تازه های سایت
پربحث ترین اخبار
پربازدید ترین اخبار
کد خبر: ۳۵۹۸۳
تعداد بازدید: ۲۲۱۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۳
کنشگر حوزه میراث ‌فرهنگی ‌دریایی گفت: مشکل پیش روی میراث فرهنگی دریایی تکنولوژی و بودجه نیست، شده ‌ایم بازیچه دست برخی از کشورهایی که داعیه کمک به ما را دارند، دائما به ریسمان آنها چنگ می زنیم و از سرمایه‌ های انسانی کارآمد خود غافل مانده ایم.
به گزارش مارین نیوز، به واسطه وجود بیش از سه هزار کیلومتر خط ساحلی در شمال و جنوب کشور و افزون بر آن، وجود دریاچه ‌ها، رودخانه ‌ها و جزایر کوچک و بزرگ با حجم گسترده ‌ای از میراث ‌فرهنگی‌ به ‌جای مانده از بر هم کنش بشر با بدنه های آبی در ابعاد مختلف روبرو هستیم. 
در این ارتباط گفتگویی با رامین ‌ادیبی مدیر مسئول نشریه باستان شناسی منظر دریایی و کنشگر حوزه میراث ‌فرهنگی ‌دریایی انجام داده ایم که ماحصل آن را می خوانید. 

جدیدا تیمی از آذربایجان و روسیه دست به کاوش در دریای کاسپی زده اند، به نظر شما تیم باستان شناسی دریایی ایران می تواند با این گروه همکاری نماید؟ 
اجازه بدهید در ابتدا برای اتخاذ چنین تصمیمی که پس از گذشته 5 دهه از نخستین کاوش علمی در غرب دریای کاسپین صورت گرفته، به جامعه جهانی باستان شناسان دریایی تبریک عرض نمایم. همانگونه که مستحضر هستید در میان کشورهای پیرامون دریای کاسپین، ایران تنها کشوری است که به عضویت کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی دریایی (یا زیر آب) یونسکو در آمده و از این منظر ایران می تواند نقش موثرتری در انجام پژوهش ‌های باستان‌ شناختی ‌دریایی در دریای کاسپی داشته باشد اما تاکنون هیچ برنامه موفقی از سوی هیچ ارگان دولتی، خصوصی و مردم نهادی به جهت ساماندهی میراث فرهنگی دریایی پیرامون کرانه های جنوبی دریای کاسپی صورت نگرفته است؛ عمق فاجعه زمانی مشخص می ‌شود که دوستان کارشناس به تحلیل مویرگی میزان خسارات وارد شده بر میراث فرهنگی دریایی از تاریخ کشف آن اثر تا امروز می ‌پردازند. اگر درک شما از تیم به مثابه گروهی مشخص در یک سازمان دولتی است که بر صندلی تکیه زده اند و پشت میزهایشان نشسته ‌اند این همکاری هیچگاه منعقد نخواهد شد اما اگر درک جنابعالی از گروه به مثابه مجموعه ‌ای از تفکرات کارآمد و موثر افراد تحصیل کرده و علاقه‌ مند به میراث فرهنگی دریایی باشد آنگاه ما توانایی شرکت در چنین رویدادهای بین ‌المللی را خواهیم داشت. 


آیا دستاوردهای این کاوش یا کاوش های تحقیقاتی دیگر متعلق به تمام کشورهای منطقه است؟ 
بایستی به این نکته توجه نمود؛ هنگامیگه صحبت از میراث فرهنگی دریایی در میان است؛ اهمیت آن به عنوان بخش جدایی ‌ناپذیر از میراث فرهنگی بشری و عاملی فوق ‌العاده مهم در تاریخ آدمیان، ملت ‌ها و روابطشان با یکدیگر در طول تاریخ نیز مطرح است. پس بایستی به میراث فرهنگی دریایی به مثابه میراثی مشترک برای بشریت نگریست. شایان ذکر است با تحلیل و تفسیر درست میراث فرهنگی دریایی می‌ توان به پدیده ‌هایی همچون جهانی ‌سازی، مهاجرت، تجارت، فناوری، امور نظامی، میراث مشترک و ... پی برد اتفاقاً یکی از کارکردهای پژوهش های باستان شناختی دریایی آشکار نمودن عناصر میان ‌فرهنگی است. برای نمونه؛ کشتی‌ ها به مثابه ابزار قدرت، اقتصاد و فرهنگ دائما در میان سرزمین ‌های مختلف در حال رفت و آمد بوده‌ اند. بر اساس، آیین‌‏ نامۀ یونسکو برای فعالیت‌ های مستقیم در ارتباط با میراث ‌فرهنگی‌ دریایی، انواع مختلف میراث به لحاظ اعتباری عبارتند از: "میراث ‌جهانی، مشترک، ناملموس، زیرآب، بومی و..." که می‌ توان میراث فرهنگ‌ دریایی را در یکی از این دسته ‌بندی ‌ها جانمایی کرد؛ همچنین ارزش میراث، در سطوح مختلف بین ‌المللی، ملی، منطقه‌ ای و بومی اولویت ‌گذاری می‌ شوند. شایان ذکر است، در کاوش ‌هایی باستان شناختی که حدود 5 دهه قبل در پیرامون آب‌ های قلمرو کشور آذربایجان در سایت ‌هایی بندوان 1 و بندوان 2 صورت گرفت شواهدی به دست آمده که عمق ارتباط این پژوهش‌ ها با ایران را مشخص نمود. به طور کلی، کشورهای پیرامون دریای کاسپی دارای فرهنگ و تاریخ مشترک هستند و در یکی از راهبردترین مناطق جهان واقع شده ‌اند. از این رو انجام پژوهش ‌هایی مشترک کشورهای منطقه در حوزه میراث فرهنگی با هدف تقویت آگاهی ایشان از اتحاد جدایی ناپذیر ایشان و ترویج آداب و رسومی که مردم منطقه را با همدیگر پیوند می ‌دهد دارای اهمیت زیادی است. گاها تصور بنده از میراث فرهنگی دریایی به مثابه میراث صلح و پیوند میان ملت های مختلف است. 


