سالها و سالها گذشت واین دستاورد صنعتی تنها در خطه جنوبی كشور همچنان به ثبت بود. نقطه مقابل این خطه در جغرافیای ایران، یعنی شمال كشور، بیبهره از این رویداد و اتفاق مشابه، تنها آرزویی را در سینه میپروراند كه روزی بتواند توازن صنعت نفت را به مثابه جنوب كشور در شمال نیز ایجاد نماید.
برای تحقق این آرزو به گواه تاریخ تلاشهای بسیاری صورت گرفت. مطالعات اكتشافی در نقاط مختلف شمال كشور، انجام عملیات حفاریهای پراكنده در پی داشت. اما هرچه بر این تلاشها افزوده میشد، بر آمار نتایج عملیاتی ناامیدكننده نیز افزوده میشد، چاههای میثم، مقداد و خزر نیز نتوانستند آغازی باشند بر تاریخ كشف منابع هیدروكربنی در دریای خزر؛ اما كاروان كاوشها و امیدهای صنعت مردان نفت كشور هیچگاه از حركت باز نایستاد.
با تأسیس شركت نفت خزر و با انجام و تهیه و تأمین حجم گستردهای از اطلاعات اكتشافی و ساخت سكوی 14000 تنی امیركبیر، اینبار عملیات اكتشافی در فراسوی ساحل و در عمق دریای سركش خزر و در آمیزهای از سماجت و صبوری دنبال میشود. شبها و روزهای متعددی، از پی هم آمدند و چرخش مته حفاری را در عمیقترین نقطه خزر شاهد بودند.
پس از تلاشی دو ساله رفته رفته بویی، شامهها را خبر از رخدادی بزرگ داد. سینه خزر شكافته میشد و رازهای درون آن به مرحله روایت وآشكار شدن نزدیكتر میگردید. فضایی آمیخته به یأس و امید، در جریان بود. جمعی نومید از دستیابی به منابع و عدهای متوكل و امیدوار. بروز هر نتیجهای دور از انتظار نبود؛
دستیابی به منابع یا بینتیجه بودن عملیات اكتشافی. صدای توسل از سجادهها شنیده میشد و در تركیب غرش مته حفاری، آوایی پرامید را منتشر میكرد.
بهار سال 91 با ماه اردیبهشت خود در گذر از پیچ زمان بود. روز بیستم فرا رسید و راوی خوش طبع دلها، در این اندیشه بود آیا تاریخ و تقویم این روز، نشانی از نمره بیست برای تلاش صنعت مردان كشورمان خواهد بود؟ آیا روز بیستم اردیبهشت، نمره قبولی كارنامه این كاروان سختكوش خواهد بود؟ عقربههای ساعت در دل تاریخ با هر ضربهای به سوی لحظه تحقق یك رویداد تاریخی پیش میرود. عقربه ساعت از ساعت 20 وزمان شرعی اذان مغرب عبور میكند. تو گویی بركتی میگیرد و بسوی ساعت 21 در حركت است. عملیات با دقت و حساسیت ویژهای رصد میشود وآخرین مقاومتهای سینه خزر حكایت از اتفاقی بزرگ دارد. دقایقی به ساعت 21 نمانده است. مردان عملیاتی با شوقی وافر انتظار قاصد خوش خبر چاه سردار جنگل را میكشند تا كه بر آید و پرده از راز چاه بردارد. وساعت 21 فرا می رسد در حالیكه فوران نفت سیاه، از لوله مشعل چاه، فروغ و روشنایی را بر بستر پهناور خزر هدیه میكند. صدای شوق و شكر از تمامی نقاط سكو شنیده میشود. نفت بیرون میجهد و مشعل فروزان آن خستگی را از تن مردان خزر میزداید.
و چنین شد تا كاروان صنعت نفت ایران با گذر از پنجم خرداد سال 1287 هجری شمسی در چاه شماره 1 مسجد سلیمان به روز بیستم اردیبهشت ماه سال 1391 در دریای خزر و شمال پیوند میخورد و فضل الهی و تلاش مردان این راه در هم گره میخورد و این دستاورد بزرگ را باعث میشود.
كتاب پر افتخار صنعت نفت ورق میخورد و صفحه زرینی گشوده میشود واینك ذهن تاریخ در تلاش است تا قلم الماس این روز و ساعت و تاریخ را بر جبین خود حك نماید. ساعت و روز خوش یمنی كه بیشك روزگاران پربركتش را برای مردم و اقتصاد ما به ارمغان خواهد آورد. ارمغانهایی كه انصاف حكم بر آن دارد كه نام و یاد و خاطر خالقان این حماسه صنعتی را فراموش نكنیم و ما نیز به ذهن خود بسپاریم و بر آیندگان بخوانیم.
* مدیرعامل شرکت نفت خزر