علاوه بر فعالیت در سه حوزه فوق شركت صدرا سهامدار چند شركت بزرگ است. شركت صدرا در فعالیتهای مرتبط به سه حوزه اصلی خود و همچنین فعالیتی مانند هتلداری نیز سرمایه گذاری كرده است.به فهرست پروژههای صدرا توجه كنید. همه پروژههای این شركت از بزرگ ترین پروژههای عمرانی كشور محسوب میشود. توجه به این فهرست از این جهت اهمیت دارد كه نشان میدهد چگونه پس از خصوصیسازی یكی از بزرگ ترین شركتهای ایران افول كرد. كارفرمای اصلی همه پروژههای صدرا دولت یا شركتهای وابسته به دولت هستند (به جز چند پروژه مربوط به ساخت چهار فروند كشتی برای شركت آلمانی و چهار فروند نفتكش برای ونزوئلا). از این رو، فعالیت و سود و زیان این شركت به رفتار دولت بستگی دارد. اگر دولت از دادن پروژه به شركت صرف نظر كند صدرا بازار خود را به یكباره از دست میدهد و اگر دولت بخواهد میتواند سودی سرشار به این شركت سرازیر كند.
2- كاهش بازدهی صدرا پس از خصوصیسازی دو روایت مختلف از یك واقعیت
صعود شركت صدرا دوره استقبال دولت از این شركت و دوره افول آن دوره بی مهری دولت به این شركت است. سال 1382 و 1383 كه سال واگذاری پروژههای بزرگ دولتی به این شركت بود.سود این شركت در سال 1383 (یعنی اولین سال پس از آغاز خصوصیسازی) 111 میلیارد تومان بود. اما سال 84 این سود به كمتر از نصف یعنی 40 میلیارد تومان كاهش یافت و در پایان سال 1386 این شركت متحمل 38 میلیارد تومان زیان شد.
به دنبال كاهش سودآوری شركت صدرا قیمت سهام آن نیز سقوط كرد. هنگام خصوصیسازی قیمت سهام صدرا بیش از 20 هزار ریال بود و حتی به 43 هزار ریال نیز افزایش یافت اما قیمت آن امروز به هزار ریال سقوط كرده است. چرا پس از خصوصیسازی سود و قیمت سهام این شركت سقوط كرد؟
همه بر سر علت این سقوط اتفاق نظر دارند:«پروژههای دولتی از شركت صدرا گرفته شد و به شركتهای دیگر واگذار شد.» در این مورد هیچ اختلاف نظری وجود ندارد، علتهایی مانند تغییر قیمتها، ورود رقبا، تحریم خارجی و... در این خصوص چندان مصداقی ندارد و حداكثر به عنوان عوامل بسیار جزیی و فرعی ذكر میشود. اختلاف نظر بر سر این مساله است كه چرا دولت پروژههای نفت، گاز، پتروشیمیو مهندسی ساختمان را از شركت صدرا گرفت. دراینباره دو روایت متفاوت وجود دارد. روایت نخست كه بلندگوی آن مدیرعامل سابق و كنونی شركت، آقای جلیل خبره است این رفتار دولت را ناعادلانه، غیرمنطقی و متاثر از گروههای ذی نفع میداند. روایت دوم خلع ید از صدرا را به ضعفهای مدیریتی و ناتوانیهای این شركت در مدیریت پروژهها نسبت میدهد. مروری بر این دو روایت ابعاد مسأله را روشن میسازد.
هیأت مدیره در گزارش به مجمع عمومیتنگ نظریهای دولت و رقبا را عامل عدم موفقیت شركت صدرا در گرفتن پروژههای بزرگ معرفی میكند: «صدرا با سابقه و حضور چشمگیر خود به عظمتی رسیده بود كه بزرگ تر شدن از آن، قابل تصور نبود و برای رقبا غیرقابل تحمل بود. بزرگ شدن صدرا مشكل آفرین شد... سختیها برای گرفتن پروژه از دولت همچنان پابرجاست، به رغم اینكه میدانند چند پروژه صدرا در آستانه تحویل دادن است و این تحویل دادن به معنای بیكار شدن 2500 نفر از نیروهای متخصص و قراردادی صدرا است ولی تغییری در رویكرد كارفرمایان (دولتی) به وجود نیامده و حتی همانند گذشته موانع ساختگی برای جلوگیری از ورود صدرا به وجود میآید.» (صفحه پنج گزارش هیأت مدیره به مجمع) هیأت مدیره در این گزارش اعلام كرده است در سال 1387 با پایان یافتن پروژههای بزرگ مجبور است از 5500 نفر شاغل در این پروژهها 2500 نفر را اخراج كند. بنابر اخبار مندرج در روزنامههای مهرماه 1387، شركت صدرا بیش از 650 نفر از كاركنان خود را اخراج كرد و به این ترتیب پیش بینی هیأت مدیره صادق از آب درآمد.