تاکنون برنامه ای برای کاوش در حوزه دریای کاسپین داشته‌ ایم و آیا ما می توانیم با کشورهای همسایه تحقیقات مشارکتی انجام دهیم؟ 
اگر بخواهیم پروژه های صورت گرفته را با استانداردهایی که از سوی یونسکو برای پروژه‌ های باستان شناختی دریایی مقرر شده مقایسه نماییم به جز پژوهش‌ های دیوار گرگان هیچگونه برنامه منسجم و استانداردی از سوی ارگان‌ های متولی در این ناحیه انجام نشده، که قابل توجه جامعه جهانی باستان شناسان دریایی باشد. البته چند پروژه ملی مانند کاوش باستان ‌شناختی کشتی ‌های  غرق شده در امیرآباد لاهیجان و زاغمرز نکا، ثبت بقایای کشتی غرق شده قروق و رودسر و واکاوی منظر فرهنگ دریایی استان گیلان صورت گرفت که متاسفانه به غیر از چند مقاله فارسی و انگلیسی هنوز گزارشی منسجمی از آنها از سوی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی منتشر نشده است، حتی پس از چند سال پرونده ثبتی بقایای کشتی قروق هنوز در پیچ و خم روند اداری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قرار دارد. تا امروز که بنده با شما صحبت می کنم کلیه فرضیات مطرح شده در خصوص منشاء کشتی ‌های کشف شده در پیرامون کرانه ‌های جنوبی دریای کاسپی، روسیه را هدف گرفته ‌اند به عبارت ساده‌ تر کلیه کارشناسان متفق القول بر این باروند که این کشتی ها روسی هستند بنابراین ارتباط با کارشناسان روس، آذری و حتی قزاق و ترکمن در قالب همکاری های مشترک بین المللی بر روند تسهیل و حل مسائل ناشناخته در مورد این یافته باستان شناختی به شدت موثر است. 


