غرامتها کلمهای است که رهبران غربی از آن وحشت دارند. اما غرامت برای چه چیزی دقیقاً؟ برای تجارت برده اقیانوس اطلس که قرنها ادامه داشت؟ برای غارت استعماری؟ یا برای آلودگی جهانی؟
جواب همه اینها «بله» است، اما در حال حاضر، مهمترین درخواستها برای غرامت به بحران آب و هوای جهانی مرتبط است. بین سالهای 1750 و 2000، اروپا و آمریکای شمالی 90 درصد از 1.5 تریلیون تن دیاکسید کربن (CO2) را به جو زمین منتشر کردهاند که منجر به بحران آب و هوای کنونی شده است: گرمایش جهانی، سیلابها، خشکسالیها و افزایش سطح دریا که تهدید به غرق شدن چندین کشور جزیرهای میکند.
چگونه به این وضعیت رسیدیم؟
کارخانههای نساجی در منچستر و معادن زغالسنگ در نیوکاسل پیشگامان آلایندگی در قرنهای 18 و 19 بودند. آمریکای شمالی بهزودی به آنها پیوست. در حال حاضر، یک آمریکایی بهطور متوسط 14.21 تن CO2 به جو زمین منتشر میکند، در حالی که یک هندی تنها 1.89 تن CO2 در سال تولید میکند. کشورهای در حال توسعه در تلاش برای گذار به انرژی سبز هستند، اما جایگزینی انرژی ارزانقیمت زغالسنگ میتواند بهطور قابلتوجهی رشد اقتصادی آنها را کند کند. در مقابل، کشورهای ثروتمند که در دوره استعمار صنعتیشده و به ثروت رسیدند و جو را آلوده کردند، اکنون به جوامع پساصنعتی تبدیل شدهاند. این کشورها دیگر نیازی به کارخانههای دودکشدار یا معادن زغالسنگ ندارند؛ رشد اقتصادی آنها به خدمات وابسته است. در ایالات متحده، برای مثال، خدمات 81 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهند.
نفاق در نشستهای اقلیمی
نشست اخیر اقلیمی در باکو، آذربایجان، نفاق کشورهای ثروتمند را آشکار کرد. یکی از نمایندگان هند در این نشست گفت: "شمال ثروتمند جهانی، سیاره را آلوده کرد تا در مدت زمان کوتاهی ثروتمند شود. و اکنون آنها تلاش میکنند با درخواست از ما برای حل مشکل، ثروتمندتر شوند."
کشورهای ثروتمند در گذشته وعده داده بودند که سالانه 100 میلیارد دلار برای کاهش تأثیر کند شدن صنعتیسازی در کشورهای در حال توسعه اختصاص دهند. اما این وعده هیچگاه عملی نشد. در نشست باکو، کشورهای غربی متعهد شدند که این مبلغ را به 300 میلیارد دلار در سال افزایش دهند، اما تنها پس از سال 2035 و در حالی که ارزش آن نصف خواهد شد.
مالیات کربن: تنبیه به جای غرامت
برای افزودن توهین به آسیب، اروپا یک مالیات کربن معرفی کرده است تا کشورهای در حال توسعه را بهدلیل عدم سرعت در دکربنسازی و صنعتیزدایی سریعتر مجازات کند. به جای پرداخت غرامت به این کشورهای در حال توسعه که جهان را آلوده کردهاند، غرب به دنبال تنبیه آنهاست.
هند و نفاق غرب در بحران آب و هوا
هند از مزایای انقلاب صنعتی که در بریتانیا در سال 1760 آغاز شد، بیبهره ماند. این در حالی است که استعمار بریتانیا در هند از سال 1757 آغاز شده بود. در طول 190 سال بعد، تحت حکومت بریتانیا، اقتصاد هند با نرخ رشد متوسط 0 تا 0.5 درصد در سال مواجه بود. در این دوران، جمعیت هند بهطور متوسط بیش از 3 درصد در سال رشد کرد و این منجر به کاهش درآمد سرانه و فقیر شدن 80 درصد از جمعیت هند تا سال 1947 شد.
اما پس از رهایی از استعمار، اقتصاد هند از سال 1947 به طور متوسط بیش از 5 درصد در سال رشد کرده و پس از اصلاحات اقتصادی 1991، رشد سالانه آن به 7 درصد رسیده است. شایام ساران، وزیر امور خارجه سابق هند، در مقالهای در هندوستان تایمز در 27 نوامبر 2024، موقعیت هند در بحران آب و هوا را اینگونه توصیف کرد: "تا کنفرانس آب و هوا در کپنهاگن در سال 2009، هند از انتقاد از نفاق و خودخواهی غرب دریغ نکرد. موضع هند در مذاکرات آب و هوایی روشن و قانعکننده بود."
نکته پایانی
هند در طول تاریخ شاهد نفاق غرب بوده است، از آنجایی که کشورهای صنعتیشده نه تنها در دوران استعمار خود از رشد اقتصادی هند جلوگیری کردند، بلکه اکنون از کشورهای در حال توسعه میخواهند که مسئولیت بحران آب و هوا را بر عهده بگیرند. غرب اکنون به جای پرداخت غرامت به کشورهای آسیبدیده از آلودگی جهانی، بهدنبال مجازات آنها از طریق مالیاتهای کربنی و فشارهای اقتصادی است.
نتیجهگیری:
اروپا مالیات کربن را برای مجازات کشورهای در حال توسعه بهدلیل عدم کربنزدایی و صنعتیزدایی سریع معرفی کرده است. به جای پرداخت غرامت به این کشورها برای آلودهکردن جهان، غرب به دنبال تنبیه قربانیان است.