سال 82 که مقام معظم رهبری به چابهار تشریف برده بودند؛ بر اساس درخواست اهالی و واقعیتهای منطقه، ایشان از وزیر وقت صنایع (جناب آقای جهانگیری) خواستند تا یک مجموعه کشتیسازی در آنجا احداث شود. البته شرکت ما از اواخر سال 77 در چابهار به نام «اوراق کشتی و ساخت قطعه شناور چابهار» به ثبت رسیده بود. بنابراین، ایدرو از سال 82 مطالعات احداث یارد کشتیسازی را در دستور کار قرار داد، با مهندسین مشاور در زمینه مطالعات امکانسنجی قرارداد بست و پس از آن، مطالعات احداث موجشکن صورت میگیرد. این قضیه منجر به مشارکت بخش خصوصی در اجرای طرح میشود. طرح پس از بررسی در سازمان گسترش به تصویب کمیته معین میرسد. در کمیته سرمایهگذاری، متوقف میشود تا یک بخش خصوصی به صورت 51-49 و یا نسبت مناسبتر مشارکت کند. اما به دلیل همراهی نکردن بخش خصوصی، سازمان گسترش تصمیم میگیرد کار را رأسا انجام دهد؛ منتهی به این نحو که زیرساختها توسط دولت (استانداری سیستان و بلوچستان) فراهم شود. بعد از آنکه ایجاد زیرساختها از استانداری پیگیری میشود و به نتیجه نمیرسد، پیگیریها متوجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری و نهایتا مجلس میشود. این پیگیریها نهایتا امسال به نتیجه رسید و در قانون بودجه سال 91، 10 میلیارد تومان برای احداث زیرساختها (شامل موجشکن، لایروبی، احداث اسکله و تأسیسات) در نظر گرفته شد.
- پس در این سالها، آنچه که بعنوان کارخانه کشتیسازی از آن یاد میشد؛ چه امکاناتی داشت؟
- کل امکانات آنجا یک سوله بود که در آن میشد قطعهسازی و برشکاری کرد و در محوطه باز به صورت سنتی، قطعات را با هم مونتاژ کرد.
- یعنی مجموعه کارخانه از سال 77 تغییر چندانی نکرده بود...
- طرحی اجرا نشد. تنها چیزی که اجرا شد؛ در سال 79-80 و در قالب احداث یک سوله 2000 مترمربعی بود. البته ما در همین سوله، یک کشتی لایروب ساختیم. ولی امکانات کشتیسازی (از قبیل حوضچه آرامش و سیستم به آباندازی) که بتوان به آن اشاره کرد، وجود نداشت. به همین جهت، اعتبار احداث کشتیسازی پیگیری و در قانون بودجه 91 درج شد. اما اتفاقی که افتاد، آن بود که در سال 90 این شرکت به یک خریدار بخش خصوصی واگذار شد.
- چطور به شرکتی که واگذار شده بود، ردیف بودجه دولتی اختصاص داده شد؟
- ببینید! آنچه در بودجه تعیین شده؛ برای شرکت نیست. بلکه موضوع آن ایجاد زیرساختهای کشتیسازی در منطقه چابهار است، اما آن اعتبار را به شرکت نمیدهد و صرفا بخش خصوصی میتواند از این زیرساخت استفاده کند. منتهی، در فروش شرکت به بخش خصوصی در شهریورماه 90، بررسیهای لازم درباره اهلیّت خریدار انجام نشد. از زمانی که این خریدار شرکت را در اختیار گرفته و متولّی آن شده؛ حقوق پرسنل چابهار عمدتا به جز یک بار در بهمن ماه پرداخت نشده، بیمهها از آذرماه پرداخت نشده، حسابها و صورتهای مالی شرکت و همینطور اظهارنامه مالیاتی انجام نشد. چون اینکاره نبود. در این مدت، نه تنها هیچ پروژه و فعالیت جدیدی برای شرکت تعریف نشد، بلکه یک فعالیت را هم که برای تعمیرات اساسی اسکله نفتی خارک (معروف به اسکله T) داشتیم؛ از دست دادیم. علیرغم آنکه این پروژه 71 درصد پیشرفت فیزیکی داشت.
- ارزش قرارداد چقدر بود؟
- قرارداد آن 8 میلیارد تومان بود که ما مینوس (نرخ حداقل) داده بودیم که 7 میلیارد میشد. اگر ما این پروژه را تمام میکردیم، هم رزومه خوبی برای شرکت بود و هم یک میلیارد و خوردهای درآمد در پی داشت. ضمن آنکه بخشهای آخر کار، بیشتر رنگآمیزی و کارهایی از این قبیل بود. اما به دلیل آنکه پرسنل چندین ماه حقوق نگرفته بودند، بیش از یک ماه اعتصاب و تحصن بوجود آمد. در نتیجه، شرکت نفت با توجه به حساسیت اسکله که 70 درصد صادرات نفت کشور را در اختیار دارد، پروژه را پس گرفت و نسبت به ضبط ضمانتنامهها اقدام کرد. خسارت ضبط ضمانتنامهها تقریبا یک و نیم میلیارد تومان بود که به سازمان گسترش وارد شد؛ چرا که ضمانتنامهها را این سازمان تأمین کرده بود. بنابراین، الان شرکت صدراامید چابهار فاقد هرگونه منبع درآمدی است و با پرسنلی که حقوق نگرفتهاند. این، نتیجه عملکرد سازمان خصوصیسازی است.
- در مقطع واگذاری، شما و اعضای هیأت مدیره شرکت و خود سازمان گسترش نمیتوانستید نقشی ایفا کنید و بگویید این خریدار کجای صنعت دریایی بوده است؟
- قبل از آخرین خریدار، چندین خریدار بودند که وقتی در جریان قرار گرفتم، با آنها صحبت کردم و خودشان متوجه شدند اهلیت این کار را ندارند. نمیتوانند از عهده این شرکت برآیند و این شرکت برای آنچه هدف آنهاست، مناسب نیست. در نتیجه، قضیه را منتفی کردیم و آنها هم پشیمان شدند و رفتند. اما در این مورد آخر، به نحوی مخفیانه عمل شد. من خودم اصلا در جریان قرار نگرفتم.
- مخفیانه توسط سازمان خصوصیسازی؟
- هم خصوصیسازی و هم متأسفانه برخی عواملی که در سازمان گسترش بودند. آنها هم اطلاعات غلط دادند و طرف را گمراه کردند و او هم فکر کرد در این شرکت خبری هست. هم اینکه افرادی را که میتوانستند در این قضیه اطلاعات درستی به خریدار دهند و او را راهنمایی کنند، بیخبر ماندند و نهایتا فاجعه رخ داد. البته این افراد باید جواب خدا را هم در دنیا و هم در آخرت بدهند. نتیجه کارشان هم این شد که ما در زمان واگذاری 147 نیرو داشتم که از این تعداد، الان زیر 40 نفر باقیماندهاند. این افراد هم بهزودی تحلیل خواهند رفت و کسی نخواهد ماند.
- فکر میکنید این روند چه تأثیرات اجتماعی در منطقه داشته باشد؟
- ما با از هم پاشاندن شرکت، شرایط را برای شغلها و فعالیتهای کاذب مثل قاچاق مواد مخدر فراهم کردیم. دست عوامل این کار درد نکند! سازمان خصوصیسازی هم که در واقع، حاصل زحماتی را که میرفت نتیجه بدهد، منهدم کرد. هدف آنها هم صرفا این است که بگویند ما فلان تعداد شرکت را خصوصی کردهایم. کاری هم به سرنوشت شرکتها و اینکه از آنها چه درمیآید، ندارند. اصلا برایشان مهم نیست.
- این، از بیاطلاعی و نشناختن صنعت است؟
- فکر میکنم وجدان خود را کاملا تعطیل کردهاند. چون ما همه مسایل و مشکلات شرکت را به آنها منتقل کرده بودیم. نمیتوانند بگویند بیاطلاع بودیم. اما هیچ اقدام مؤثری تاکنون، انجام ندادهاند. بیتفاوت هستند. گویا صرفا مأموریت دارند این شرکتها را از سر باز کنند؛ سرنوشت آنها اصلا مهم نیست.
- بنابراین، الآن شرکت تعطیل است...
- دقیقا تعطیل است. نه پروژهای برای کار دارد و نه پشتوانهای. ضمن آنکه نتیجه این نوع واگذاری آن است که طرح کشتیسازی چابهار هم بلوکه شد و با آنکه در قانون بودجه آمده، اما چیزی از آن درنخواهد آمد.
- موضوع را با مسؤولان استانی از قبیل استاندار و نمایندگان مجلس که به مسایل اجتماعی و امنیتی منطقه وقوف دارند، مطرح کردهاید؟ آنها پیگیری و اقدامی داشتهاند؟
- ما در وهله اول با نمایندگان مجلس مسایل را مطرح کردیم. مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان هم به دکتر شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد و دارایی، نامه نوشتند و از ایشان خواستند به علت عدم اهلیت خریدار شرکت برگردانده شود. اما این نامه هیچ عکسالعملی نداشت. علاوه بر این، به شورای امنیت استان نامه نوشته شد؛ ولی هیچ تأثیری نداشت. گویی تصمیم گرفته شده به هر نحو و به قیمت وقوع هر فاجعهای، این واگذاریها انجام شود.
- الان وضعیت کارخانه و اموال موجود در چابهار به چه شکل است؟
- نگهبانها که رفتهاند. نگهبانهای جدیدی هم که آمدهاند، به دلیل پرداخت نشدن حقوق در حال رفتن هستند. در نتیجه، اموال شرکت الآن در حال غارت و تاراج شدن است. ضمن آنکه ما سه شناور در دست ساخت متعلق به بخش خصوصی در آنجا داریم که ممکن است تجهیزات و قطعات آن هم غارت شود. نمیدانیم چه باید کرد؟ کسی هم توجهی ندارد.
- آقای مهندس! فراتر از این مسایل، بعنوان شخصی که سالهاست در صنعت دریایی حضور دارید؛ فکر میکنید کلا دلایلی که شرکتهای دولتی چون اروندان و صدراامید چابهار را به این وضعیت دچار کرده، چیست؟ آیا صرفا بحث خصوصیسازی است و یا قبل از آن ضعفهای مدیریتی و عملکرد کشتیسازیها هم در ایجاد زمینه واگذاریها و تمایل دولت به «از سر باز کردن» آنها مؤثر بوده است؟
- ضعف مدیریتی و این مباحث، جای خود را دارد؛ اما ما این وضعیت را تنها در صنایع دریایی شاهد نیستیم. الآن هر کارخانهای که به بخش خصوصی واگذار شده، دچار این سرنوشت شده است. شرکتهای مختلف از هم پکیدهاند؛ اعم از دریایی و غیردریایی! چرا که در واگذاریها، باید کار به بخش خصوصی صنعتگر واگذار شود. بخش خصوصی دلال صفتی که صرفا دنبال خرید و فروش است که نمیتواند صنعت را اداره کند. ما مگر چند بخش خصوصی توانمند داریم که صنعت را بفهمند؟ آقایان آمدهاند و فقط با هدف بالا بردن آمار خصوصیسازی، شرکتها را به هر کسی واگذار کردهاند. من البته نمیگویم قبل از واگذاریها صنایع دریایی کشور عالی اداره میشده، اما مسأله آن است که ما میخواهیم روند امور را بهتر کنیم؛ نه بدتر! اگر هدف خصوصیسازی بهبود روند فعالیت صنایع بوده، روند فعلی نقض غرض است. نمیتوان اسم این وضع را «بهبود» گذاشت. بلکه این کار، انهدام صنعت است.
از طرف دیگر، شما از صنعتی که در مرحله قبل از بهرهبرداری است؛ چه توقعی دارید؟ در صنعت کشتیسازی، تنها قسمت سودآور بخش تعمیرات کشتی است. وگرنه ساخت شناور در بهترین حالت،10 درصد سوددهی دارد. ما که در رابطه با تعمیر کشتی که در چابهار امکاناتی نداشتیم. هر چه بود، یک زمین بود که میخواستیم کشتی را با آن امکانات بسیار محدود بسازیم که در نتیجه، هزینههای آن بسیار بالا میرفت و در نهایت، با سیستمهای ابتدایی (مثل ایربگ) به آب میانداختیم. اصلا فرض کنید مدیریت ما در آنجا ضعیف بوده؛ حتی اگر بهترین مدیر را بگذارید، بدون امکانات چه کار میتواند بکند؟
علاوه بر این، شما در نظر بگیرید که در چابهار وقتی شرکت شروع به کار کرد، یک جوشکار یا مونتاژکار پیدا نمیکردید. این شرکت افرادی را به بوشهر و جاهای دیگر فرستاد و آموزش دیدند. الان در چابهار حداقل 100 جوشکار و مونتاژکار داریم. این شرکت از اهالی منطقه 30 مهندس کشتیسازی تربیت کرد که میتوان گفت الآن همه آنها از شرکت اخراج شدهاند. آیا اینها دستاورد بخش دولتی نیست؟ کدام سرمایهگذار خصوصی چنین کاری میکند؟ البته ما نمیگوییم بخش خصوصی نیاید؛ میگوییم اهلیت داشته باشد. صنعت را بفهمد؛ مخصوصا صنایع دریایی که حوزهای با ویژگیهای خاص است. بنابراین، من معتقدم سازمان خصوصیسازی صلاحیت واگذاری شرکتها به بخش خصوصی را ندارد و در این زمینه، ناتوان است.
- شما اشاره کردید که صدراامید چابهار به هر حال، هنوز بعنوان یک یارد کشتیسازی شکل نگرفته بود. اما این نگرانی وجود دارد که مجموعهای چون کشتیسازی خلیج فارس (ایزوایکو) هم به همین شکل واگذار شود.
- دقیقا همین بلا را بر سر ایزوایکو هم خواهند آورد. این سازمان با توانمندی که از آن میبینیم، نمیتواند ایزوایکو را به سامان برساند.
- صدرا هم بعد از واگذاری چند سال بلاتکلیف بود.
- صدرا حداقل در پروسه دیگری بود. حدود 25 درصد سهام آن به بانک ملی واگذار شد که حداقل از یک توانمندی مالی برخوردار بود؛ منتهی این صنعت را نمیفهمید. کمااینکه پس از واگذاری صدرا به قرارگاه خاتم، وضع شرکت خیلی بهتر شده است. ما هم تلاش داشتیم که شرکت زیر نظر قرارگاه برود؛ اما بدشانسی آوردیم.
- به نظر هم میرسد قرارگاه خاتم هم با توجه به مجموعه پروژههایی که در بندر چابهار و شرق کشور دارد؛ به یک مجموعه کشتیسازی و صنایع دریایی نیاز داشت.
- متأسفانه نشد. بعد از تغییر سردار قاسمی، فرمانده جدید قرارگاه اعتقادی به این امر نداشت و کار عقیم شد. در حالیکه اگر انجام میشد؛ الان طرح احداث کشتیسازی توسط سازمان گسترش با مشارکت قرارگاه اجرا میشد. به هر صورت، الآن سازمان گسترش حاضر نیست با این بخش خصوصی ناتوان هیچگونه مشارکتی داشته باشد.
- الآن خریدار شرکت چند درص سهام را دارد؟
- 95 درصد به این شخص فروخته شده و 5 در صد هم در اختیار سازمان خصوصیسازی است.
- پس سازمان گسترش هیچ ورودی در شرکت ندارد؟
- هیچ. سازمان گسترش اگر تصور میکرد این بخش خصوصی اندکی توانمندی دارد، با آن مشارکت میکرد.
- الآن این خریدار میخواهد با کارخانه چه کند؟
- به تصور خودش برای آن اعتبار مصوب مجلس جیب دوخته است و تصور میکند این طرح سالانه 10 میلیارد تومان وارد شرکت میکند و او از آن، بهرهمند میشود. به همین دلیل، حاضر نیست شرکت را پس دهد.
- شما که گفتید طرح بلوکه شده.
- این را هم، باز آن بخش خصوصی متوجه نمیشود.
- شما درباره این قضیه پیگیری قضایی و حقوقی هم داشتهاید؟
- من حدود یک هفته قبل گزارش عملکرد سازمان خصوصیسازی را به سازمان بازرسی کل کشور فرستادم و شکایت کردم. به دیوان محاسبات شکایت کردیم.
- و نکته آخر.
- نکتهای نیست. فقط میخواهم شما این موارد را منعکس کنید تا حداقل چنین بلایی سر ایزوایکو نیاید. ما که خاکستر شدیم.