احتراما پیرو درج خبری با عنوان ' داستان ناصرالدین شاه و خرید دکل های چینی ' در آن سایت ، جوابیه شرکت حفاری شمال ارسال می گردد مزید امتنان است ترتیبی اتخاذ نمایید این جوابیه در ابعاد و محل مشابه در صفحه اصلی آن سایت منتشر گردد.
در این مطلب که درواقع شامل اظهارنظرهای آقای ناصر فلاحی است ، وی در بخشی از اظهارات خود گفته است که مدیرعامل حفاری شمال توان ساخت داخل سکوهای دریایی را انکارکرده و در ادامه با اشاره به درآمدهای حاصل ازسكوی حفاری جكآپ ایران خزر وسكوی حفاری نیمه شناورامیركبیر،فعال دربخشهای جنوبی دریای خزر،پرسیده اند که این دو واحد منبع درآمد شركت حفاری شمال ساخت كجاهستند؟ و خود ایشان هم در مقام پاسخ برآمده اند که این دستگاه ها ساخت ایران هستند و بر همین استناد نباید توان ساخت داخل دکل های حفاری دریایی را انکار کرد!!!اولا باید یادآور شویم که بر اساس مستندات و واقعیت های موجود ساخت دکل دریایی در ایران در حال حاضر امکان پذیر نیست و هیچ مرجع فنی هم نمی تواند ادعایی غیر از این بکند ، آن دسته افراد صاحب نظری که از واقعیت های ساخت و تولید مطلع هستند این واقعیت را تصدیق می کنند هرچند بوق های تبلیغاتی متصل به شبکه های دلالی بر صدای خود بیفزایند اما در اصل واقعیت خللی ایجاد نمی شود به همین دلیل بازهم تاکید می کنیم که کارخانه ساخت دکل در ایران وجود ندارد.
در ادامه هم لازم است به ایشان یادآور شویم که مفهوم ' ساخت ایران' و ' ساخت در ایران' اگرچه از نظر لغوی شبیه به هم هستند اما تفاوت های فاحشی با یکدیگر دارند ؛ اگر آقای فلاحی واقعا تفاوت مفهومی این دو مساله را نمی دانند که اصلا حق اظهار نظر در این موارد را ندارند و اگر می دانند و خود را به گمراهی می زنند که جای تامل دارد، با این حال و برای تنویر افکار عمومی اعلام می کنیم که هیچ یک از دستگاههای حفاری ایران خزر و امیرکبیر ' ساخت ایران ' نبوده اند اگرچه در منطقه صنعتی در سواحل ایرانی دریای خزر ساخته شده اند اما شرکت سازنده و تجهیزات به کار رفته قطعا غیرایرانی بوده اند، با این وجود هم ما برخود لازم می دانیم از تلاش ها و امکاناتی که شرکت صنعتی دریایی ایران ( صدرا) برای طراحی و تولید این دکل ها فراهم کرد یاد کنیم، چه بسا اگر همان امکانات و کوشش های شرکت صدرا نبود دستگاه های حفاری عظیم یادشده هرگز ساخته نمی شدند و کشورمان از حضور در دریای خزر بازمی ماند.
به هر روی ، به آقای رییس خودخوانده انجمن صنفی سازندگان شناور،تجهیزات وسازههای دریایی ایران که ظاهرا از اطلاعات کاملی برخوردار نیستند باید یادآوری شود که ساخت در داخل با ساخت ایران بسیار متفاوت است .
لازم به ذکر است که اگرچه سکوی دریایی ایران خزر و سکوی نیمه شناور امیر کبیر در شیب یارد شرکت صدرا در نکا ساخته شده است ولی تمام تجهیزات و قطعات این دو دستگاه همگی از کشورها و شرکت های نامدار و از سازندگان معتبر جهانی تامین شده است.
سکوی ایران خزر توسط شرکت راماراپالای فنلاند و سکوی نیمه شناور امیر کبیر توسط یک شرکت سوئدی و تنها با استفاده از شیب یارد صدرا در نکا ساخته شده و این شرکت ها تمام قطعات و تجهیزات لازم برای این دو دستگاه را نیز از طریق تامین کننده های خود از سازندگان معروف خارجی تامین کرده اند به گونه ای که حتی پیچ و مهره های به کارگرفته شده دراین دستگاه ها نیز از سازندگان خارجی تامین و به مرحله ساخت رسید.
آرزو داشتیم آقای فلاحی با این همه سخنان ناپخته دست کم اطلاعات علمی جغرافیایی مناسبی داشتند اما دریغ که در این زمینه نیز به آموختن های بسیار نیاز دارند ، آشنایی با جغرافیای اقتصادی منطقه کاسپین کار چندان سختی نیست، این دریاچه بی بدیل یک محیط آبی بسته است و برای راه اندازی دکل های حفاری دریایی در آن ، امکان واردات دکل از خارج وجود ندارد و همین خصلت خاص دریای کاسپین باعث شده است تا تمام کشورهای ساحلی این دریاچه از جمله ایران ، آذربایجان ، ترکمنستان و ... مجبور شوند تا دکل های مورد نیازشان را در شیپ یارد های محدود در سواحل خود بسازند، تمامی کشورهای حوزه خزر شیب یاردهای دریایی ایجاد کرده و با تامین قطعات در این شیب یاردها اقدام به ساخت دکل حفاری تحت لیسانس کشورهای مطرح دنیا می کنند ،همین اقدام در کشور ما نیز انجام شد که نتیجه آن ساخت دو دکل دریایی در شیپ یارد نکا در صدرا بود اما دریغ که برای برخی افراد این توهم به وجود آمد که گویا این دکل ها ' توسط ایران' ساخته شده اند .
آقای فلاحی در بخشی از اظهاراتشان ساخت سکوهای حفاری را منجر به محرومیت زدایی در مناطق محروم دانسته است ولی ظاهرا ایشان به این امر اشراف ندارند که گرچه هر نوع توسعه ممکن است تاثیر اقتصادی مثبتی در مناطق اطراف داشته باشد اما عدم النفع توقف توسعه میادین مشترک نفتی و گازی ؛ بی شک حاصلی جز محرومیت ایران ، و توسعه کشورهای رقیب ایران ندارد ، همان اتفاقی که درباره قطر و پارس جنوبی افتاد و اینگونه که به نظر می رسد مراد و مقصود آقای فلاحی و همفکرانشان نیز چیزی جز ادامه توسعه یافتن کشورهای رقیب و تداوم خسارت برای میهمن عزیزمان نیست! چرا که اگر چنین نبود نباید با تامین دکل های حفاری توسط ایران با هدف شتاب بخشی به توسعه پارس جنوبی مخالفتی می کردند، البته این جوابیه مجال ذکر موضوعات دیگر نیست اما به همین کفایت می کنیم که خوب است آقای فلاحی به حافظه شان رجوع کنند و به یاد بیاورند که دستگاه های نظارتی درباره عملکرد ایشان در اتلاف منابع مربوط به دستگاه حفاری امیرکبیر چه نظرات و دیدگاه هایی داشتند، خوب است ایشان با یادآوری مسایل آن زمان در اظهار نظرهای خود کمی با حساسیت عمل کنند.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به فرش قرمز چینی ها و اقامت در هتل های چندستاره شانگهای ودیگركشورها برای دست اندکاران خرید دکل های حفاری اشاره کرده اند که معلوم نیست مقصود و منظورشان کیست ؟ اگر حرف و حدیثی در این مورد وجود دارد احتمالا ایشان گمان دارند آنچه برای خودشان در پروژه های ناموفقشان اتفاق افتاده است برای همگان رخ می دهد!! اما صراحتا تاکید می شود در شرکت حفاری شمال برای خرید دستگاه حفاری نه از فرش قرمز عبور شده است و نه کسی از این شرکت به شانگهای رفته است، با اين وصف اگر قرار باشد هر نوع خرید یا ارتباط خارجی در سیستم تجاری کشور و صنعت نفت اینگونه و با تعابیر و ادبیات ایشان تفسیر شود و در هر مراوده تجاری و بازرگانی از اقامت در هتل تابو ساخته شود که اصولا باید فاتحه روابط خارجی کشور و تجارت بین الملل را خواند و درهای کشور را بست و به کنج انزوا نشست.
ایشان در بخشی دیگری خطاب به مدیرعامل حفاری شمال مدعی شده اند که ' حدود 30 نفرازكاركنان چینی بعنوان كمك به شركت حفاری شمال دربهرهبرداری ازسكوی حفاری نیمه شناورامیركبیروارد ایران شده اند' در این مورد هم آقای فلاحی ره به خطا برده اند چرا که این افراد که نیروهای یکی از شرکت های بزرگ در حوزه حفاری در آبهای عمیق بودند همزمان با حضور هدایت الله خادمی به عنوان مدیرعامل جدید حفاری شمال در سال 88 از کار در این پروژه کنار گذاشته شدند، با این حال جالب است بدانید هم اکنون چندین دستگاه حفاری متعلق به همان شرکت چینی که آن کارشناسان را در استخدام خود داشت در خلیج فارس برای جمهوری اسلامی ایران مشغول به عملیات هستند .
جناب فلاحی به موضوع عدم خرید دکل در طی 29 سال گذشته اشاره کرده است و گفته است که' تنها درچندسال اخیر و با توجه به اصرار مسؤولین ارشد کشوربر تأمین دکل و بخاطر شانه خالی کردن ازساخت داخل به سرعت خریدها آغازشد.' در این بخش هم به نظر می رسد آقای فلاحی بدون توجه به منافع ملی کشور گویا تمایل دارند مثل 29 سال گذشته تامین دکل و افزایش ناوگان حفاری متوقف شود و علنا اجازه رشد و توسعه را به رقبا بدهیم !!!
