قاسم گلنژاد: پرسش جناب آقای هدایتالله خادمی در خصوص سؤال از مدعیان ساخت داخل شدن دکلهای حفاری، که «نشانی کارخانه ساخت دکل در ایران کجاست؟»؛ همچو پرسش نابینایی است که شبی در وحل افتاده بود و میگفت: «آخر یکی از مسلمانان، چراغی فرا راه من دارید؟» ظریفی بشنید و گفت: «تو که چراغ نبینی به چراغ چه بینی؟»
حال برادر من، اولا یکی نیست از شما و سایر دستاندرکاران مسؤول سؤال نماید چرا 29 سال دست روی دست گذاشتهاید و امروز متوجه شدهاید که 36 دکل دریایی نیاز دارید؟ طی 29 سال گذشته که تحریمها این چنین جدی نبوده است.
ثانیا آیا دکلهای حفاری ایران خزر و ایران البرز و سایر پروژههای بزرگ صنایع نفت و گاز در این مملکت ساخته نشده است؟ چرا تا وقتی از مدیریت ساخت چنین پروژههایی در کشور صحبت میشود، سریعا مطرح مینمائید دستگاه حفاری از قسمتهای متعددی تشکیل شده است، قسمتهای فنی آن در تمام دستگاههای فعال در ایران همگی خارجی است یا آمریکایی یا نروژی است و همین را بهانه مینمائید تا به واردات آماده دکل از خارج بدون سر و صدا ادامه دهید.
همیشه رسیدن به مقاصد بزرگ با برداشتن اولین قدم و گامهای کوچک شروع میشود. آیا به ثمر رسیدن پروژه ساخت سکوی حفاری ایران خزر در دهه 70 غیر از این بود که با اشتغال قریب به 1000 نفر نیروی متخصص داخلی اعم از مهندس و کارگر در دیسیپلینهای مختلف این پروژه انجام شد که بطور اجمال به آن اشاره میشود.
1- انجام بخش اعظمی از مهندسی تفضیلی و کارگاهی توسط نیروهای داخلی
2- ساخت 2400 تن سازه اصلی بدنه از فولاد high tensile
3- ساخت 1850 تن پایههای سکوی که از نظر دقت ساخت و کیفیت و دقت جوشکاری میتوان گفت که حساسترین قسمت سکوهای جک آپ است و کاری که در ایران توسط کارگرهای ایرانی انجام شد، ناظرین خارجی حاضر در پروژه، مورد تائید کارفرما را به تحسین واداشت.
4- انجام 15 کیلومتر لوله کشی با اجرای 30 سیستم مختلف اعم از سیستمهای کم فشار تا فشارهای بسیار بالا.
5- انجام بالغ بر 70 کیلومتر کابل کشی جهت تکمیل و راه اندازی سیستمهای برقی.
6- نصب 2500 تن انواع تجهیزات و ماشین آلات.
7- ساخت دکل مخصوص حفاری به طور کامل در ایران توسط شرکت ماشین سازی لرستان
8- سایر موارد که جهت جلوگیری از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری میشود.
و کسب تجربیاتی غیرقابل انکار توسط نیروهای شاغل در کار چه در بعد مدیریتی و مهندسی و چه در بعد حرفهای در دیسیپلینهای مختلف.
با عنایت به موارد فوقالذکر به جرأت میتوان گفت که اگر سفارش فوق در آن زمان تکرار گردیده بود، قطعا ساخت سکوی دوم به مراتب ارزانتر و در زمان کمتری ساخته میشد و چنانچه این روند ادامه مییافت؛ میتوانستیم امروز شاهد ساخت قطعات مهم و کلیدی دکل توسط دیگر صنعتگران داخلی باشیم.
کمپانیهای چینی و هندی 25 سال پیش در کجای صنعت Offshore قرار داشتند؟ بروید بررسی کنید، آن موقع که سکوی ایران خزر در ایران ساخته شد آنها در آن موقع به هیچ وجه در این صنعت حتی ورود نکرده بودند. اما مسؤولین و دستاندرکاران ما با سیاستهای اشتباه و تقدیم بازارهای خود به آنها نه تنها آنها را دکلساز و کشتیساز کردهاند، بلکه با صرفه اقتصادی که از این سفارشها نصیب آنها شده است امروزه ساخت و تأمین تجهیزات خاص را نیز انجام میدهند.
آری برادر عزیز! قرار نیست هر کسی در مسند مسؤولیتی نشست برای توجیه فعالیتهای ضد منافع ملی، آدرس غلط بدهد و حرفهای کلیشهای را که دیگر کسی باور ندارد، تکرار نماید. مصاحبه جنابعالی ما را یاد مجلس وعظ میاندازد که به قول سعدی: وعظ چو کلبه بزاز است، آنجا تا نقدی ندهی بضاعتی نستانی و اینجا تا ارادتی نیاری سعادتی نبری.
گفت عالم بگوش جان بشنو
ورنماند به گفتنش کــــردار
باطلست آنچه مدعی گــوید
خفته را خفته کی کند بیدار