به گزارش بخش تحلیلی مارین نیوز، در این زمینه سایت OILPRICE که دفتر اصلی آن در لندن قرار دارد؛ با انتشار تحلیلی با عنوان «كاسپین؛ جبهه شمالی رویارویی ایران و غرب؟!» کوشیده با شبههافکنی میدان ایرانی سردار جنگل را در محدوده آبهای جمهوری آذربایجان معرفی کند.
در این تحلیل آمده: اعلام كشف اولین میدان نفتی ایران در بخش آبهای عمیق دریای كاسپین در ماه گذشته و با ذخیره اعلام شدهای معادل هفت درصد ذخایر ملی ثبتشده این كشور كه برای اولین بار در 100سال اخیر روی داده؛ میتواند بر روابط ایران با سایر شركایش در آبهای محل مناقشه طرفین، تأثیر گذارد. گویی ایران كه به دلیل اعمال تحریمهای اخیر غرب با فشارهای زیادی برای توسعه میادین انرژی خود بویژه میدان پارس جنوبی روبروست، در كاسپین هم باید با مشكلات و موانع موجود، مقابله كند.
در بخش دیگری از این تحلیل که توسط دانیل جی.گرابر نوشته شده، آمده: از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی، تاكنون پنج كشور ساحلی این دریا نتوانستهاند به توافق همهجانبه و كاملی بر سر تقسیم دریای 3 تریلیون دلاری كاسپین دست یابند. تركمنستان، آذربایجان، فدراسیون روسیه و قزاقستان همسایگان شمالی ایران در این دریای بسته كه ارتباطی با اقیانوسها ندارد، محسوب میشوند.
نویسنده مقاله با اشاره به اینکه «در مجموع ذخایر تأییدشده كاسپین شامل ۵۰ میلیارد بشکه نفت و ۲۵۷ تریلیون فوتمکعب گاز طبیعی است كه این دریای 436 هزار كیلومترمربعی را به یكی از نقاط راهبردی جهان انرژی در قرن بیست و یكم تبدیل خواهد کرد»، آورده: ایران ادعا کرده كه میدان كشفشده سردار جنگل 10 میلیارد بشكه نفت خام دارد و در عمق 1.5 مایلی بستر دریا قرار دارد. اما باید دانست كهایرانیها تجربه اندكی در آبهای عمیق دارند و با كاهش تدریجی عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی در تابستان امسال، ذخایر این میدان میتواند بعنوان یك سرمایه سیاسی و ابزار چانهزنی از سوی تهران استفاده شود.
سایت OILPRICEبا طرح این ادعا که «مشكل اصلی تهران این است كه میدان كشفشده، احتمالا در آبهای سرزمینی جمهوری آذربایجان واقع شده»؛ افزوده: پس از گذشت 20 سال از زمان فروپاشی دولت شوروی تاكنون، هیچ تفاهمی بین پنج كشور همسایه برای تقسیم دریا و ذخایر زیرزمینی كاسپین اجرایی نشده است.
به نوشته گرابر، ایران و آذربایجان 12 سال پیش توافق كرده بودند كه در بخشهای مرزی مورد اختلاف، هیچگونه توسعهای نداشته باشند. اما در23جولای سال2001 میلادی، یك ناو ایرانی و دو جنگنده ارتش ایران با اخطار به دو كشتی اكتشافی آذربایجان با نامهای ژئوفیزیك-3 و علیاف حاجیاف، آنها را از 60 مایلی شمال سواحل ایران دور كردند. این كار باعث شد شركت BP- AMACO از اجرای ادامه پروژه فوق كنارهگیری كند. اما به نظر میرسد با زیرپا گذاشته شدن توافقات پیشین و برداشت گسترده نفت بخشهای مورد اختلاف كاسپین توسط آذریها، ایران به گوشه رینگ سوق داده شده است.
در ادامه مقاله با اشاره به اختلاف همسایگاه خزر بر سر رژیم حقوقی این دریا آمده: هماینك مانورهای نظامی كشورهای شمالی همسایه كاسپین بر اساس سناریوی تصرف منابع نفتی توسط دولت فرضی انجام میشود. قزاقها نیز ازحمله احتمالی ایران به تأسیسات نفتی شركتهای آمریكایی فعال در خاكشان، نظیر غول اكسون موبیل بیمناكند. در این میان، تحلیلگران سیاسی غربی از رشد اسلامخواهی در اوراسیا و تركمنستان به دنبال خروج تدریجی آمریكا از افغانستان، بیمناكند.
در پایان مقاله که توسط محسن داوری، از روابط عمومی شرکت نفت و گاز پارس، ترجمه و در اختیار مارین نیوز قرار گرفته؛ آمده: غربیها در حالی از بازار انرژی بعنوان جنگی با جمع صفر یاد میكنند كه با یارگیری مستمر خود در بازار اوراسیا، به دنبال بهانزوا كشیدن بیشتر روسیه و ایران هستند. اما آیا كاسپین؛ به جبهه شمالی رویارویی ایران و غرب تبدیل نشده است؟