- از اول ماه ژوئیه (۱۰ تیر) دور تازهای از تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه جمهوریاسلامی ایران اعمال شد تا بار مشکلات دولت جدید پیش از آغاز به کار سنگینتر شود؛ اما پیش از آنکه به این مسئله بپردازیم، آیا این تحریمها که در چند ساله اخیر اعمال آن شتاب دوچندانی گرفته اساسا توانسته اهداف مدنظر تحریمکنندگان را تحقق ببخشد؟
- تحریمها علیه ایران دو دستهاند. یک دسته آنهایی است که ریشه در قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد دارد دوم آن دسته از تحریمهایی که ریشه در سیاست داخلی کشورها دارد. بهخصوص تحریمهایی که از جانب ایالات متحده آمریکا اعمال شده و منبعث از بحثها و پیگیریها در مجلس نمایندگان و سنای آمریکاست که با فرمان و تایید اجرایی رییسجمهوری به قانون تبدیل شده است. تحریمها از جانب اتحادیه اروپا هم یا به همین نحو اعمال شده یا اینکه تحت فشارهای ایالات متحده آمریکا دنبال میشود تا فشارها علیه جمهوریاسلامی ایران را دنبال کنند. بخش عمدهای از این تحریمها در بخش داخلی کشورها از سوی لابیها و رایزینیهایی دنبال میشود که اتفاقا غیردولتی هم هستند و مهمترین لابی در این راستا لابی صهیونیستی است که در کنار بعضی از موسسات پژوهشی و همچنین گروههایی در چارچوب (NGO) و به صورت غیردولتی به فعالیت میپردازند که به صورت روزمره مسائل ایران را دنبال میکنند و بهطور مستمر به ایران فشار میآورند تا حساسیتها را نسبت به جمهوریاسلامی ایران افزایش دهند.
- این استمرار به چه شکلی است؟
- برای مثال یکی از گروههای مهمی که در راستای اعمال تحریمها علیه ایران فعالیت میکند، گروهی به نام «متحد علیه ایران هستهای» است که کاملا هم غیردولتی است. این گروه از اعضای اصلی لابی صهیونیستی بهشمار میرود که با فشار به سیاستمداران آمریکا و سایر سیاستمداران کشورهای جهان تلاش میکند حلقه محاصره علیه ایران را از لحاظ اقتصادی تنگتر کند. در همین روزهای اخیر روزنامه نیویورکتایمز گزارشی داشت مبنی بر اینکه هر لحظه که کشتیهایو نفتکشهای ایرانی که در آبهای آزاد حضور پیدا میکند این لابی کوچک اما موثر،آنها را پیگیری و رصد میکند و به محض آنکه به کشتیها و تانکرهای دیگر در آبهای آزاد نزدیک میشود به آنها هشدار میدهد که از خرید محمولههای نفتی ایران خودداری کنند.
- آیا تحریمها تنها در حوزه انرژی چنین دقتی دارد؟
- از لحاظ مفهومی تحریمها علیه ایران در سه بخش نفت، گاز، پتروشیمی و بهطور کلی انرژی، حملونقل و مالی دنبال میشود. در هر سه زمینه به نظر میرسد تحریمها نسبت به گذشته گزندهتر و دقیقتر شده است که باید هرچه سریعتر برای آن فکری کرد. فارغ از اینکه یا سررشته تحریم دولتها یا سازمان ملل هستند واقعیت این است که بخش عمدهای از جهان علیه ایران متحد شدهاند و این کار باعث شده ایران از نظر تجارت خارجی با مشکلاتی روبهرو شود.
- یعنی چی باید هرچه سریعتر برای رفع تحریمها فکری کرد؟ چه فکر عاجلی میشود در کوتاهمدت برای رفع تحریمها کرد؟
- یعنی اینکه نیابد منتظر بمانیم تا دولت تغییر کند و آن وقت دست به کاری بزنیم. برای توقف تحریمها علیه ایران از نظر زمانی وقت زیادی از دست رفته است. رییسجمهوری منتخب قبل از استقرار در جایگاه ریاستجمهوری باید برای رفع تحریمها تلاش کند.
- حسن روحانی از حدود یک ماه دیگر با میراثی از انبوه مشکلات، رسما دوران ریاستجمهوری را آغاز میکند که در راس این مشکلات تحریمها قرار دارد. آیا فکر نمیکنید که مهمترین دلیل در بروز چنین مشکلی ناتوانی دستگاه دیپلماسی جمهوریاسلامی ایران برای رفع تهدیدها در هشت سال گذشته بوده است؟
- از لحاظ ژئوپلیتیکی، منابع انسانی و ذخایر معدنی ایران آنقدر اهمیت دارد که در طول تاریخ هیچگاه بدون مشکل با قدرتهای دیگر نبوده است. اساسا موازنه قدرت در منطقه ایجاب میکند که ایران منافع متفاوتی با دیگران دارد، با این حال آن چیزی که در سالهای اخیر اتفاق افتاد، بیتوجهی به عمق برنامهریزیهای استراتژیک رقبای ایران، البته اگر نگوییم دشمنان ایران، بوده است. متاسفانه ایران در سالهای گذشته عمق برنامهریزی استراتژیک رقبا را متوجه نشد و بهسادگی بعضی قطعنامهها را کاغذپاره خوانده و حتی از بعضی تحریمها استقبال شد. ولی من درعینحال عرض می کنم به آن معنا نیست که اگر دولت ایران، دولتی دیگری بود ما الان در مسائل سیاست خارجی هیچ مشکل دیگری نداشتیم. به نظر من سیاست خارجی ایران از لحاظ ماهیت ایران تعارضات و تفاوت منافع با دیگران دارد. بنابراین به جای اینکه در گذشته بمانیم و به دنبال مقصر بگردیم باید فکر کنیم در آینده باید چه کار کنیم.
