متأسفانه عوامل زیادی دست به دست هم داده و محیط زیست دریایی را آلوده نموده است كه در نتیجه برخی گونههای دریایی از بین رفته و یا تعداد آنها بسیار كم شده كه این خود موجب برهم خوردن تعادل محیط زیستی دریاها میشود.
مهمترین عوامل آلودهكننده دریاها ناشی از پسابهای صنایع ساحلی، صنعت حملونقل دریایی، تخلیه آب یا بالاست تانك شناورها در محیط های جدید دریایی و همینطور تغییرات دما و غلظت آب دریاهاست.
این عوامل موجب شده كه برخی گونههای دریایی بخطر افتاده و از طرفی افزایش جمعیت دنیا و بالا رفتن مصرف منابع غذایی دریایی، نگهداری این امانت خدایی را برای نسلهای آینده را سختتر نموده است.
از طرفی هزینههای دستیابی به منابع غذایی دریایی با توجه به افزایش قیمت انرژی (سوخت و نیروی انسانی) و افزایش هزینه راهبری و نگهداری شناورهای ماهیگیری، نیز این صنعت را تحت تأثیر خود قرار داده است. در نتیجه یكی از راههای مهم، نسبتاً آسان و ارزان تهیه منابع غذایی دریایی، پرورش آبزیان در حوضچههای مصنوعی و قفسهای دریایی میباشد. پرورش آبزیان به این روشها، یك صنعت مهم بحساب میآید و این صنعت به همراه آشنایی و بكارگیری علم آن ممكن و میسر میگردد.
در كشورهای در حال توسعه و حتی توسعهنیافته ساحلی به دلیل ارزان بودن نیروی انسانی از صنعت پرورش آبزیان در قفس در حجم بالایی استفاده میشود و این فرآوردهها صادر میشوند؛ اگرچه دستاندركاران این صنعت از قشر نسبتاً پایین و از سطح سواد كلاسیك خوبی برخوردار نمیباشند، ولی آموزشهای لازم را در مورد پرورش آبزیان را همواره در دستور كار دارند و داشتن آزمایشگاه كوچك در كارگاه خود و حضور تكنسین ورزیده تحصیلكرده از الزامات موفقیت این صنعت در كارگاهها محسوب میشود.
در واقع، تهیه قفس دریایی و یا حوضچه مصنوعی برای پرورش آبزیان بعنوان ابزار اولیه و بخشی كوچك از سرمایه این صنعت بحساب میآیند. در صورتی كه وجود آزمایشگاه و حضور تكنسین ورزیده برای كنترل آب، غذا، دما و سایز ماهی و رعایت فصول پرورش ازموارد اصلی این صنعت است كه در نتیجه، این صنعت را از نظر اقتصادی با ارزش میسازد؛ به گونهای كه درآمد صادرات میگوی پرورشی در بستهبندیهای مناسب به كشورهای اروپایی كمتر از درآمد نفتی نیست.
این در حالی است كه پرورش آبزیان در ایران، وضعیت مناسبی ندارد. سابقه تشكیل تعاونیها در بدو شروع فعالیت پرورش میگو در حوضچههای مصنوعی و رعایت نشدن اصول علمی در این حوضچهها در این كشور موجود است. نتیجه بررسی این سوابق در مقایسه با فعالیت پرورش میگو در حوضچههای مصنوعی كشورهای آسیای دور، نشانگر عدم موفقیت و اقتصادی نبودن این فعالیت است. در صورتی كه این صنعت ذاتاً اقتصادی بوده و عدم موفقیت آن، باید به حساب دستاندركاران گذاشته شود.
در كشورهای آسیایی، پایاننامههای فراوانی در دانشگاهها در مورد پرورش آبزیان وجود دارد كه مورد استفاده قرارمیگیرند؛ در حالیكه نگاهی به كتابخانههای دانشگاههای ایران، بعنوان كشوری با چندهزار كیلومتر ساحل، نشان از كمتوجهی به این موضوع دارد.
این در حالی است كه ایران در مقایسه با كشورهای همجوار ساحلی از نظر آلودگی وضعیت مناسبتری دارد؛ اما متأسفانه شهرهای ساحلی كشورمان درمقایسه با خیلی از كشورها فقیر هستند. نه در بخش توریسم ساحلی و دریایی گامی برداشته شده و نه در بخش پرورش آبزیان دریایی در سواحل اقدام مناسبی صورت گرفته است.
وقتی ما در قرن بیستویكم، تازه در مورد صنعت پرورش آبزیان در قفس صحبت از كار بصورت پایلوت میكنیم؛ بدان معنا است كه یعنی این صنعت را معرفی و باور نكردهایم. این، بدهكاری بزرگ مدیران شیلات به مردم سواحلنشین است كه امیدواریم زودتر این بدهی پرداخت شود.
كشور ما به این صنعت نیاز دارد؛ بلكه محتاج است. چرا؟ آمار بیكاری در سواحل كشور را بررسی كنید. ما نیاز داریم در دانشگاهها بخصوص دانشگاههای شهرهای ساحلی رشتهای در حد كاردانی (فوق دیپلم) ایجاد كنیم كه وظیفه پیشنهاد و پیگیری و نتیجهگیری در این مورد با شیلات كشور است.
بطور خلاصه و بعنوان نتیجهگیری، برای نهادینه كردن صنعت پرورش آبزیان، موارد ذیل میتواند نقش مهمی داشته باشد:
1- ایجاد رشتههای تحصیلی در دانشگاههای ساحلی
2- معرفی صنعت پرورش آبزیان در رسانههای تصویر برای ایجاد اشتیاق
3- ایجاد تعاونی فروش لوازم آزمایشگاهی پرورش آبزیان
4- ایجاد كلاسهای آموزشی كوتاه مدت در سواحل و مراكز مهم ماهیگیری
5- تهیه چارت نیروی انسانی الزامی برای صدور مجوز پرورش آبزیان
6- تهیه حداقل و حداكثر طرح جانمایی ساحلی برای پرورش آبزیان برای جلوگیری از سوءاستفاده از اراضی ملی و ابلاغ آن به سازمان بنادر و دریانوردی، سازمان منابع طبیعی و امور اراضی
7- واگذاری وامهای با سود كم برای این صنعت
و...
* بازنشسته سازمان بنادر و دریانوردی، مدیر بندری و دریایی شركت شیمیایی متانول كاوه