هیأت مدیره در گزارش خود به مجمع فهرستی از مناقصاتی را كه شركت صدرا در آنها شركت كرده اما بدون دلیل به شركت دیگری واگذار شده، اعلام كرده است. در سال 1386 شركت صدرا در 18 مناقصه بزرگ شركت كرد. از این 18 مناقصه در شش مناقصه شركت صدرا یا به لحاظ قیمت یا به لحاظ شرایط فنی شركت برتر نبود و شركت دیگری برنده مناقصه شد. اما در 11 مناقصه به رغم برتری صدرا پروژه به شركت دیگری واگذار شد و یك مناقصه نیز باطل شد. (فهرست مناقصهها به تفكیك برگزاركننده و تاریخ برگزاری در صفحه 55 گزارش آمده است.)
شركتهای وابسته به وزارت نفت كارفرمای همه این مناقصهها بودند. برای توجیه وضعیت كنونی و زیان ده بودن شركت آمار پروژههای این شركت از سال 1381 تا 1386 در گزارش هیأت مدیره آمده است. در سال 1381 ارزش مناقصههایی كه صدرا در آن شركت كرده بود نزدیك به 650 میلیارد تومان بود و موفق به گرفتن بیش از 500 میلیارد تومان پروژه شد، اما از شروع خصوصیسازی تا پایان سال 1386 (یعنی در ظرف بیش از چهار سال) تنها موفق به گرفتن 720 میلیارد تومان پروژه شده است. علاوه بر گزارش هیأت مدیره به مجمع مصاحبههای جلیل خبره میتواند علت آنچه را بر صدرا گذشت روشن سازد. جلیل خبره كه از سال تاسیس صدرا تا سال 1386 مدیرعامل این شركت بود معتقد است صدرا همواره براساس شایستگیهای خود در پروژههای بزرگ برنده شده است. «صدرا هیچ یك از پروژههای خود را به شكل مذاكره از كارفرما دریافت نمیكرد، بلكه تمام آن را از طریق برنده شدن در مناقصه به دست میآورد... اما رویه دولت نهم عوض شد و این امر چیزی نبود كه بازار درباره آن اطلاعاتی داشته باشد و تجربه یی هم در این زمینه نداشت.»
به عبارت روشن تر، جلیل خبره تغییر ناگهانی دولت را زمینه سقوط شركت صدرا و قیمت سهام این شركت میداند. جلیل خبره علت تغییر رفتار دولت یا بی مهری دولت نهم را وجود گروه ذی نفع در دولت و بیرون از دولت میداند. گروه ذی نفع نخست رقیبانی هستند كه در وزارت نفت جای دارند. شركت پتروپارس و شركت تاسیساتی دریایی وابسته به صندوق بازنشستگی وزارت نفت دو رقیب صدرا هستند: «پتروپارس یك پیمانكار است كه در واقع یك رقیب برای ما محسوب میشود. مثلا در پروژه یی با هم رقابت داشتیم و این امر مورد پسند مدیران آن شركت نبود. نمره فنی ما در فازهای 15 و 16 از نمره فنی پتروپارس هم بالاتر بود. از سویی قیمت آنها بالاتر بود. به همین دلیل ما برنده شدیم. زمانی كه در شركت پتروپارس تغییر مدیریت انجام شد، ما اقبال خود را از دست دادیم.» رقیبان بیرون از وزارت نفت به ویژه قرارگاه خاتم الانبیا گروه دوم ذی نفع است.
جلیل خبره بر این باور است كه مدیران وزارت نفت برای كسب وجهه و تثبیت موقعیت خود قراردادها را از صدرا گرفته و به قرارگاه خاتم انتقال دادند: «با تغییر دولت موضوع به طور كلی برعكس شد و كسانی كه دیروز منتقد همكاری با قرارگاه خاتم بودند طرفدار قرارگاه شدند. در حقیقت این قرارگاه را به عنوان یك تشكیلات حمایتی كه میتواند به بقای آنها كمك كند مورد استفاده قرار دادند. ارجاع مستقل این پروژه و بدون تشریفات مناقصه به قرارگاه برای ابقای عده یی در سمتهای خودشان بوده است؟»
گروه سوم خریدارانی بودند كه میخواستند صدرا را به قیمت كمتر بخرند. از نظر جلیل خبره این خریداران در ابتدا سعی داشتند صدرا را به قیمت ارزان بخرند و آنگاه كه موفق نشدند، سعی كردند صدرا متضرر شود تا در آینده بتوانند آن را به ارزانی تملك كنند: «با من تماس گرفتند و توصیه كردند با سازمان گسترش مذاكره كنیم تا 25 درصد سهام شركت را حدود 100 میلیارد تومان خریداری كنیم. در حقیقت ائتلافی بود كه صدرا به قیمت تابلو در بورس خریداری نشود تا به این رقم برسد... مدیرانی كه در شركت غدیر بودند به نوعی در تشكیلات كارفرمای ما حضور داشتند.»