همچنین این برادر گرامی به ذکر موضوعات تاریخی پرداخته و به دوره ناصرالدین شاه و قرارداد تامین سه فروند شناورازانگلستان،اشاره کرده است، واقعیت اینجاست که اگر قرار باشد در این بحث ها از نمونه های تاریخی مصداق و نمادهایی پیدا کنیم که فهرستی مطول را برای عبرت آموزی باید به ایشان معرفی کنیم.
در تاریخ کشورمان و به ویژه در تاریخ معاصر رویدادهای خسارت بار زیادی هست که ریشه آنها عدم وجود نگاه کارشناسانه به مقوله توسعه است ؛در دوره ناصر الدین شاه هم که جزو دوران های معروف تاریخ ایران در زمینه توقف توسعه ملی بوده است آنچه باعث توقف توسعه و دورماندن از نهضت جهانی پیشرفت شد وجود افراد ناآگاه نسبت به واقعیت های جهان در مراکز تصمیم ساز و در کسوت افراد کارشناس بوده است، در دوران ناصری وقتی که امثال امیرکبیر را در تبعید رگ می زنند و به قتل می رسانند معلوم است فرصت برای ظهور امثال میرزا آقاخان نوری باز می شود ، وقتی هرکسی به خود اجازه اظهارنظر در زمینه های تخصصی بدهد درحالی که خود به عدم اطلاعش واقف است قطعا نباید انتظار دورانی بهتر از دوره ناصری را در کشور داشت، میرزا آقاخان نوری که قدرت ملی ایران در اثر ضعف علمی او ضربه های اساسی خورده است، در حالی که حتی یک قدم برای پیشرفت ایران برنداشت دائما دیگران را به کم کاری و ارتباط با خارجی ها متهم می کرد و عجیب اینکه او تا روز قبل از صدراعظم شدنش برگه تابعیت انگلیسی خود را در جیب داشت ، او همان کسی بود که بندر عباس را به سلطان مسقط و برخی مناطق ساحلی و جزایر ایران در خلیج فارس را به شیوخ عرب واگذار کرد یا اجاره داد ، قباله شهر هرات را او به نام نماینده دولت انگلیس صادر کرد اما مخالفانش را با اتهام همدستی با روس و انگلیس خطاب می کرد.
واقعیت این است که اگرچه کشورمان از عهد ناصری فاصله گرفته است اما هنوز امکان ظهور میرزا آقا خان هایی در حوزه اقتصاد صنایع دریایی و تجهیزات دریایی وجود دارد ، اگر در قرن های گذشته حضور امثال میرزا آقاخان نوری ، ایران را به ورطه عقب ماندگی کشاند امروز هم هستند افرادی که با ناآگاهی از شرایط اقتصاد ملی و جهانی در زمینه دکل های حفاری، میراث دار میرزاآقاخان نوری شده اند، آقای فلاحی که به مساله قرارداد ساخت سه فروند شناور در زمان ناصرالدین شاه و ساخته نشدن حتی یکی از آنها تاکنون اشاره کرده اند خوب است به این پرسش ما جواب بدهند که از زمان مرگ ناصرالدین شاه تاکنون 118 سال گذشته ، از این مدت 100 سالش را فراموش می کنیم اما در 18 سال اخیر که شما در زمینه شناورسازی فعال بوده اید و مثلا رییس انجمن سازندگان شناور هم هستید چرا یک قدم برنداشته اید تا این آرزوی تاریخی ایران به کامیابی برسد؟؟
آقای فلاحی همچنین در بخشی از اظهارات خود به مذاکرات طولانی برای ساخت دکل در داخل اشاره کرده بودند که باید به ایشان یاد آور شد که این مذاکرات برای دکل های خشکی بوده است و نه دکل های دریایی، که در نهایت هم به خاطر حصول اطمینان و اتقان بر عدم توان ساخت داخل شرکت های ایرانی، شرکت حفاری شمال از مذاکرات کنار رفت .
درپایان با ذکر حدیثی از امام سجاد علیه السلام از خداوند بزرگ براي آقای فلاحی که درباره موضوع دکل های حفاری این همه سخن گفته اند آرزوی هدایت به سوی خیر و راستی داریم.انشاالله كه فرصت برای ایشان باقي باشد
قال السجاد(ع) :
اِتَّقُوا الكَذِبَا لصَّغيرَمِن هُوَالكَبيرَ،فی كُلِّ جِدٍّ وَهَزلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذاكَذِبَ فِی الصَّغيرِاجتَرَأَ عَلَی الكَبير
ازدروغ، كوچكوبزرگش،جدّى وشوخيش بپرهيزيد،زيراانسان هرگاه درچيزكوچك دروغ بگويد،به گفتن دروغ بزرگ نيزجرئت پيدا ميكند.