کد خبر: ۱۸۸۹۶
تعداد بازدید: ۵۹۴
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰

زیرساخت‏های صنعت فراساحل متلاشی شد/ گفتاری از مجید سهراب‏پور

یک کارشناس باسابقه صنعت فراساحل کشور با تحلیل وضعیت بخش‏های مختلف این صنعت گفت: یکی از مشکلات اصلی پروژه‏های فراساحل، اختلاف بین سیستم‏های ستادی و عملیاتی در شرکت‏های کارفرماست.

به گزارش مارین نیوز، دکتر مجید سهراب پور طی سخنانی نهادهای فعال در پروژه‏های فراساحلی را به سه دسته نهادهای بالادستی، کارفرمایان مستقیم و پیمانکاران تقسیم و شرایط و مشکلات هر بخش را تبیین کرد.

 وی با بیان اینکه «نهادهای بالادستی مرتبط با صنایع فرساحل شامل معاونت مدیریت و برنامه‏ریزی تلفیقی وزارت نفت و سازمان (سابق) مدیریت و برنامه‏ریزی هستند»، به طرح چند پرسش درباره عملکرد این ارگان‏ها پرداخت و گفت: اولا، آیا این سیستم‏های مدیریتی و برنامه‏ریزی صنعت فراساحل به‏روز هستند؟ ثانیا، آیا از مشکلات کارفرمایان مستقیم و پیمانکاران از جمله تحریم، مسایل بانکی، نبود بودجه و... خبر دارند؟

سهراب پور افزود: ثالثا، آیا سیستم‏های برنامه‏ریزی ئاقعا برنامه کلان و زمان بندی‏شده‏ای دارند و تناقض‏های میان اهداف و عملیات را درآورده‏اند؟ رابعا، آیا این سیستم‏ها تعامل مستقیمی با سایر سیستم‏های پیمانکاری و کارفرمایی دارند؟

وی که در سمینار بررسی سیاست‏های دولت در صنایع فراساحل سخن می‏گفت؛ با اشاره به غیبت مسؤولان دولتی در این سمینار پرسید: آیا در این سمینار کسی از این نهادها حضور دارد و آیا از مجموعه عملکردهای دو سیستم زیردستی خود (کارفرمایان مستقیم و پیمانکاران) فیدبک و بازخوردی می‏گیرند؟

وی گفت: درست است که شرایط خاص کشور به دلیل تحریم‏ها بر تصمیم گیری اثر می‏گذارد؛ اما آیا عوامل دیگری وجود ندارند که بشود از آنها در تصمیم گیری کمک گرفت و در نهایت تصمیم‏های درستی اتخاذ کرد؟

این کارشناس ارشد شرکت فناوری سامانه‏های دریایی درباره وضعیت کارفرمایان مستقیم نیز گفت: کارفرمایان مستقیم همچون نفت فلات قاره و نفت و گاز پارس معمولا یک سیستم ستادی و یک سیستم عملیاتی و میدانی دارند؛ در حالیکه یکی از مشکلات اصلی صنعت فراساحل اختلاف بین سیستم‏های ستادی و عملیاتی در شرکت‏های کارفرماست.

به گفته وی، سیستم‏های عملیات دریایی شرکت‏های کارفرمای معمولا دل خونی از سیستم‏های ستادی  این شرکت‏ها دارند و برنامه‏های آنها را غلط و غیرعملی می‏دانند.

سهراب پور افزود: در برخی موارد تیم‏های عملیات دریایی شرکت‏های کارفرمایی چنان با اجرای یک پروژه مخالفت می‏کنند که مشخص است در مورد پروژه‏ای که مراحل زیادی را طی کرده و به مرحله مناقصه رسیده؛ هیچ همفکری با تیم عملیات دریایی نشده است.

وی ادامه داد: گاهی کارفرمایان مستقیم چنان بند به بند مطابق آیین نامه عمل می‏کنند که هیچ شرکتی موفق نمی‏شود مناقصه را بگیرد و گاهی هم بدون هیچ دلیل مشخصی مناقصه را فسخ کرده و با ترک تشریفات آن را به شرکت‏ها و ارگان‏های خاص می‏سپارند.

وی اظهار داشت: 98 درصد مشکلات این مناقصه‏ها به خاطر تخمین‏های اشتباهی است که زده می‏شود و قیمت کفی که ارائه می‏شود که محال است این پروژه با آن قیمت به انجام برسد و جالب است که در نهایت شرکتی در این مناقصه برنده می‏شود که 30 درصد پایین‏تر از قیمت کف داده است و به این شکل سرانجام این مناقصه کاملا مشخص است.

سهراب پور گفت: این روند باعث شده برخی پروژه‏ها به دلیل نبود اطمینان به پیمانکار داخلی به صورت مادام العمر در اختیار پیمانکار خارجی قرار بگیرد.

وی کم تجربگی مدیران پروژه را یکی دیگر از مشکلات شرکت‏های کارفرمایی دانست و تصریح کرد: در همه جای دنیا، نیروها کار خود را از سیستم‏های پیمانکاری آغاز می‏کنند و پس از سال‏ها فعایت و تجربه‏اندوزی، بعنوان مدیر پروژه جذب شرکت‏های کارفرمایی می‏شوند؛ اما در حال حاضر، شاهد افراد کم‏تجربه در جایگاه مدیران پروژه‏های مهم دریایی هستیم.

این کارشناس باسابقه صنعت فراساحل کشور در مورد وضعیت پیمانکاران عمده این صنعت نیز با بیان اینکه «این پیمانکاران معدود و برای همه فعالان دریایی و صنعت نفت و گاز کشور شناخته‏شده‏اند»، تصریح کرد: امروزه پیمانکاران داخلی صدمات جدی خورده‏اند و زیرساخت‏های آنها متلاشی شده است.

سهراب پور تصریح کرد پیمانکاران امروز، پیمانکاران پنج سال پیش نیستند و باید نسبت به بازسازی آنها اقدام کرد و متناسب با این بازسازی برای آنها پروژه تعریف کرد.

وی از دست دادن مدیران متخصص را بحران دیگر شرکت‏های پیمانکاری صنعت فراساحل دانست و گفت: اگر نتوانیم در کشور کشتی بسازیم، بالاخره با خرید آن از خارج می‏توانیم نیاز خود را برطرف کنیم؛ اما وقتی مدیر پروژه یا کارگاه نداشته باشیم و همه از این صنعت خارج شده باشند؛ چگونه می‏توان پروژه‏ها را مدیریت و اجرا کرد؟

عضو سابق هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد: ما در سال‏های 75 و 76 که کارهای دریایی تازه در کشور شروع شده بود، پروژه‏ها را به سختی انجام می‏دادیم؛ اما اولا به هر حال کار انجام می‏شد و ثانیا، حوادث عجیب و بی‏سابقه‏ای مثل غرق کشتی فراساحلی DP و جکت‏های دریایی اتفاق نمی‏افتاد.

وی در پایان تأکید کرد: اگر بخواهیم برای صنایع فراساحل خود برنامه‏ریزی کنیم؛ باید این سیستم‏ها را بازنگری و بازسازی کنیم تا بعدا بتوان از آنها انتظار انجام کار داشت.

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
دریا دل
|
Russian Federation
|
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۶
0
0
  بنظر می رسد اظهارنظر آقای دکتر سهراب پور کاملا" منطقی دلسوزانه و کارشناسانه می باشد زیرا سی سال است که از جزایر نفتی تا بنادر در ماهیگیری مانند دیر و حدود 20 سال اخیر در بندرعباس با بندر و دریا نه تنها کار بلکه زندگی می کنیم. از کوچکترین پیشرفت در این زمینه خوشنود و از دریای نابسامانی غمگین و دلتنگ و افسرده اما امیدوار به آینده و اعتقاد به اینکه دلیران و متفکرانی همانند دکتر سهراب پور هستند که مراقب و راهنمای صنعت عظیم دریائی کشور هستند. دشمن همیشه با تانک و هواپیما حمله نمی کند.وقتی زیر ساخت های عظیم کشور که بعضا" عمری بیش از سی سال دارند (مانند صدرا و تایدواتر) به دلایل بیهوده در ورطه سقوط قرار میگیرند تراژدی غم انگیز ایوان مدائن برایم مجسم میگردد.بنده فقط یک مطلب در تائید فرمایشات آقای دکتر سهراب پور اضافه می کنم که البته همه اهل دریا می دانند امّا برای آن دسته از کاربران تصمیم گیر که بقول آقای دکتر کم تجربه هستند عرض می کنم و آن اینکه در بلاد کفر و استکبار و استعمارگر و ...... برخی از مشاغل در کشوری مانند انگلستان موروثی می باشد. آری عزیزان آنها فهمیده اند که صنعت دریانوردی نه با شعار بلکه با تصمیم برگرفته از شعور با این روش در مملکتشان پابرجا می ماند. اما ما هزاران متخصص صدرا را فدای یک مدیر عامل می کنیم و در نتیجه کاخ صدرا و قصر تایدواتر که چشم دشمنان مملکت را کور کرده بود خودمان نابود می کنیم. اگر من در مقامی بودم که تصمیم می گرفتم پس از اینکه تایدواتر در لیست تحریم قرار می گرفت یک تمبر به همین مناسبت و یک همایش بزرگ و قدردانی از کسانی که چنین شرکتی ساختند و یک مدال افتخار هم به سینه همه تایدواتری ها نصب میکردم. و یک سوال هم که جوابی برای آن نیافتم این است که مگر نه اینکه امریکا با تحریم تایدواتر میخواست این شرکت را نابود کند؟ اگر جواب آری است،لابد امریکا فهمیده است که تایدواتر در خاموش نمودن و حفاظت از سکوهای نوروز و فروزان و سلمان نقش داشته است.لابد میداند که در پشتیبانی از فاو حضور داشته است.لابد میداند که پرسنل کشتی های تایدواتر در دفرای کشتی نشستند و هر لحظه منتظر موشک بودند امّا آب و سوخت و آذوقه را به سکوهای نفتی میرساندند. امّا برادران هموطنی که نظر دارند از تایدواتر نباید نامی باشد از امریکا تندتر نرفتند؟بنظر شما چه کسی بیشتر از امریکا دوست دارد مملکت ایران و شرکتی مانند تایدواتر و صدرا نابود شود؟
ارسال نظر