به زبان صریح تر از نظر جلیل خبره كسانی كه نتوانستند صدرا را به قیمت 100 میلیارد تومان یعنی یك چهارم آنچه در بازار فروخته شد خریداری كنند از طریق كارفرمایان صدرا قراردادها را از این شركت گرفتند و به شركتهای دیگر واگذار كردند تا از این طریق هم از صدرا انتقام گرفته باشند و هم بتوانند در آینده آن را با قیمتی كه میخواهند تصاحب كنند: «شركتهایی كه خارج از مجموعه و به صورت رقیب با ما كار میكنند به جلسه هیأت مدیره پیغام دادند سهام صدرا را پایین میآوریم تا سهم را با ارزش مورد نظر خود خریداری كنیم. به نظر من این یك جریان است و یك اتفاق طبیعی در بازار نیست.»
روایت دوم، سقوط صدرا در سه سال اخیر را بی ارتباط با واگذاری این شركت میداند. از نظر آنها شركت صدرا در سالهای 1383 و 1384 نتوانست به تعهدات خود عمل كند و تأخیر در اتمام پروژهها موجب نارضایتی كارفرمایان شد و در سالهای بعد از دادن پروژههای جدید به این شركت خودداری كردند. این تفسیر از تغییر رفتار شركتهای دولتی به ویژه شركتهای نفت و گاز نسبت به شركت صدرا در سوالات خبرنگاران از مدیرعامل صدرا و همچنین مسائل مطرح شده در گزارش 1387 هیأت مدیره به مجمع عمومیاستنتاج میشود. به عبارت دیگر هیچ كس از وزارت نفت و شركتهای وابسته به آن به طور رسمیعلت ندادن پروژه جدید به صدرا را اعلام نكردند. در صفحه 5 گزارش هیأت مدیره چنین آمده است: «شایعاتی در زمینه تأخیر زمانی در انجام به موقع تعهدات، علیه صدرا تبلیغ شده است. مقوله تأخیر در انجام پروژه، علل متفاوتی دارد كه شامل تأخیرهای اجرایی از طرف كارفرماها، مسائل گمركی، چگونگی همكاری بانكها و محدودیتهایی كه در زمینه خرید به دلیل تحریمهای پیش آمده است میشود.» به عبارت دیگر صدرا تأخیر در تحویل پروژهها را انكار نمیكند بلكه آن را ناشی از عوامل بیرونی و كارفرمایان میداند. در مصاحبه یی كه با یكی از مدیران ارشد پتروپارس داشتم علت عدم واگذاری پروژههای جدید به صدرا را نه تنها تأخیر در انجام پروژهها میدانست بلكه معتقد بود صدرا فاقد ظرفیتهای كارشناسی لازم برای انجام پروژههای نفت و گاز در دریاست و به یكی از پروژهها اشاره میكرد كه حدود 15 كیلومتر خط انتقال در دریا به یكباره در دریا سقوط كرد و ضربه اساسی به كل پروژه وارد ساخت.
متاسفانه هیچ گاه گفت وگوی مستقیمیمیان شركت صدرا و مسوولان وزارت نفت و كارفرمایان او صورت نگرفت. علت كنار گذاشتن صدرا از پروژههای نفت و گاز از سوی كارفرمایان هیچ گاه اعلام نشد و از همین رو نمیتوان به درستی در مورد آنچه بر صدرا رفته است، قضاوت كرد. احتمالا هر دو روایت سهمیاز واقعیت دارند.
از سوی دیگر ضعفهای فنی و اجرایی صدرا نیز بسیار محتمل است. فعالیت اولیه صدرا در كشتی سازی بوده است. این شركت با هدف تعمیر و ساخت شناورهای بزرگ دریایی تاسیس شد. هر چند تاریخ دقیق ورود صدرا به فعالیتهای نفت و گاز را نمیدانم اما احتمالا به سالهای بعد از سال 1377 بازمیگردد.
