می شود ایجاد کننده ارزش افزوده و افزایش درآمد در کشور نیست بلکه درآمدیست که قبلا در کشور موجود بوده و به نحو دیگری ارایه می شده را به سمت خود جذب کرده است. این به هیچ وجه به این معنی نمی باشد که ما توانسته ایم درآمد کشور را افزایش دهیم یا ارزش افزوده ایجاده کنیم. پس ماهیتا این نوع استارت آپها فقط ارایه دهنده نوعی خدمات نوین هستند که شاید نتوان به راحتی آنها را در حوزه علم و فناوری جای داد. چرا که این دیدگاه و این مسیر در آینده نزدیک میتواند باعث اشتباه محاسباتی در برنامه ریزی ها شود.
نکته بعدی اینست که وقتی ما از حوزه ICT صحبت می کنیم، اگر منظورمان توسعه تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی مدرن باشد، میتواند پیشرفت مناسبی در حوزه علم و فناوری و ایجاد اشتغال جدید و ایجاد ارزش افزوده در کشور باشد ولی صرفا ارائه خدمات بر پایه ICT نمی تواند با مفاهیم شناخته شده توسعه علم و فناوری و وظایف شرکتهای دانش بنیان مطابقت داشته باشد. اعداد و ارقامی که در مورد ایجاد اشتغال و درآمد این شرکتها بیان می شود میتواند باعث انحراف در برنامه های توسعه علم و فناوری در کشور گردد.
نکته بعدی این است که متاسفانه در قدرتمندی فعالیتهای ICT در سطح ایران و حتی در سطح دنیا اغراق می شود. چرا که بطور مثال حوزه ICT نمی تواند به خودی خود باعث جابجایی انسانها یا کالا یا ساخته شدن تجهیزات مهندسی و غیره گردد. پس بنابراین  ICT در صورتی موفق است که مجموعه کاملی از قابلیتهای مهندسی را در سایر رشته های مهندسی در پشتوانه خود داشته باشد. اصولا شرکتهای موفق ICT در کشورهایی موفق خواهند بود که در سایر رشته های مهندسی و صنعتی به بلوغ کافی رسیده باشند وگرنه همین تکنولوژی باعث وابسته تر شدن تکنولوژی در کشور به سایر کشورها خواهد شد. بطور مثال، یکی از ابزارهای ضروری این حوزه، تولید گوشی های هوشمند است. آیا ایران توانسته قدمی در راه توسعه فناوری گوشی های هوشمند یا تبلت یا نوتبوک بردارد تا تبدیل شده ایم به یکی از بزرگترین بازارهای واردات این وسایل ؟!! در بقیه حوزه های ICT هم همین وضع برقرار خواهد بود مگر اینکه بجای حوزه خدمات، روی فناوری تجهیزات و ابزار آلات الکترونیکی و مخابراتی مدرن که ابزار IT هستند تمرکز کنیم. متاسفانه هم اکنون اینطور نیست و اعلام می شود که 40 درصد شرکتهای دانش بنیان در حوزه ICT هستند و همه شرکتهای برتر دانش بنیان کشور همگی از حوزه خدماتی ICT هستند. این نشان میدهد که اگر مسیر را اصلاح نکنیم قطعا در آینده به بیراهه هایی خواهیم که جبران آن ممکن نیست.
