به گزارش مارین نیوز به نقل از اقتصاد سرآمد، دانش سنتی لنج سازی و دریانوردی با توجه به ماهیت آن جزء آثار ناملموس بشری است و در سال ۲۰۱۱ این دانش سنتی ثبت میراث جهانی یونسکو شد. لنجهای ایرانی به صورت سنتی و دستی ساخته می شود و مورد استفاده ساکنان ساحل شمالی خلیج فارس جهت سفرهای دریایی، تجارت، ماهیگیری و صید مروارید قرار میگیرد. در طول تاریخ، مردمان ایران به وسیله لنجها، با جهان ارتباط داشتند و جهان نیز از این طریق، با فرهنگ ایرانی آشنا میشد. این شناورهای چوبی که با نام جُهاز هم شناخته میشوند، جهت مسافربری و باربری ساخته و در سفرهای دریایی، تجاری، ماهیگیری و غواصی مروارید مورد استفاده قرار می گیرند. مسیر عبور این لنجها معمولا كشورهای حاشیه خلیج فارس و بنادر كشورهای آفریقایی مانند زنگبار، مومباسا و هندوستان است. در حال بیشتر کارگاههای ساخت لنجهای چوبی در استانهای بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و جزیره قشم واقع شدهاند. از طرف دیگر متاسفانه در سالهای اخیر، دانش لنجسازی از فروغ افتاده است و بسیاری از افراد، لنجهای فایبرگلاسی را جایگزین لنجهای چوبی و سنتی گذشته کردهاند.
در طول ۱۳ سالی که «مهارتهای سنتی لنجسازی و دریانوردی ایرانی در خلیج فارس» در یونسکو ثبت شده است، روند انقراض این میراث ناملموس ایرانی نه تنها متوقف و یا حتی کند نشده، که جایگزینی لنجهای فایبرگلاس، انقراض نسل استادکاران ایرانی و کاهش کارگاههای لنجسازی، استفاده از نیروی کار ارزان و پاکستانی و به واسطه آن، رواج و جایگزینی دانش لنجسازی پاکستانیها، مهارت لنجسازی ایران را در تهدید بیشتری قرار داده است. در پارهای مواقع، حتی وجود مصوبههایی مثل محدودیت تردد و سوخت لنجهای چوبی و سنتی در دریا، حیات این میراث باستانی ایران را به چالش کشیده است.
براساس آثار و شواهد به دست آمده از بندرگاه های تاریخی ایران در سواحل خلیج فارس مشخص شده است که ایرانیان دست کم از زمان ایلامیان از سواحل خلیج فارس بهره گیری های مختلف داشته اند. هنوز هم در بسیاری از شهرهای استان بوشهر و هرمزگان صنعت سنتی لنج سازی، تجارت و دریانوردی با لنج برقرار است و لنج سازان (گلافان)، دانش این صنعت را نسل به نسل در خانواده ها از پدر به پسر منتقل کرده اند.
در همین حال مهر در گزارشی نوشته است که؛ «دانش ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج فارس» عنوان پروندهای است که ایران به کمیته میراث ناملموس یونسکو ارائه داد تا بتواند به جهانیان اعلام کند که ایرانیها چقدر در حوزه دریانوردی در خلیج فارس دانش و مهارت دارند و لنج سازی یکی از سنتهای قدیمی آنهاست که برای گذشتن از اقیانوسها آن را با دست ساخته و به آب می انداختهاند و برایش آئینها و آدابی داشتهاند. اما آنچه که در این پرونده اهمیت داشت، تاکید بر کلمه خلیج فارس بود. کشورهای مختلفی هنگامی که این پرونده ثبت شد به ایران تبریک گفتند و بارها و بارها نام خلیج فارس به بهانه لنج سازی بیان شد. هر کشوری که میخواست درباره این پرونده صحبت کند باید از این نام استفاده میکرد.
اما این پرونده که با چنین سیاستی بار دیگر بر حقانیت خلیج فارس صحه گذاشت و به ثبت جهانی رسید در معرض خطر قرار گرفت. چون مدت زیادی از ثبت جهانی آن نگذشته بود که برخی دولتمردان در هیأت وزیران مصوبهای برای نابودی لنجها دادند. دانش لنج سازی که زمانی در سال ۹۰ به عنوان میراث در خطر یونسکو ثبت شد و در سال ۹۹ با ارائه گزارشی درباره احیای این دانش آن را از فهرست در خطر بیرون آوردند با یک خطر جدی تر رو به رو شد. طبق مصوبهای که ۲۴ آذر ۹۹ به تصویب هیئت وزیران رسید، قرار شد در پنج سال تمام شناورهای چوبی و فایبرگلاس از بین بروند و با کشتیهای آهنی جایگزین شوند. سازمان بنادر و دریانوردی پیشنهاد کرده بود که لنجهای سنتی چوبی و فایبرگلاس باری با ظرفیت کمتر از ۵۰۰ تن در مدت ۵ سال امحا و به جای آن لنجهای فلزی جایگزین شوند. این مصوبه در هیأت دولت تصویب شد. خبرنگار مهر این موضوع را رسانهای کرد و افراد مختلفی نسبت به آن واکنش نشان دادند و خواستار لغو این مصوبه شدند.
