مدیرعامل کشتیرانی کاسپین : به نظر می رسد دیدگاهی که سازمان بنادر و دریانوردی در مورد استراتژی درآمد و هزینه دارد، در وضعیت نابسمان اقتصادی جهانی مشکل ایجاد می کند.
به گزارش مارین نیوز، تعرفه های گمرکی بنادر از موضوعاتی است که مشکلات زیادی برای مالکان کشتی ایجاد کرده است. نحوه تعیین این تعرفه ها از بحث های مسئله دار است و در آینده ای نزدیک گزارش هایی در این خصوص تهیه و بازتاب داده می شود. در ادامه گفت و گویی اختصاصی با دکتر محمدی مدیرعامل شرکت کشتیرانی کاسپین پیرامون تعرفه های چندبرابری در بنادر ایران انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
- گفت و گو را با صحبت در مورد نقش سازمان بنادر در تعیین تعرفه های چندبرابری برای مالکان کشتی شروع کنیم.
ببینید، ما قبل از ورود به بندر و در زمان تخلیه یا بارگیری کالا با سازمان بنادر و دریانوردی مسئله داریم. قصد دارم روی بخش دوم این موضوع تمرکز کنم. در وضعیت رکود جهانی اقتصادی تعرفه هایی که در بنادر ما از مالکان کشتی گرفته می شود، به هیچ وجه نسبت به کشورهای همسایه رقابتی نیست؛ مثلا در دریای کاسپین تعرفه هایی که از مالکان کشتی های ایرانی گرفته می شود 2 الی 2.5 برابر تعرفه هایی است که در بنادر قزاقستان گرفته می شود. بنابراین در وضعیتی که ما بدنبال اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی و توانمندسازی بخش داخلی هستیم، این اقدام غیرقابل قبول است. به نظر می رسد دیدگاهی که سازمان بنادر و دریانوردی در مورد استراتژی درآمد و هزینه دارد، در وضعیت نابسمان اقتصادی جهانی مشکل ایجاد می کند.
- به نظر شما سازمان بنادر در این خصوص چگونه باید عمل کند؟
شاید قبل از اینکه ما بخواهیم به مالکان کشتی ایرانی برای گرفتن تعرفه های و عوارض بندری بالاتر فشاربیاوریم، در هزینه های خودمان بازنگری کنیم. مدیران سازمان بنادر و دریانوردی اگر تصمیم دارند با رویکرد درآمد- هزینه مدیریت کنند و عمده درآمد از مالکان کشتی دریافت شود، زمینه ساز مسائل بزرگی در این بخش هستند. مالکان ایرانی عوارض و تعرفه ها را که یکی از آیتم های مهم برای ورود به بنادر هست، با کشورهای رقیب مقایسه می کنند و به راحتی متوجه اختلاف قیمت های فاحشی می شوند. شاید سازمان باید روی هزینه های خود بازنگری کند (که شاید در ساماندهی به آنها دقت کافی به عمل نیامده است)، به جای اینکه با کسب درامد از مالکان، مسبب این مشکلات بزرگ باشد.
- این تعرفه ها و عوارض بالا، به چه شکل جایگاه تجاری ما را منطقه تحت تاثیر قرار می دهد؟
با ذکر مثالی موضوع روشن می شود: کشتی فله بر 54 هزار تنی که به بندر جِبل علی دُبی ، ام سعید قطر و یا صحار عمان می رود، بین 10 تا 17 هزار دلار دلار عوارض بندری از مالکان کشتی دریافت می کنند. همین کشتی زمانی که وارد بندر شهید رجایی و یا امام خمینی می شود، مبلغی بالغ بر 60 هزار دلار عوارض باید پرداخت کند که بیش از 5 برابر مبلغی است که در بنادر رقیب پرداخت می شود. اگر ما بدنبال هاب شدن در منطقه و جذب کشتی های بیشتر هستیم، باید قیمت های رقابتی ارائه دهیم.
- دلیل بالابودن مبالغ تعرفه ها و چند برابر بودن آن ها نسبت به سایر بنادر منطقه چیست؟
ببینید این ها پروژهای کلان ملی هستند. زمانی که فاز جدیدی در یک بندر تعریف می شود، نباید از محل منابع سازمان بنادر تعیین شود. مدل هایی در دنیا تعریف و اجرا شده که از محل منابع بخش خصوصی می توان پروژه ها را استارت زد، به شکلی که بار هزینه ای بر دوش مالکان کشتی نباشد و آن ها علاقه مند به تجارت در بنادر دیگر باشند. بهتر است در این حوزه تامل بیشتری کنیم، زیرا منافع ملی ما را تحت الشعاع قرار می دهد. عمان و دبی برای جذب کشتی ها به شدت در منطقه فعال و در حال برنامه ریزی هستند. بنابر این نباید به منافع سازمانی نگاه کرد، زمانی که حجم زیادی از تجارت وارد بنادر ما می شود، زنجیره ای از درامدزایی و اشتغال برای کل کشور ایجاد می شود. شاید بهتر باشد، بخشی از منافع سازمان بنادر و دریانوردی را فدای منافع ملی کنیم.
- ایده شما برای حل این مشکل چیست؟ آیا ارگان های دولتی دیگر نمی توانند در این خصوص راهگشا باشند؟
در این حوزه دولت باید تحرک بیشتری از خودش نشان دهد، به نظر می رسد معاون اول رئیس جمهوری و شورایعالی صنایع دریایی باید برای حل این مسئله کمک کنند. ما باید به سمتی برویم که توان رقابتی را در منطقه حفظ کنیم وبه جای درآمد چند هزار دلاری متعلق به سازمان بنادر و دریانوردی، زنجیره ای از درآمد و اشتغال برای کل کشور ایجاد کنیم.
دولت چین بر دستیابی تولید کننده اش به بازار جهت حمل و نقل کالاهای انها از حمل و نقل ارتش خود استفاده کرده و این خدمات را رایگان در اختیار صادر کننده گذاشته که حالا تسبیح در دست ما ساخت چین است .! اما ما چه کرده ایم ؟ آمده ایم از پول و سرمایه بیت المال زیر ساخت امور را ایجاد کرده ایم مثل ایجاد بنادر . جاده ها . بزرگراهها . کارخانجات بزرگ تولیدی . برای اینکه .....؟ دولت از اینها کسب درآمد کند ؟ یا اینکه مدیران و کارکنان قبلی دولت که زمان تصدی خود بر این امور مزد کار خود را گرفته اند و حالیه بازنشسته شده اند بیایند از این زیر ساختها برای انتفاع خود و مجموعه ایی که زیر ساخت آن توسط دولت ایجاد شده حالیه به هر نحوی بر آن حاکم شده اند کاسبی نمایند . و عملا مالکی که میلیارد میلیارد سرمایه خود را جهت خرید شناور که پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران بر آن به اهتزاز در آمده و سبب خودنمایی یک پتانسیل جدید در این عرصه شده پوستش را کلفت و گردنش را کج و سرمایه خود را در خطر و هزینه نیز بکند که بدهکار تر شود . چرا ؟
یک نمونه ( البته مقصر شخص نیست سیستم کامپیوتر بنادر اینگونه تعریف شده ) بطور مثال شما به هر دلیلی با شناور خالی وارد اسکله میشوید و به بندر هم اعلام می نمایند شناور من مشکل فنی دارد و می خواهم تعرفه تعمیراتی را برای من لحاظ کنید . که انجام میشود حالا مدتی کار نکرده اید هزینه هم هم جهت رفع مشکل فنی نموده اید و اگر بخواهید در همین حالت برای جبران قسمتی از هزینه های تعمیرات چند تن بار صادراتی که می تواند حداقل هزینه آذوقه پرسنل کشتی را تامین کند را بارگیری نمایید تعرفه تعمیراتی از شما سلب و تعرفه تجاری اعمال میگردد . مثل آن می ماند که اتومبیل شما در جاده خراب میشود و پلیس راه میرسد و با کمک او به کنار جاده هدایت میشوید و در پارکینگ کنار جاده می مانید تا حل مشکل کنید آنگاه اداره راهداری و پلیس بدلیل استفاده از پارکینگ از شما طلب وجه کند آن هم یه عالمه در عین حالی که پول بنزین هم نداری .
اما صحبت از بنزین شد . داغ ما تازه شد در کل دریای خزر حدودا چهل فروند کشتی ایرانی وجود دارد که 24 فروند آن به شرکت کشتیرانی دریای خزر (خوصولتی ) تعلق دارد و بقیه به بخش خصوصی کاملا خصوصی همه میدانند که بخش خصوصی در دریای خزر جوان است و هنوز یاد نگرفته بودند که با اعلام قدرت موتور بیشتر .سوخت بیشتری را با نرخ دولتی بگیرند تازه می گرفتند هم چه میکردند ؟ (قاچاق ) ؟ به کی و کجا ؟ حالیه شرایط به گونه ایی شده که شما بر روی موبایل خودتان از جابجا شدن شناور تان با خبرید و می توانید از اول تا آخر سفر یک شناور را رصد کنید . در تمام اخبار قاچاق سوخت . هم تا کنون یک نیم سطر خبر قاچاق در دریای خزر منشر یا اعلام نشده حالا گنه کرد در شوشتر مسگری به ناحق ......یعنی گل بود به سبزه اراسته شد بار کم . رکود مطلق . کرایه حمل که مبنای آن توسط سازمان پایانه مشخص است و مالکان کشتی در شمال به استناد این نرخها مبادرت به خرید کشتی نموده اند ! حال اگر کالا شما توسط ناوگان خارجی به بنادر حمل گردد مجوز ترخیص آن صادر نمی شود مگر اینکه 10 درصد از کل کرایه را جهت حمایت از ناوگان داخلی به عنوان جریمه پرداخت نمایید و آنگاه مجوز ترخیص دریافت و کالای خود را از گمرک و بنادر خارج نمایید که تعرفه آن بطور مثال از قزاقستان و آذربایجان 15 دلار است اما حالیه این15 دلار به 8 دلار تقلیل پیدا کرده . و مالک چاره ایی جز انجام ندارد . چون جایی ندارد که در آن به کشتی خود توقف دهد . همان کاری که روسها می کنند . شما بیاید در بنادر شمالی و ببینید کالاهایی که توسط ناوگان روسها و قزاق ها و اذری ها حمل مشود چیست و کرایه حملی که آنها از صاحبان ایرانی کالا گرفته اند چقدر است و بعد ناوگان ایرانی را رصد کنید . آقایون روسا شصتا بیایند مقایسه کنند ناوگان ایرانی متعلق به آنها چقدر کرایه ما به ازای هر تن میگیرند و آن را با نرخهای سازمان پایانه مقایسه کنند و بعد مترصد این نباشند که این بخش جوان و کوچک خصوصی بواسطه این دلایل حذف بشوند .
اگر این موعظه ادامه پیدا کند مثنوی هفتاد من کاغذ شود . میشود .
اینجا همه مترصد آن هستند تا آمار ارایه دهند . آماری که مبنایی برای آن قرار گرفته نشده جدیدا هم این باب شده که نسبت به سال قبل یا سال مشابه . الان که سالهاس ما در رکود هستیم . آیا شاخص و مبنا که موید پیشرفت در امری باشد را ارایه می دهند یا اینکه می گوییم اقتصاد ماکه سرطان دارد و تب آ ن به 40درجه رسیده حالا دمای تب به 39 رسیده است
قرار نیست یک جا یک بار بگوییم کجا هستیم و به کجا میخواهیم برویم و و برای رفتن چه چیزی نیاز داریم . ما رعیت دولت هستیم و دولت باید بداند که اینروزها حال ما خوب نیست نیاز به درمان داریم نیاز به مسکن داریم نیاز داریم که تکریم شویم نه تحقیر . ما قصد داشتیم ایجاد کار کنیم . ما برای حداقل 15 نفر در یک شناور شغل ایجاد کردیم برای اینکه این شناورها اداره شود تشکیلاتی را بر خشکی ایجاد کردیم که تعدادی نیز در آن شاغل شده اند . بواسطه رکود و عدم حمایت ناچارا افراد متعهد و متخصص را از دست داده ایم و باز به ناچارا افرادی که آمده اند که باری به هر جهت باشد را تحمل می کنیم که خسارت آنان بیشتر از عایدات آنان است و عملا دست ما زیر سنگی قرار گرفته که بی برنامه گی اساس آن را ایجاد نموده . برای اینکه سر پا باشیم نیاز به حمایت داریم نه ترحم . حمایتی که زیر ساخت آن فراهم بوده و دولت زیر ساخت آن را فراهم نموده بود جهت شکوفایی اقتصاد منطقه مگر چهل فروند شناور ایرانی در دریا خزر در سال چقدر سوخت مصرف می کرد که با افزایش نرخ سه برابری شالوده این بخش را با اعمال افزایش قیمت سوخت در شرایط رکود به هم پیچیدید . مگر 40 فروند شناور بر اینکه مامنی امن داشته باشند و در شرایط بحران اقتصادی بتواند با کمترین هزینه در الی ماشاالله اسکله شمال پهلو بگیرند چقدر هزینه را بر دولت تحمیل میکرد که حالیه تمام دغدغه ما شده تهیه سوخت و هزینه های بندری . یعنی بازرگانان این کشور فقط با عدم پرداخت نرخ متعارف حمل به ناوگان ایرانی به سود خواهد رسید یعنی چراغ خانه خودشان را روشن خواهند نمود با خاموش کردن چراغ حدودا بیست مالک شناور بخش خصوصی . یعنی بخش دولتی هیچ سوالی از مدیران خود در این بخش نمی کند که تفاوت از کجا به کجاس . یعنی نمپرسند با وجود نرخ مشخص در سازمان پایانه این چه نرخی است که شما از صاحب کالا میگیرید . یعنی مدیران دولتی از کارخانجات خود نمی پرسند شمایی که مثلا پروانه صادراتی را مبنا قرار میدهید این مشتری خارجی را کجا دیدید و حالیه این مشتریان کجا هستند . یعنی همینطور الکی الکی همه خوبیم ؟ و قراره بهتر هم بشویم . آقایون مسئولین دولتی اصلا خبر دارند بخش خصوصی هم در این بخش فعال است ؟ و دارد نفس ها آخرش را می کشد وهمانطوری که در ابتدا عرض کردم میلیاردی اوردند که کار کنند حالا تبدیل شده اند به جماعتی گرفتار و در عین حال برای اینکه باقی بمانند ثنا گو مدیرانی که اگر فردا بازنشست بشوند پس فرداش بعنوان مدیران با تجربه در زیر مجموعه ایجاد شده توسط خودشان در بخش دولتی می شوند مدیر جدید . یعنی پویایی و نو گرایی و اینکه بخشی به جوانان جویای کار فقط کار با حقوقهای اداره کاری نباید ایجاد شود . یعنی این دور تو بیا پایین من بنشینم تمام نمی شود . نهایتا من خوب و هالوم . شما خوش باشید .