2- باید اولویتهای دانش و فناوری در کشور متناسب با نیازهای واقعی صنعت و کاهش واردات و خروج ارز باشد. تمرکز شرکتهای دانش بنیان و استارت آپها را باید به سمت و سویی سوق داد که ایجاد ارزش افزوده واقعی و اشتغال زایی جدید و ایجاد درآمد مضاعف بنماید. مثلا میدانیم که 80 درصد مساحت کشور ما خشک و نیمه خشک است و توسعه بیابانها (بیابان زایی) به سرعت در حال گسترش است و به گفته خود مسئولین بلندپایه ایران، حیات و تمدن ایرانیان در معرض خطر است. در چنین شرایطی باید تمام حیثیت و آبروی پژوهشی و تمام سرمایه های دانش و فناوری کشور را صرف «بیابان زدایی» کرد. اگر بتوانیم فناوری های جدید مانند فناوری هسته ای، بیوفناوری و نانوفناوری را به سمت بیابان زدایی در کشور هدایت کنیم به گونه ای که با تحقیقات روی سه ضلع آب، خاک و گیاه بتوانیم زمینه هایی را فراهم کنیم که بخشی از بیابانهای وسیع کشور، سرسبز شوند بدیهی است که ارزشمندترین خدمت را به کل نسل ایرانیان در حال و آینده کرده ایم و میلیاردها دلار، سرمایه جدید تولید کرده و هزاران اشتغال مولد ایجاد کرده ایم. ضمن اینکه معضلات حاد روزمره و رایج در کشور مانند معضل ریزگردها هم حل می شوند. بعضا شنیده می شود که ما نباید با روش های کهنه و قدیمی هزار سال قبل زراعت کنیم. این درست است ولی بنده معتقدم که علاوه بر آن «قرار نیست با همان گیاهان هزار سال قبل زراعت کنیم!». در چنین مواردی فورا صحبت از مباحث جنجالی گیاهان خوراکی تراریخته می شود. در اینجا باید گفت که اصلا بحث خوراکی یا غیرخوراکی بودن مطرح نیست بلکه گیاهانی است که ممکن است خوراکی هم نباشند ولی بتوانند در شرایط بیابانی دوام آورده یا گیاهان شورزی که از آب شور تغذیه کنند و به مرور زمان، طبیعت ایران را عوض کنند. این یک نمونه افتخار آفرین از قله توسعه علم و فناوری در یک کشور بیابانی مانند ایران می تواند باشد. پس می بینیم که نگاه مدیران ارشد حوزه علم و فناوری چقدر می تواند در جهت دهی کردن فعالیتهای شرکتهای دانش بنیان موثر باشد. موضوع کشاورزی مدرن و بیابان زدایی مدرن (تغییرات ژنتیکی گیاهان و خاک و آب) باید به محور کل برنامه های تحقیقاتی کشور تبدیل شود. ایران باید به مرکز اصلی "بیابان زدایی مدرن" در دنیا تبدیل شود همانطور که ژاپن به مرکز طراحی سازه های مقاوم در برابر زلزله در دنیا تبدیل شده (چون دائما با زلزله مواجه است). یعنی نیازهای حیاتی کشورها هست که آنها را به سمت و سوی تحقیقات خاص می کشاند و ایران هم بالاجبار باید تمام توان علمی و تحقیقاتی خود را معطوف به "کشاورزی مدرن و بیابان زدایی مدرن" کند و حتی یک جایزه بین المللی مانند جایزه نوبل در این زمینه تعریف کند تا محققان برتر دنیا را به سمت خود جذب کرده و از دستاوردهای آنها استفاده کند. یا در مثال دیگر؛ وقتی ایران دارای یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است ولی سالیانه بین 2-5 میلیارد دلار واردات فراورده های پتروشیمی دارد! و بسیاری از قطعات و تجهیزات مورد نیازصنایع پتروشیمی وارداتی هستند باید شرکتهای بنیان را به این سو سوق داد تا این حجم عظیم واردات را متعلق به خود کرده و از این سفره پر درآمد آماده داخلی بهره مند شوند. ایران با توجه به ذخایر نفت وگاز و قدمتی که در این صنعت دارد باید الان صاحب معتبرترین شرکتهای طراح و سازنده تجهیزات صنعت نفت و گاز در جهان باشد و میلیاردها دلار صادرات به کشورهای دیگر داشته باشد. آیا الان اینطور هست؟! چرا هنوز هم تمرکز کافی روی این مهم نداریم؟
 
3- باید بتوان نیازهای واقعی کشور را به شرکتهای دانش بنیان و علاقه مندان به تاسیس این شرکتها معرفی کرد. هم اکنون انبوهی از فارغ التحصیلان بیکار رشته های مهندسی در کشور وجود دارند که علاقه مند به راه اندازی کسب و کار دانش بنیان هستند ولی عملا نمیدانند که در چه زمینه ای می توانند فعالیت کنند. راه اندازی یک «سایت اینترنتی» برای ارایه نیازهای صنعتی دانش بنیان کشور که نیازمند سرمایه دانشی و نوین می باشند میتواند به جهت دهی شرکتهای دانش بنیان کمک کند. از طرفی با توجه به وجود نیازهای صنعتی در کشور، بازار فروش و درآمد شرکتها نیز تضمین شده می باشد. در واقع با راه اندازی این سایت اینترنتی از سوق یافتن شرکتهای دانش بنیان به سمت رفع نیازهای غیرضروری و بدون اولویت و لوکس در کشور جلوگیری می شود. باید توجه داشته باشیم که سرمایه های انسانی و افراد نخبه و کارآفرین در کشور ما بینهایت نیستند بلکه این ظرفیتها محدود است. پس باید ساز و کاری اندیشید که از «نخبه ترین استعدادها» در جهت پوشش دادن «واقعی ترین نیازها» استفاده شود. البته باید دقت نمود که راه اندازی چنین سایتی به معنی محدود کردن خلاقیت در حوزه کارآفرینی خلاق و دانش بنیان نمی باشد، بلکه صرفا یک سری از اولویتهای صنعتی کشور معرفی می شوند تا اگر افرادی علاقه مند هستند، در این زمینه ها وارد شوند. راه اندازی چنین سایتی برای کشوری که می خواهد عقب افتادگی دهها سال قبل را جبران کند از اوجب واجبات است. در این سایت اینترنتی، نیازهای صنعتی دانش بنیان از تمامی وزارتخانه ها و سازمانها و صنایع فراخوان می شوند. در مورد هریک از نیازها مواردی از قبیل موارد ذیل معرفی می شوند تا شرکتهای دانش بنیان بتوانند با دید وسیع تری تصمیم گیری و انتخاب نمایند:
  1. تشریح کلی نیاز، سیستمها و زیرسیستمهای آن، سابقه فعالیت موجود در کشور
  2. حوزه های علم و فناوری که باید در این راستا به کار گرفته شوند به همراه گلوگاههای  احتمالی که این تکنولوژی بدان وابسته است
  3. میزان بازار فروش این تجهیز در ایران، در منطقه و در دنیا به همراه ارزیابی از میزان درآمدی که می تواند عاید آن شرکت نماید. 
اینها مواردی هستند که اگر در یک سایت اینترنتی به نمایش گذاشته شوند و بطور روزانه یا هفتگی تجدید شوند نه تنها میتوانند شرکتهای دانش بنیان را جهت دهی کنند بلکه ماقبل آن یعنی محیط دانشگاه و پروژه های کارشناسی ارشد و دکتری و حتی لیسانس را جهت دهی کرده و هدفمند نماید. بدین معنی که اساتید دانشگاهها و دانشجویان برای وارد شدن در حوزه هایی که می بینند هم نیاز کشور است و هم درآمد مناسبی میتواند عاید کند فعالیت میکنند و خیلی از تزهای غیر واقعی و بدون اولویت در کشور با نیازهای واقعی جایگزین خواهند شد، به گونه ای که دانشجویان بتوانند پس از پایان تحصیل به سرعت وارد فضای کسب و کار و تاسیس شرکت دانش بنیان شوند. وضعیتی که اکنون در کشور وجود دارد یک وضعیت کاملا نابسامان می باشد به گونه ای که دانشجویان و حتی اساتید، نه تنها در حین تحصیل نمی دانند اولویتها چیست بلکه پس از پایان تحصیل هم سرگردان بوده و نمی دانند که حوزه های اولویت دار و دارای بازار واقعی کدام حوزه ها هستند و همین عامل باعث شکست بسیاری از استارت آپها می شود. البته بدیهی است که نیازهای محرمانه و دفاعی کشور را نمی توان در چنین سایتی منعکس کرد و باید برای آن راهکار مجزایی اندیشیده شود. یکی از کارهای بسیار ارزنده و بی نظیری که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در نقش یکی از معاونت های ریاست جمهوری می تواند انجام دهد این است که برای اطلاع از نیازهای فناورانه وزارت خانه ها و سازمانهای مختلف در وهله اول لیست هزینه های ارزی آنها را که مربوط به خرید تجهیزات خارجی یا دریافت خدمات مهندسی است طلب کند و بر اساس آنها، بررسی های کارشناسی گسترده ای انجام شود. برای انجام این بررسی ها باید کارگروه های خبره ای با مشارکت معاونت علمی و فناوری و کارشناسان خود وزارتخانه ها تشکیل گردد به گونه ای که این کارگروهها بتوانند تشخیص دهند کدامیک از نیازها دارای اولویت هستند و همچنین در داخل کشور قابلیت تامین دارند و بازار فروش خوبی هم دارند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: