تازه های سایت
پربحث ترین اخبار
پربازدید ترین اخبار
کد خبر: ۱۸۶۶۵
تعداد بازدید: ۶۴۰
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰

ما، سنگاپور و دکل‏های دریایی...

در پی برگزاری سمینار «فرصت‏ها و چالش‏های تأمین دکل‏های حفاری دریایی» و انتشار گزارش جامع مربوط به ساخت دکل‏های حفاری دریایی در ایران، سیدمحمد امام‏زاده، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت، نکاتی را درباره مباحث مطرح‏شده در گزارش و سمینار به دبیرخانه سمینار دکل‏های حفاری ارسال کرد که این دبیرخانه نیز توضیحات لازم را ارائه داد.

1) همانگونه که برخی از شرکت‏کنندگان در سمینار اظهار کرده‏اند، ساخت داخل به معنای ساخت کلیه تجهیزات و اجزای دکل نبوده و از نظر اقتصادی و فنی هم درست نمی‏باشد. حتی سازندگان درجه اول دنیا نیز تمام تجهیزات و قطعات دکل حفاری را خود نمی‏سازند.
دقیقا همین طور بوده و ساخت دکل به معنای ساخت کلیه تجهیزات و اجزای آن نمی‏باشد. تمامی کارشناسان حاضر نیز این موضوع را تایید کرده اند. جامعه دانشگاهی و بدنه پیمانکاران و مشاوران نیز دقیقا همین نظر را داشتند. ولی متأسفانه همانگونه که بخاطر دارید طی چند ماه گذشته برخی مسؤولان مرتبط چنین طرز تفکری را مطرح نموده و بر اساس آن امکان و سوابق ساخت دکل حفاری دریایی در کشور را به چالش کشیدند.

2) اشتباهی که اکثر کارشناسان همواره در مورد ساخت دکل حفاری در داخل کشور مرتکب می‏شوند، عدم تفکیک ذخایر نفت و گاز کشور و موضوع ساخت دکل حفاری است. جمله‏هایی مانند «با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز هنوز موفق به ساخت دکل در داخل نشده‏ایم» و اشاره‏های مکرر و کلیشه‏ای به حجم ذخایر هیدروکربوری کشور که گاه نیز بر اشتباه و اغراق‏آمیز هستند، جملاتی آشنا برای همه است بدون آنکه تأثیری بر ساخت داشته باشند. واقعیت این است که ذخایر هیدروکربوری یک مقوله و ساخت دکل در داخل مقوله‏ای دیگر و مجزا از آن. ساخت دکل حفاری دریایی که پروژه‏ای پرهزینه، زمانبر و نیازمند به برخی فن‏آوری‏های پیشرفته دارد، موضوعی است که می‏باید برای آن مستقلا بعنوان یک پروژه مطالعات امکان‏سنجی و اقتصادی دقیق صورت پذیرد و این مطالعه ربطی به میزان ذخایر نفت ندارد. مثال بارز آن کشور سنگاپور است که بدون دارا بودن قطره‏ای ذخایر هیدروکربوری، بزرگترین و مهمترین سازنده دکل‏های حفاری دریایی است.
همین طور است. که البته اکثر آنها با شرکت‏های فعال در حوزه نفت و گاز هستند، متاسفانه آمارهای مختلف و و متضادی از سوی برخی منابع در زمینه حجم ذخایر هیدروکربن در کشور بیان می‏شود. با رویکرد تولید دانش فنی برای ایجاد بازار بین‏المللی برای فروش خدمات و محصولات می‏توان به گفته جنابعالی مانند سنگاپور عمل کرد. ولی متاسفانه رویکرد مدیریتی در صنعت نفت و گاز کشور، تقریبا توجه جدی به این مقوله نداشته است و نه تنها با وجود ضرورت چنین کاری، اکنون به سادگی نمی‏توانیم بخش عظیمی از نیازهای فنی خود را به صورت بومی رفع کنیم، بلکه اگر تولید دانش فنی به درستی مدیریت می‏شد اکنون می‏توانستیم جزء صادرکنندگان این خدمات و محصولات باشیم، مازاد بر رفع نیازهای داخلی. بعبارت دیگر، براساس نظر حضرتعالی سنگاپور که حتی بازار قطعی و جدی برای نفت و گاز ندارد وارد این حوزه شده است ولی کشور ما که در حال حاضر خود دارای بازار بزرگی است و سال‏ها این بازار وجود خواهد داشت؛ اصلا از آن استفاده نمی‏کند.

3) دغدغه، نگرانی و هدف وزارت نفت بعنوان تنها سازمانی که در این رابطه می‏باید تصمیم‏گیری نماید، توسعه میادین و بالا بردن ظرفیت تولید است که تأمین دکل تنها بخشی از اجرای آن محسوب می‏شود، لذا بردن لبه تیز انتقاد به وزارت نفت و متهم نمودن این سازمان به عدم همکاری در ساخت دکل به تنهایی منصفانه نمی‏باشد. شرکت‏هایی که با تبلیغات فراوان و از جمله در همین گزارش با قاطعیت اعلام می‏کنند قادر به ساخت دکل در داخل هستند، لازم است با انجام مطالعات لازم و ارایه طرح توجیهی منطقی و درست و ارایه آمارهای سنجیده، اعتماد بخش دولتی و وزارت نفت را جلب کرده تا وزارت نفت با اطمینان از زمان بندی و کیفیت دکل ساخته شده در داخل، حمایت لازم را از بخش خصوصی نموده و سفارش ساخت را به سازندگان داخل کشور صادر نماید.
البته بین «قاطعیت» و اعلام «آمادگی» مبتنی بر «اعتماد به نفس» ناشی از تلاش‏های گذشته، اندکی تفاوت وجود دارد. ولی از باب روشن شدن موضوع بهتر بود به مصادیق پرداخته شود تا از کلی‏گویی‏های بی‏نتیجه پرهیز گردد. مجموعه توانمندی‏های داخلی فراتر از آن بوده و هدف فقط اعلام «حساسیت» موضوع به تصمیم‏گیرندگان دولتی بوده است. به هر حال، مدیریت کلان مجموعه‏های متفاوت ولی وابسته به هم در حوزه نفت و گاز در وزارت نفت متمرکز است. هرچند با رویکردهایی می‏توان فرابخشی‏تر نیز نگریست؛ ولی برای عملیاتی شدن کار در مباحث مهندسی رویکرد استقرایی رسیدن از «جزء به کل» برخی مواقع مناسب به نظر می‏رسد. در هر حال، باید تفاوت قائل شد بین آمادگی برای ساخت محصولی که 20 سال پیش کشور آن را تجربه کرده با محصولی که ممکن است شک در توانایی برای ساخت آن وجود داشته باشد.

4) در مقالات اشاره شده که ساخت دکل، یک ضرورت جهانی برای کشور است. واقعیت این است که در شرایط حاضر و به دلیل تنگناهای موجود و عدم امکان تأمین دکل دریایی از منابع خارجی، ساخت دکل یک ضرورت بشمار می‏رود و گرنه در شرایط عادی، توسعه میادین نفت و گاز بخصوص میادین مشترک و افزایش ظرفیت تولید برای کشور حیاتی و ساخت دکل در اولویت‏های بعدی قرار خواهد گرفت.
با عنایت به مباحث مطروح توسط جنابعالی در بندهای اول و دوم می‏توان از زوایای مختلفی نظر جنابعالی در این بند را مورد بررسی و واکاوی قرار داد. بطور کلی کسب درآمد از بهره‏برداری از نفت و گاز نهایتا باید به توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور منجر شود. اگر قرار باشد نفت و گاز استخراج شده و به فروش برسد و نهایتا صرف کمک به بیکاران و رفع مشکلات اجتماعی شود فایده‏ای نخواهد داشت. بهتر است مکانیزم به صورتی باشد که حداکثر استفاده از مزایای کشور صورت گیرد. همانگونه که بجای نفت خام سعی می‏کنیم مشتقات نفت را بفروشیم و یا محصولات جدیدی از آن تولید کنیم.

5) در هیچ یک از مقالات و اظهارات به هزینه واقعی ساخت دکل در داخل و درآمد ناشی از آن اشاره‏ای نشده است در حالیکه سنگ بنای هر تجارتی، محاسبه هزینه و فرصت‏های معادل است.
به هر حال در محاسبات اقتصادی علاوه بر هزینه فیزیکی محصول باید عوامل دیگری را نیز دخیل دانست. یکی از دستاوردهای سمینار، واکاوی همین نقطه نظرات از دیدگاه‏های مختلف بود که در مجموع سخنان چاپ شده، نمود نسبتا کاملی دارد. بطور کلی می‏توان گفت اولا شرکت‏های داخلی حاضر هستند با همان قیمت‏های بین‏المللی این پروژه‏ها را انجام دهند ثانیا در دنیای کنونی دولت‏ها حاضر هستند که بسیاری تسهیلات را ایجاد نمایند تا کارهای صنعتی و تولیدی در کشور  خودشان صورت گیرد. دلیل این امر هم واضح است، انجام یک پروژه 150 میلیون دلاری در کشور فقط به معنی 150 میلیون دلار نخواهد بود بلکه چندین برابر کار و اشتغال تولید شده و گردش مالی آن باعث رشد اقتصادی می‏شود.

6) بهتر آن بود که شرکت‏کنندگان در همایش بجای گله‏گزاری‏ها و طرح مسایل و مشکلات داخلی خود، تعریف درست و واقعی از ساخت داخل، امکانات موجود، بازار مصرف و در شرایط کنونی روش نوینی جهت تأمین مالی پروژه ارایه می‏نمودند.
کاملا درست است. البته دل پردرد و خاطر رنجیده برخی از افرادی که همین دغدغه جنابعالی را دارند، تعیین‏کننده شرایط حاکم بر گفتمان بود. ولی همین سمینار می‏تواند گام اول برای برخورد علمی و مهندسی با موضوع با مصادیقی کامل‏تر باشد به نحوی که دستاوردهای آن اولا دلسوزی و دغدغه‏مندی تمام مسؤولان را همراه خود کند، ثانیا مبتنی بر ارائه حل منطقی باشد. در مورد تأمین مالی نیز مذاکرات خوبی با وزارت صنعت در حال انجام است ولی یکی از عوامل مهم در موفقیت‏آمیز بودن این مذاکرات نیز خود کارفرمایان هستند که می‏توانند با هم‏افزایی و احراز بر لزوم استفاده از روش ساخت داخل، دولت را مجاب به تصویب این روش نمایند.

7) در مقالات به اشتغالزایی این بخش به کرات اشاراتی شده ولی از میزان آن و هزینه‏ای که باید برای آن پرداخته شود، ذکری به میان نیامده است. روشن است که اشتغالزایی از مهمترین پیامدهای ایجاد صنعت جدید است؛ لیکن هزینه‏ای که برای آن پرداخت می‏شود، باید متناسب با میزان و نوع اشتغالزایی حاصل باشد. لذا لازم است که کارشناسان تأثیر توسعه صنعت ساخت سکو بر اشتغالزایی و تناسب آن با هزینه انجام‏شده را بررسی و مطالعه نموده و به صورت گزارشی در همایش‏ها ارایه نمایند تا طرح موضوع از صورت شعار خارج شده و به صورتی ملموس و قابل پیش‏بینی مطرح شود.
همین طور است. اتفاقا شدت دغدغه‏ حضار تایید کننده نظر جنابعالی است و اینکه یک کار کارشناسی مبتنی بر نگرش همه‏جانبه به توسعه ضروری می‏باشد. اما این موضوع را فقط در حد یک پروژه نباید دید. مسلما در سطح ملی اینگونه دغدغه‏ها وجود داشته و بر اساس همان قوانین مختلف از جمله قانون حداکثر استفاده از توان داخل توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شده است. این قانون با تکیه بر همین اصل بوده که حداکثر ارزش افزوده در داخل کشور ایجاد شده و تا آنجا که امکان دارد کشور از اشتغال مرتبط با پروژه¬ها و نیازهای خود بهره ببرد. همانگونه که اشاره شد برای ساخت دکل‏ها نیاز به هزینه اضافی نبوده ولی طبیعتا کارفرمایان محترم باید زمان کافی را با اعلام به موقع نیازها به صنایع داخلی بدهند، نه اینکه فرصت‏ها از دست رفته و در دقیقه 90 نیاز اعلام شود.

ارسال نظر