- به نظر شما چه اولویتهایی باید در دستور کار دولت یازدهم قرار گیرد تا بتواند روند اعمال تحریمها را متوقف کند.
- به نظر من زمان بسیار مهم است. نباید اجازه دهیم این زمان بههمین سادگی تلف شود. باید از انرژی و اینرسی رای مردم در انتخابات ریاستجمهوری و این اتفاق بزرگی که در ایران افتاد، استفاده کنیم که اتفاقا با اقبال و استقبال بینالمللی قابل توجهی هم روبهرو شد و باید از این فضا و فرصتی که ایجاد شده همانطور که منتخب مردم اعلام کردند، بهره ببریم و ابتدا از افزایش تحریمها جلوگیری، سپس تلاش کنیم اعمال تحریمها متوقف شود و بعد درباره توقف کامل تحریمها با جهان وارد گفتوگو و تعامل شویم.
- شما تأکید در تعجیل برای اقدامات عملی به منظور توقف تحریمها دارید. چه اقدامات عملی موثری در کوتاهمدت مدنظر شماست؟
- به نظر من بهتر بود آقای رییسجمهوری پاسخ به تبریک مقامات کشورهای خارجی را نه به صورت الکترونیکی، پستی یا با ارسال به دفتر سفارتخانهها بلکه با تعیین هیات یا نمایندهای به صورت حضوری میدادند. این هیات یا نمایندهها در جریان تقدیم پاسخ به تبریکهای مقامات خارجی بهخصوص پاسخ به مقامات کشورهای غربی، میتوانستند مذاکراتی با این مقامات داشته باشند و موقعیت و فضای ایران را بهطور دقیق برای آنها تشریح کنند و آثار انتخابات در ایران و فشارهایی را که به طبقه متوسط و مردم محروم به خاطر تحریم وارد میشود توضیح میدادند، بعد هم در محیط دوستانه دیدگاههای دولت جدید را ارائه میکردند. این نمونهای از اقدامات عملی قبل از استقرار دولت جدید بود. منتخب مردم میتواند اقدامات دیگری از این دست را در دستور کار قرار دهد. این بسیار بهتر است تا اینکه منتظر بمانیم بعد از مراسم رسمی و استقرار رییسجمهوری جدید به دنبال اقدامات عملی برای رفع تهدیدها و تحریمها باشیم.
- به نظر میرسد بهترین فرصت برای بهرهگیری از موقعیت از دست رفته است. دولت جدید پس از استقرار تا زمان آغاز روند گفتوگوها برای رفع تحریمها چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
- به نظر من دولت باید به فکر راههای جایگزین باشد. آنچه از لحن، گفتار و کردار مقامات آمریکایی و اروپایی به نظر میرسد، آنها مایل نیستند تحریمها علیه ایران را کم، متوقف یا حتی اضافه شدن آن را فراموش کنند. ما در عین اینکه باید گفتوگو و دیالوگ جدید با آنها داشته باشیم باید راههای بدیل و آلترناتیو تحریمها را هم مدنظر داشته باشیم.
- این راههای آلترناتیو چیست که میتواند مدنظر قرار گیرد؟
- مثلا تحریمهایی که در حوزه نفت اعمال میشود. با وجود همه هیاهویی که غرب به راه انداخته است نفت ایران نمیتواند جایگزینی داشته باشد. غربیها مدعیاند که نفت ایران میتواند از بازار خارج شود بدون آنکه قیمت نفت افزایش پیدا کند. با این حال در واقعیت نه ظرفیت اضافی عربستان و نه تولید عراق در مجموع نمیتواند نفتی که از جانب ایران در بازارهای بینالمللی کم شده را جایگزین کند. ظرفیت اضافی عربستان در واقعیت چیزی بیشتر از ۵۰۰هزار بشکه در روز نیست. گرچه این کشور ادعا میکند حدود دومیلیون بشکه در روز ظرفیت اضافی دارد. این در حالی است که عربستان در روزهایی که ادعا میکرد میتواند نفت لیبی در بازار را پرکند نتوانست ۵۰۰هزار بشکه در روز جایگزین کند. نفت عراق هم گرچه آینده درخشانی در سال ۲۰۲۰ دارد ولی در حال حاضر یعنی در سال ۲۰۱۳ چیزی حدود ۳۰۰هزار بشکه در روز به نفت عراق اضافه نشد؛ در حالی که یکونیممیلیون بشکه از نفت ایران در روز کاهش پیدا کرده است. بنابراین اگر این روند ادامه پیدا کند بازار نفت همانطور که هماکنون حساسیتهای به کمبود نشان داده است حساسیت بیشتری از خود نشان میدهد و منجر به افزایش سرعت روند صعودی قیمت خواهد شد. در این صورت دیپلماسی نفتی ایران باید فعال شود و مذاکراتی با کشورهای مصرفکننده اصلی نفت مثل هند، چین، کرهجنوبی، برزیل و… داشته باشیم و تبعات تحریم نفت ایران را به آنها گوشزد کنیم و از طریق اعمال فشار مصرفکنندگان اصلی نفت زمینه توقف تحریمهای انرژی ایران را فراهم کنیم.