اما آنچه غیر از امحای قایقها و دانش ساخت آنها در این مصوبه مهم بود، بی اهمیت نشان دادن به کلمهای بود که بارها دولتمردان ایرانی با کشورهای عربی بر سر آن بحث دارند. این پرونده یکی از پروندههای جهانی است که خلیج فارس در آن بسیار زیاد دیده میشود و کشورها اگر بخواهند درباره آن صحبت کنند باید از این نام بهره بگیرند اما با در خطر قرار دادن این پرونده و از بین رفتن قایقهایی که باقی مانده این میراث هستند، عملاً این پرونده هم از فهرست یونسکو خارج میشد.
اهمیت لنج سازی برای هویت مردم خلیج فارس
لنج سازی از جمله مشاغلی است که متناسب با شرایط جغرافیایی, آب و هوایی و نیاز مردم جنوب ایران پدید آمده, و نقش و اهمیت بسزایی در معیشت و فرهنگ مردم حاشیه خلیج فارس دارد. بنابراین لنج داری حرفه ای سنتی است که به وجود آورنده زنجیره ای از شغل ها, فعالیت ها و منبع درآمدی برای این مردم است. از طرفی دیگر لنج سازی و لنج داری و کار بر روی لنج به طور سنتی در شهرهای ساحلی در زندگی مردم و فرهنگ آنها رسوخ یافته است و به مرور زمان لنج بخشی از فرهنگ و سنت این منطقه شده است. برخی مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه، نشان میدهد که جایگاه لنج سازی در زندگی مردم جنوب کشور, لنج را از یک وسیله صرف برای امرار معاش خارج و به آن یک اعتبار ارزشی و اعتقادی می دهد, که سبب شکل گیری فرهنگی سرشار از باورها, اعتقادات و آداب و رسوم مردم حاشیه خلیج فارس شده است.لنج سازی در طول تاریخ مانند اکثر حرفه ها و هنرهای کهن، نسل به نسل و از پدر به پسر منتقل شده است. لنجها به طور سنتی با استفاده از دست و چوب ساخته میشوند. لنج ها را ذهنی و بدون نقشه می-سازند و نقشه اولیه را لنج سازان از پدرانشان، و پدرانشان از پیشینیان خود آموخته اند. بهطورکلی میتوان گفت هر آنچه در این هنر و صنعت هست به شکل تجربی انتقال یافته است. جنس لنجهای قدیمی از چوب-های جنگلی مقاوم به رطوبت، تنه درختان محلی مانند کرت، کهور، کنار، تنه درختان غیر محلی مانند توت و چنار و همچنین یک نوع چوب مرغوب هندی به نام “سای” که برای بدنه کشتی استفاده می شود، بوده است.
استادکاران پس از ساخت لنج ها درزهای آن را قیراندود می کنند و با این کار منافذ لنج ها بسته و راه نفوذ آب به درون آن گرفته می شود. دریانوردان ایرانی این لنجها را با توجه به موقعیت خورشید، ماه ستاره و با استفاده از فرمولی خاص برای محاسبه عرض و طول جغرافیایی و همچنین عمق آب و پیش بینیهای آب و هواشناسی میسازند. از طرف دیگر در سالهای اخیر، کشورهای دیگری مانند پاکستان و هند به تولیدکنندگان بزرگ لنجهای چوبی تبدیل شدهاند. در حالی که لنجسازان ایرانی با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند، این کشورها توانستهاند سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند.