اطلاعاتی در مورد پروژههای این شركت قبل از سال 1381 در دست نیست اما احتمالا این شركت به یكباره فعالیتهای نفت و گاز خود را گسترش داده است و به این ترتیب رخ دادن مشكلاتی از قبیل تأخیر در انجام پروژهها با كیفیت نامطلوب محتمل به نظر میرسد، اما به هیچ وجه این سخنان به معنای ظرفیت بالاتر سپاه پاسداران و صندوق بازنشستگی وزارت نفت در اجرای پروژههای نفتی نیست. احتمالا همه انتقادهای وارد بر صدرا كم و بیش بر سایر پیمانكاران بزرگ داخلی وارد است.
نكته دیگری كه در دفاع از صدرا میتوان بیان كرد عدم شكایت رسمیكارفرمایان از این شركت در مراجع رسمیكشور است. اگر شركت صدرا با تأخیر در اجرای پروژهها موجب ضرر و زیان به شركتهای وابسته به وزارت نفت شده چرا تاكنون شكایتی علیه این شركت اقامه نشده است؟
3- تحلیل و نتیجه گیری: تقدم حكمرانی خوب بر خصوصیسازی
واگذاری شركت صدرا به بانك ملی و چند نهاد مالی دیگر و 20 هزار سهامدار كوچك به سقوط این شركت منجر شده هر چند در مورد علت این سقوط دو روایت مختلف وجود دارد اما بدون تردید تغییر رفتار دولت در این سقوط نقش مهمیداشته است. مدیران شركت صدرا معتقدند انتقال پروژههای نفت و گاز از صدرا به قرارگاه خاتم و به شركت تاسیسات دریایی وابسته به صندوق بازنشستگی كاركنان وزارت نفت عامل اصلی وضعیت موجود این شركت است.
از تحلیل تجربه واگذاری شركت صدرا میتوان چند درس مهم گرفت و قواعدی را در مورد اقتصاد سیاسی ایران استخراج كرد.
قاعده نخست: خصوصیسازی شركتهایی كه مشتری اصلی آنها دولت است، میتواند به نابودی شركت منجر شود. انتقال مالكیت از دولت به نهادهای مالی دولتی و شبه دولتی قدرت چانه زنی شركت را كاهش میدهد. این كاهش قدرت چانه زنی میتواند به سقوط شركت واگذارشده منجر شود. تا زمانی كه شركت در اختیار وزیران دولت است وزرا منافع شركت را نمایندگی میكنند و مطالبات آنها را به دولت و مجموعه تصمیم گیران كشور انتقال میدهند. به عبارت روشن تر اگر صدرا دولتی باقی میماند احتمالا وزیر صنایع اجازه نمیداد سود این شركت از 110 میلیارد تومان در سال 1383 به 38 میلیارد تومان زیان در سال 1386 تبدیل شود. البته احتمال داشت انتقال پروژه از صدرا به رقبا صورت گیرد اما به نظر میرسد این انتقال با شدت و میزانی طراحی میشد كه شركت مجبور به اخراج كاركنان خود نشود و سود ناچیزی نیز داشته باشد.
قاعده دوم كه به نظر من از قاعده فوق مهم تر است عدم توافق تصمیم گیران و فرادستان در خصوص ساختار مالكیت و مدیریت پروژههای بزرگ كشور است. به نظر میرسد جریانی در نظام سیاسی كشور خواستار رشد شركتهایی مانند صدرا است و جریان دیگری میخواهد پروژههای نفت و گاز توسط شركتهای وابسته به نهادهای عمومیغیردولتی و به طور مشخص تر بسیج و سپاه انجام شود. احتمالا هر یك از این دو جریان ملاحظات سیاسی و اقتصادی خاص خود را دارند. عدم توافق میان این دو جریان و تبعات گسترده آن بر اقتصاد كشور، نكته محوری و تعیین كننده است. تا زمانی كه این توافق حاصل نشود به قول ناطق نوری «هرگونه انتقال مالكیت از دولت به فربه شدن دولت پنهان كمك میكند.»