- آیا ایجاد تغییرات کلی رویکردها و روشها در سیاست خارجی جمهوریاسلامی ایران و بازگشت به سیاستهای دولت اصلاحات هم میتواند در این زمینه کارساز باشد.
- فکر میکنم سیاست خارجی دولت اصلاحات نمیتواند الگوی خوبی برای دولت جدید باشد.
- چرا؟
- چون جهان تغییر کرده و مناسبات جدیدی بر معادلات بینالمللی حکمفرما شده است. جدا از آن در دولت اصلاحات هم ما آن زمان از ظرفیتهای دیپلماسی و سیاست خارجی بهره لازم نبردیم. به نظر من اینبار موقعیت بسیار متنوعتر و ظرفیتها وسیعتر شده است.
- از جمله راهکارهایی که برای توقف تحریمها و برهم زننده اتحاد بینالمللی علیه جمهوریاسلامی ایران مطرح است، نزدیکی دوباره تهران به اروپا و ایجاد شکاف در روابط اروپا و آمریکاست. در دوره جدید این راهکار تا چه اندازه میتواند موثر باشد و اتحاد بینالمللی علیه ایران را برهم بزند؟
- به جای استفاده از اختلافات میان آمریکا و اروپا بهتر است بیاییم به همان منطقهگرایی بپردازیم. ظرفیتهای عظیمی در منطقه وجود دارد هم برای کار اقتصادی هم برای فروش نفت، گاز و صادرات این فرآوردهها و هم برای صادرات بقیه کالاهای ایران. بازارهای وسیعی در اطراف ایران است که ما از آنها کمتر استفاده کردیم. از آن طرف این کشورها هم میتوانند پاسخگوی نیازهای متنوع ایران باشند. بنابراین پیشنهادم این است که به جای دنبال کردن سیاست ترانس آتلانتیکی منفی میان اروپا و آمریکا، نقطه ثقل دیپلماسی ما میتواند منطقه باشد و در منطقه هم گرایش به سمت آسیا و شرق. هرچند معتقدم که باید در مسیر بهبود روابط با اروپا و آمریکا هم تلاش کرد و با آنها نیز وارد مذاکره شد.
- در سالهای اخیر پیگیری سیاستهای منطقهگرایی جمهوریاسلامی ایران به این دلیل با مشکل روبهرو شده بود که روابط دو کشور بزرگ منطقه یعنی ایران و عربستان در سایه تخاصم بود. با این حال پس از انتخابات ریاستجمهوری در ایران شاهد تغییرات ظاهری در مناسبات دو کشور بودیم. پادشاه عربستان از جمله مقاماتی بود که پیشتاز ارسال پیام تبریک به حسن روحانی بود. آیا این پیشگامی میتواند زمینه بهبود روابط ایران و عربستان را فراهم کند و منجر به ایجاد موفقیت در سیاستهای منطقهگرایی ایران شود.
- به نظر من باید فرصتها را قاپید از جمله همین فرصت ارسال پیغام تبریک پادشاه عربستان به رییسجمهوری منتخب ایران. آقای ملکعبدالله از گذشته برخلاف مقامات سایر کشورهای منطقه به مسائل سیاسی و امنیتی منطقه اهمیت بیشتری میداد. او پیش از این نیز نشان داده است که خواستار حفظ تنش در روابط عربستان با کشورهای منطقه نیست. درباره ایران هم او این خواسته را نشان داده است. بنابراین باید از فرصتهای موجود برای بهبود روابط با عربستان استفاده کرد و وارد گفتمان جدیدی شد. عربستان از نفوذ ایران در جهان عرب و بهخصوص در مسئله عراق، سوریه نگران است و بخشی از این نگرانی به نگاه جهان به جمهوریاسلامی ایران بازمیگردد. در هر حال همه کشورها میتوانند چنین مشکلاتی با هم داشته باشند. بهترین راه این است که ایران و عربستان به عنوان دو کشور بزرگ جهان اسلام با یکدیگر صحبت کنند و نگرانی یکدیگر را ببینند و برای حل آنها پیشنهادهایی ارائه کنند.