اهمیت تحقیقات باستان شناسی در زیر دریا چیست؟ آیا در این حوزه برای کشورهای ذینفع هر منطقه ای، رقابت وجود دارد؟ 
سوال خوب و عمیقی پرسیدید، می ‌توان معیارهای زیادی را برای پژوهش ‌های باستان شناختی دریایی قائل شد که از آن جمله می‌ توان به معیار زیبایی ‏شناسی، تاریخی، علمی، فناوری، اجتماعی یا معنوی، تجربی، اقتصادی، اموال عمومي یا مشترک، وابستگی ‌های قومی، ملی و .... اشاره کرد، اما اجازه بدهید برای به رخ کشیدن اهمیت میراث فرهنگی دریایی با یک مثال این سوال را واکاوی کنیم. 
بنا به عقیده مایکل فلکر (2000/ Michael Flecker): بقایای شناور بیلیتونگ اولین کشتی غرق شده‌ باستانی "پارس/عرب" می‌ باشد که تا به حال کشف و کاوش شده است. محموله‌ سفال‌ هایی از کشور چین در این کشتی و موقعیت این کشتی در آب‌ های اندونزی، شواهد باستان ‌شناسانه انکار ناپذیری را ارائه می ‌دهند که نشان دهنده‌ تجارت مستقیم میان غرب اقیانوس هند و چین در اواخر هزاره‌ اول میلادی می ‌باشد. به عقیده جان گای، موزه دار و کارشناس: "بینش منحصر بفردی که باستان‌ شناسی کشتی ‌های غرق شده در خصوص تجارت و تبادل در طول تاریخ پیش روی عموم قرار می ‌دهد، شایان توجه است"، محموله کشتی غرق شده بلیتونگ نشان دهنده‌ مقیاس و پیچیدگی ارتباط فی‌ مابین مسلمین در صدر اسلام و بودایی‌ ها در طی یک هزار سال است. بقایای مذکور گواهی از پیوندهای فرهنگی و تجاری قوی فی ‌مابین امپراتوری ‌ها باستانی آسیا قبل از ورود اروپایی ‌ها به این نقطه از جهان است. افزون بر آن، بقایا و محموله کشتی بلیتونگ به طور گسترده ‌ای مفاهیم غربی همچون جهانی ‌سازی، مهاجرت و تجارت در این منطقه را به چالش می‌ کشد و این بدان معناست که مفهوم جهانی ‌سازی (globalization) در آسیا نسبت به اروپا از قدمت بیشتری برخوردار است. بدون تردید پژوهش های باستان شناختی دریایی در آشکار نمودن پیشینه پدیده جهانی ‌سازی در آسیا تاثیر بسزایی داشته است. بی‌گمان امروزه با توجه به گستردگی دامنه پژوهشی در قلمرو فرهنگ دریایی مفهوم آن نیز دستخوش تحولات بزرگ و خوشایندی شده به گونه‌ ای که فرهنگ دریایی محتوایی فراتر از بهره ‌وری بشر از دریا را دربر می ‌گیرد و سازه ‌های مرتبط با دریا، شناسه‌ ها و پیوندهای فرهنگی به وجود آمده بین دریانوردی و مردم نیز مشمول آن می‌ گردد؛ برای نمونه، هنگامیکه به حاصل پژوهش‌ های میان‌ فرهنگی با تمرکز بر جوامع ساحل‌ نشین نظر بیافکنیم، درک عمیقتری از موضوعاتی همچون پیچیدگی ‌ها، خویشاوندی، ازدواج، تبار، روند اجتماعی شدن، مذهب، جنگ، اقتصاد، فناوری و … پیدا خواهیم کرد. از این رو کشورها با مقاصد و اهداف مختلفی وارد این حوزه از مطالعات می‌ شوند؛ برای نمونه کشورهای عربی و غربی به جهت واکاوی و احیاء پیشینه دریانوردی خودشان سرمایه‌ های زیادی را در این حوزه فعال کرده ‌اند. حتی گاها مشاهده شده برخی کشورها در قالب گسترش پیوندهای سیاسی و تجاری در پژوهش‌ های فوق الذکر شرکت می‌ کنند. اخیرا کشور چین پروژه‌ ای را تحت عنوان "یک مسیر یک کمربند" راه اندازی کرده است که میلیاردها دلار برای آن هزینه نموده و بسیاری از کشورهای آسیایی در آن سهیم هستند. بخشی از بودجه فوق الذکر جهت امور فرهنگی فعال شده بر همین اساس تعدادی از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی به جهت آموزش‌ های باستان ‌شناسی زیرآب به کشور چین دعوت شده و پس از آن نیز خبرهای رسمی مبنی بر این است که در ماه جاری چینی ‌ها برای پژوهش‌ های باستان‌ شناختی دریایی به کرانه های شمالی خلیج فارس در ایران خواهند آمد. از آنجایی که میراث فرهنگی دریایی به مثابه سرمایه ملی است مطبوعات بایستی در تمام طول فرآیند این پروژه کلیه امور را  بازبینی بکنند و یار دوم سازمان های متولی و مردم باشند. 


باستان شناسی دریایی در ایران چه وضعیتی دارد و چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟ 
اگر بخواهیم خوش ‌بینانه به موضوع نگاه کنیم پژوهش ‌های باستان شناختی دریایی در ایران در مرحله گذار است اما هنوز تصور درست و همه گیری از باستان شناسی دریایی برای پژوهشگران و مردم خلق نشده. در حقیقت آنچه توسط مسئولین بیان می شود با آنچه در دنیای واقعی رخ می ‌دهد از زمین تا آسمان متفاوت است؛ روز به روز بر کمیت میراث فرهنگی دریایی در ایران افزوده می شود به همان نسبت تخریب ها شدت می گیرد. انحصارگرایی در این حوزه بیداد می‌ کند و پژوهشگاه میراث فرهنگی، این حوزه را زیاد جدی نمی‌ گیرد؛ مشکل پیش روی میراث فرهنگی دریایی تکنولوژی و بودجه نیست بلکه عدم وجود نیت‌ های خالص و پاک است. در این مرحله شده ‌ایم بازیچه دست برخی از کشورهایی که داعیه کمک به ما را دارند، دائما به ریسمان آنها چنگ می زنیم و از سرمایه‌ های انسانی کارآمد خودمان غافل مانده ایم. در صورتیکه می‌ توان شبکه‌ ای از متخصصین بومی و غیر بومی را ایجاد نمود تا با هم ‌افزایی یکدیگر و پشتیبانی سازمان ‌های متولی از تخریب میراث فرهنگی دریایی جلوگیری به عمل آورد؛ البته در حال حاضر نیز بر روی نظریه شبکه ‌ای از متخصصان بومی و غیر بومی که با نظریه منظر فرهنگ دریایی ترکیب می ‌شود متمرکز هستیم.    
       
 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: