بخش فراساحل نفت و گاز با توجه به قرار گرفتن ایران در کانون انرژی دنیا، همواره از مهم ترین بخش های صنعتی کشور بوده است و از طرف دیگر با برداشته شدن تحریم ها و تدوین قراردادهای جدید نفتی (IPC) مسیر ورود تکنولوژی و سرمایه برای ارتقای این بخش تا حدود زیادی هموار است.
به گزارش مارین نیوز، یکی از ویژگی های مهم هجدهمین همایش و نمایشگاه صنایع دریایی که مهرماه 95 در کیش برگزار می شود، توجه ویژه به بخش فراساحل نفت و گاز است که با توجه به قرار گرفتن ایران در کانون انرژی دنیا، همواره از مهم ترین بخش های صنعتی کشور بوده است و از طرف دیگر با برداشته شدن تحریم ها و تدوین قراردادهای جدید نفتی (IPC) مسیر ورود تکنولوژی و سرمایه برای ارتقای این بخش تا حدود زیادی هموار است. در همین خصوص گفت و گویی اختصاصی با دکتر سعید مظاهری دبیر هجدهمین همایش صنایع دریایی و رئیس کمیته مهندسی ساحلی و فراساحلی انجمن مهندسی دریایی ایران ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید:
- گفت و گو را با صحبت در مورد جایگاه ایران در بخش نفت و گاز فراساحل شروع کنیم.
عمده فعالیت ها در بخش نفت و گاز فراساحل به سکوهای دریایی، جک آپ ها، خطوط لوله، سازه های زیرسطحی و شناورهای تدارکاتی و خدمات رسانی به سکوها مربوط می شود. با توجه به اینکه اقتصاد ایران تا حد زیادی به نفت و گاز وابسته است و میادین ما خصوصا میادین مشترک از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین صنعت فراساحل ما نیز جایگاه ویژه ای در این اقتصاد داراست که توسط شرکت های ایرانی در دو سه دهه گذشته رشد و پیشرفت کرده و باعث شده حضور متخصصان ایرانی پررنگ تر از سابق باشد.
- به نظر شما بسترهای لازم را برای ارتقای این صنعت مهم، با توجه به برگزاری همایش های دریایی جگونه می توان فراهم کرد؟
در بحث توسعه صنعت فراساحل به چند نکته باید اشاره کنیم؛ برای تعریف میادین جدید و استخراج نفت و گاز نیاز به سرمایه است و در این بخش دولت با کمبود بودجه برای سرمایه گذاری مواجه است و مجبور است از سرمایه گذاری خارجی استفاده کند. از طرفی برای اینکه بتوانیم سرمایه خارجی را همراه با انتقال تکنولوژی، ایجاد اشتغال و رشد برای متخصصین و تکنسین های ایرانی داشته باشیم، باید به چند راهکار بیندیشیم: شرایط سرمایه گذاری حتما باید قید شود که البته در قانون توسعه کشور نیز هست که استفاده از سرمایه خارجی طبق قانون استفاده حداکثر از نیروی ایرانی باید استفاده شود(51 و 49 درصد)؛ بنابراین این بخش رعایت می شود. علاوه بر این باید تاکید شود تا جایی که تجهیزات یا خدمات ایرانی وجود دارد، علاوه بر قانون قبل در شرایط قراردادهای نفتی جدید وجود داشته باشد. نکته دیگر اینکه ما باید از این بستر استفاده کنیم و توسعه فناوری و اقتصاد دانش بنیان را داشته باشیم و بهترین کار این است که در جاهایی که کمبود داریم و نیاز به توسعه فناوری هست، به متخصصین، محققین و دانشگاهیان اطلاع رسانی کنیم و با سرمایه گذاری در شرکت های دانش بنیان کار علمی انجام شود که در آینده ای نه چندان دور، شاهد رشد اقتصاد دانش بنیان در صنعت فراساحل باشیم.
خوشبختانه انجمن مهندسی دریایی ایران در هجدهمین همایش صنایع دریایی برنامه ریزی را با همکاری شرکت نفت برای برگزاری پنل تخصصی در این خصوص انجام داده است که اولویت های فناوری صنعت فراساحل، توسط خود مدیران و متخصصان نفتی تعیین و تبیین شود و به مخاطبان، دانشگاهیان و شرکت های دانش بنیان عرضه شود.
- در مورد تسهیل رابطه بین دانشگاه و صنعت و ورود تکنولوژی از فضای آکادمیک به فضای صنعتی کشور صحبت کنید.
این بحث مدت هاست مطرح بوده و صحبت ها و نظرات مختلفی در این خصوص بیان شده است. به نظر من در ابتدا باید همت و عزم ملی برای حل مسئله وجود داشته باشد. همواره دلایلی برای نسبت دادن کم کاری از سوی یکی به دیگری وجود دارد و ما اگر بخواهیم خارج از این قضیه ورود پیدا کنیم و واقعا قصد حل مسئله را داشته باشیم، باید عزم جدی در صنعت به وجود آید که مشکل خود را شفاف و روشن بیان کند و دیگر اینکه صنعت باور داشته باشد که نیرو ی محقق و دانشگاهی یک بازوی فکری در جامعه است و اینکه می تواند مسئله را با سرمایه گذاری و استمرار آن حل و فصل کند. اگر به این باور نرسیم همیشه در پارادوکس صنعت و دانشگاه باقی خواهیم ماند؛ ولی اگر صنعت به این جمع بندی برسد، صورت مسئله خود را تشریح کند، برای آن اولویتی قائل باشد و نسبت به تعریف آن اقدام کند( هرچند ممکن است دانشگاه یا موسسات تحقیقاتی و دانش بنیان در شرایط فعلی آن زیرساخت را نداشته باشند) نهایتا در یک پروسه زمانی به نتیجه می رسد. تمامی اتفاقات توسعه ای دنیا از همینجا شروع شده است؛ مثالی می زنم در حوزه صنعت خطوط لوله دریایی، یکی از مدیران نفتی معروف بین المللی به یک محقق دانشگاهی رجوع می کند( در حالی که آن دانشجو حتی در حوزه دیگری فعالیت داشت.) و چون پتانسیل لازم را در تحقیقات او می بیند، در این زمینه سرمایه گذاری می کند و امروزه آن محقق دارای اعتبار بین المللی در حوزه ای است که در آن در حال فعالیت است. این موضوع نشاندهنده همان عزم جدی است که قبل تر به ان اشاره کردیم؛ مدیر صنعتی به این نیروی فکری دانشگاهی باور داشته و البته در تمام کشورهای پیشرفته صنعتی همینگونه است. خوشبختانه ما در دانشگاه ها نیروهای جوان ارزشمندی داریم که اگر صورت مساله ای تعریف شود و حمایت و سرمایه گذاری صورت گیرد و این موضوع استمرار داده شود، خروجی دقیق و درستی خواهد داشت. ولی متاسفانه تابحال هیچگاه این عزم جدی در صنعت ما دیده نشده است و مدیران صنعتی به فکر حل و فصل مسائل امروز خود بوده اند و با کلان نگری به فکر مسائل صنعتی چند دهه آینده نبوده اند؛ البته دانشگاه هم گرفتار نوعی رفع تکلیف بوده است و اینکه این پروژه یا تحقیق را برای انجام دادن صرف به پایان برسانند.
- در قراردادهای نفتی جدید(IPC) شرکت های خارجی ملزم به ایجاد Joint Venture با شرکت های ایرانی هستند، به نظر شما برای انتقال جامع و دقیق تکنولوژی و استفاده از این فرصت، دانشگاه و نیروهای آکادمیک چگونه می توانند نقش ایفا کند؟
ببینید برای عملیاتی کردن یک پروژه صنعتی در شرایط جدید که جذب سرمایه خارجی باید انجام شود، طبیعی است که یک شرکت خارجی باید حضور داشته باشد و در مقابل آن در داخل کشور نیز باید شرکتی ایرانی در حد و اندازه آن شرکت خارجی انتخاب شود. وزارت نفت مجموعه ای از شرکت ها را معرفی کرده است، ما باید بپذیریم که شرکت های معرفی شده داخلی به عنوان شرکت های معتبر و تایید شده وزارت نفت می توانند با شرکت های خارجی بزرگ Joint Venture تشکیل دهند و پروژه های جدید تعریف شده را انجام دهند. دغدغه ما این است که جدا از توسعه میادین و افزایش برداشت نفت و گاز، شغل تخصصی در این حوزه (که بخش مهمی از اقتصاد ما به آن وابسته است) ایجاد کنیم که این موضوع خود نمود اقتصاد مقاومتی است.
- برای تحقق این موضوع باید چگونه عمل کرد؟
به نظر من از آن جا که شرکت های معرفی شده پیمانکار عمومی (General Contractor) هستند، ما می توانیم دو رویکرد داشته باشیم، اول اینکه این پیمانکاران در درون خود شرکت های کوچکتر وابسته ایجاد کنند و با توزیع و تقسیم بندی پروژه به بخش های کوچک تر در این حوزه پیشرفت داشته باشند که البته در گذشته این اتفاق افتاده است. رویکرد دیگر اینکه پیمانکاران عمومی کارها را بین شرکت های دانش بنیان و مراکز دانشگاهی توزیع کنند وباید تاکید شود که این بخش توسط شرکت های معرفی شده به وسیله وزارت نفت اتفاق بیفتد. پس رهبری پروژه در داخل توسط شرکت تایید شده وزارت نفت انجام می شود و در زیرمجموعه های این Company Head ایرانی شرکت های دانش بنیان و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی ورود کنند؛ بخشی از فعالیت ها صرف تحقیقات و بومی کردن فناوری شود و بخش دیگر صرف آموزش پرسنل ایرانی شود؛ نباید انتقال تکنولوژی به صورت یک پوسته رفع تکلیفی صورت گیرد.