اهمیت میراث ناملموس لنج سازی
در این میان سعید ایزدی مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی ایران در نشستی که پیرامون موضوع چالشها و رسالتهای خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی در مرکز میراث ناملموس برگزار شد به این موضوع پرداخت و گفت: یکی از چالشهای ما در یونسکو همین مصوبه بوده است. پرونده لنج سازی به اندازه کافی و به تنهایی مهم است اما آنچه در این پرونده مهمتر از عنصر بود، محتواهایی است که در این پروندهها وجود دارد و در این پرونده هم بارها بر نام خلیج فارس تاکید شد. این پرونده که فقط درباره لنج نبود بلکه از هویت ملی میهنی ما دفاع میکرد. وی گفت: رسانه ابزار خوبی برای اصلاح و افزایش سواد است. نوع نگاه ما به لنج موجب شد تا مصوبهای از هیأت دولت گرفته شود که خوب نبود و ما چهار سال است که برای آن میجنگیم تا اصلاح شود. برای خیلی از افراد در هیأت وزیران این موضوع در اولویت نیست. در حالی که محتوای پرونده مهم بوده است. باید نهادهایی از جمله آموزش و پرورش خود را مکلف به افزایش آگاهی عمومی و سواد اجتماعی بداند.
در حال حاضر بیشتر کارگاههای ساخت لنج در استانهای بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان قرار دارد؛ بندر گوران، بندر لافت در جزیره قشم و بندر کنگ، بندر پُهل و جاسک در استان هرمزگان و گناوه و چابهار از مهمترین مکانهای ساخت لنج در کشورمان شمرده میشوند. از طرف دیگر در پرونده «دانش ساخت و دریانوردی با لنجسازی سنتی در حوزه خلیج فارس» تمامی آیینها، مراسم، آوازها و نواها،گویشهای محلی، اعیاد، فنون سنتی دریانوردی، صیادی و لنجسازی در محدوده استانهای هرمزگان، بوشهر، خوزستان و جزایر مسکونی خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در این پرونده؛ دانش سنتی مهندسی لنج، مسیریابی، شناخت اقلیم، شناخت حالات دریا و منابع دریا تعریف شده است.
نگاهی به مهارتهای لنج سازی در خلیج فارس
لنج گونهای از کشتی کوچک یا قایق بزرگ باری و مسافری است که در خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند دیده میشود. پیشینه لنج سازی در ایران به دوره افشاریه برمی گردد، به گونه ای که ایرانیان با لنج راهی سفرهای طولانی شده و از خلیج فارس عازم مناطق دوردست هند، چین و آفریقا می شدند. همچنین ساخت لنجها رایج در خلیج فارس بر پایه قایقهای بادبانی صورت می گیرد، با این تفاوت که به جای بادبان با موتور حرکت میکنند. لنجهای ایرانی که به صورت سنتی و دستی ساخته می شود جهت سفرهای دریایی، تجارت، ماهیگیری و صید مروارید مورد استفاده ساکنان ساحل شمالی خلیج قرار میگیرند. این در حالی است که ساکنان خلیج فارس برای ساختن لنج از چوبهای مقاوم در برابر رطوبت نظیر چوب درخت کنار، گل ابریشم، کاکتوس استفاده می کنند که بیش از ۵۰ سال دوام می آورد و عمر برخی از آنها به ۱۰۰ سال هم میرسد، اما ساخت موتورلنج های چوبی با روی کارآمدن شناورهایی از جنس فایبرگلاس و فراهم شدن زمینه پهلوگیری شناورهای فلزی در لنگرگاه بنادر حاشیه خلیج فارس به مرور از رونق افتاده اند.
انوع لنجها و کارایی آنها
لنجهای حاشیه خلیج فارس خصوصا حوالی با توجه به طرح بدنه خود دارای اقسام مختلفی هستند. برای مثال «سماچ» یک نوع قایق ماهیگیری است که برای ماهیگیری مورد استفاده قرار میگیرد و گنجایش ۵ تن ماهی را دارد. همچنین «حوری» نوع لنج چوبی است که ظرفیت حوری کوچک و بزرگ به ترتیب حدود ۱۰۰ و ۴۰۰ کیلو گرم میباشد. قایق کوچکی که گنجایش دو یا سه نفر را دارد و برای رساندن ناخدا به کشتی یا ساحل مورد استفاده قرار می گیرد، «کتر» نام دارد. در واقع لنجهایی که توسط بزرگ مردان خلیج فارس ساخته می شود کارایی منحصر به فرد خود را دارد، به گونهای که قایق نجات موسوم به «ماشوه» در زمان عادی یک وسیله نفربر یا بارکش به شمار میآید. این کشتی درگذشته با پارو حرکت میکرد ولی امروزه موتور کوچکی روی آن قرار دارد و همان کار گذشته را انجام میدهد. در میان لنجهایی که در گذشته مورد استفاده قرار میگرفت میتوان به سمعه، بتیل و شوعی اشاره کرد. منجی و کوتی نیز دو لنج بیموتور میباشند که به وسیله بادبان حرکت میکردند و برای مسافرت به جزیرهها و شیخ نشینهای نزدیک مورد استفاده قرار میگرفت.