قاعده سوم كه از هر دو قاعده قبلی مهم تر است نیازمند مقدمه و شرح بیشتری است. چرا تجربه صدرا به مساله یی عمومیتبدیل نشد؟ شكست خصوصیسازی صدرا شكست بزرگ ترین خصوصیسازی كشور بود و ذهنیات منفی و طولانی مدت در بورس اوراق بهادار تهران به جای گذاشته و در آینده خواهد گذاشت. زمانی كه سهام مپنا (شركت مدیریت پروژههای نیروگاهی كشور) به بورس عرضه شد مورد استقبال قرار نگرفت. كارفرمای این شركت مانند صدرا دولت است. دولت ساخت نیروگاههای كشور را تنها به مپنا سفارش میدهد و از همین رو مانند صدرا بازاری پرسود اما تابع اراده سیاسی دولتمردان وزارت نیرو دارد. به نظر میرسد سرمایه گذاران نهادی و بزرگ در خرید مپنا هراس داشتند كه مبادا بلای صدرا بر سر این شركت نازل شود.
موضوع افول صدرا، به رغم اهمیتی كه دارد (چه به لحاظ اینكه موضوع بزرگترین خصوصیسازی كشور بوده و چه از این نظر كه بزرگترین شركت تاسیسات دریایی ایران و پیمانكار اصلی پروژههای نفت و گاز است) هرگز به مساله یی عمومیتبدیل نشده است. در روزنامههای اقتصادی و در صفحه بورس مطالب مختلفی در مورد وضعیت صدرا نوشته و با جلیل خبره بارها مصاحبه شد. اما صدرا هیچ گاه تیتر اول روزنامههای اقتصادی نشد و روزنامههای غیراقتصادی مطلب چندانی در مورد آن ننوشتند. در مورد صدرا یك خبر در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش نشد.
مردم ایران بارها خبر سقوط بانكهای امریكایی را شنیدند و میزگردهای فراوانی در مورد سقوط شركتهای آن طرف آب برگزار شد، اما در مورد بزرگترین خصوصیسازی ایران و بزرگ ترین شركت سازنده شناورهای دریایی و اخراج صدها نفر از كاركنان این شركت در پاییز 1387 هیچ سخن و تصویری از تنها رسانه ملی منتشر نشد. احتمالا هیچ گاه صدرا به موضوع پایان نامهای در دانشگاههای ایران تبدیل نمیشود و احتمالا تعداد نمایندگانی كه خبر از صدرا دارند از تعداد انگشتان دست فراتر نمیرود.
شرط موفقیت خصوصیسازی و سایر سیاستهای اقتصادی، گفت وگوی عمومیو نقد آن در عمل است. جامعه ایران به دلایل مختلف فاقد این قدرت است. ضعف جامعه مدنی ایران همراه با ویژگیهای نظام سیاسی امكان نقد سیاستهای اقتصادی را در عمل محدود ساخته است. در چنین فضایی توصیههای مرسوم اقتصادی نتایج عكس میدهد. از همین رو میتوان گفت شعار خصوصیسازی ذهن سیاستگذاران و مردم را به مساله یی ثانوی معطوف ساخته است. عدم شفافیت، فساد، ناكارآمدی دستگاه اداری و... مساله اصلی اقتصاد ایران است. حل این مسالهها و طراحی سیاستها و نهادهای لازم بدون نقد عمومیتوهمیبیش نیست.
* روزنامه اعتماد، شماره 1984، چهارشنبه سوم تیرماه 88
در شرایطی که پروژه های زیادی در چند ماه اخیر تعریف و در پروسه طراحی بوده متاسفانه ورود مدیریت جدید موجی از وحشت و یاس را در صدرا به همراه داشته است.واقعا سوال اینجاست که تا کی باید چوب سوء مدیریت ها را خورد.
چاپ مقاله ای که مربوط به تیر ماه 1388 میباشد و بیشتر مربوط به بورس می باشد چه دردی از دردهای امروز صدرا را درمان میکند؟؟!! سایت مارین نیوز دنبال نخود سیاه میباشد یا می خواهد دیگران را به دنبال نخود سیاه بفرستد!!!!
صدرا أسير سوء مديريتها و سوء تدبيرهاست. جرا هيجيك از مديران ان در خصوص اين ضرر و زيانهاي وارده شركت مصاحبه و سخنراني نميكنند؟ جرا كسي از انها نميبرسد بجه دليل و با كدامين منطق ثروت و أموال اين كشور را بنام مديريت و كارداني به باد داده اند؟....!!!!!!......؟؟؟؟؟؟؟؟....
در پاسخ به جناب ناشناس عزیز عرض کنم من هم مثل شما اول همین فکر را کردم اما خوب که فکر کردم دیدم همان خطر قبلی در حال حاضر صدرا را تهدید می کند اما امیدواریم این بار مسئولان همان اشتباه قبل را تکرار نکنند و ما بی خانمان نشویم ترا به امام حسین قسم به داد ما برسید
سکوت دولت و مسئولان قابل تامل است.