تکمیل فاز ۱۱ پارس جنوبی با بهرهگیری از توان و دانش داخلی باوجود تحریمهای غرب، دستاوردی بزرگ برای بخش انرژی و اقتصاد ایران محسوب میشود چراکه تولید گاز داخلی و چشم انداز صادرات را بهبود میبخشد. همچنین، این دستاورد تاثیر مهمی در رونق بنادر جنوبی ایران دارد که بیش از ۹۰ درصد تجارت خارجی آن از طریق حمل و نقل دریایی انجام میشود.
به گزارش مارین نیوز، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، اخیرا فاز یازدهم و پایانی میدان گازی پارس جنوبی (SPGF) را افتتاح کرد. این رویداد گامی مهم در توسعه منابع گازی در بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان بوده که به منظور افزایش مصرف داخلی و تقویت صادرات گاز ایران صورت میگیرد.
براساس برآوردها، این میدان دارای ۱۴.۲ تریلیون متر مکعب گاز بوده که معادل هشت درصد از کل ذخایر گاز جهان و ۴۷ درصد از ذخایر گاز اثباتشده ایران است. این منطقه در ۱۰۰ کیلومتری ساحل واقع شده و مساحت آن ۹۷۰۰ کیلومتر مربع است که ایران ۳۷۰۰ کیلومتر مربع آن را در اختیار دارد. افتتاح آخرین فاز این میدان یک دستاورد بزرگ محسوب میشود زیرا علیرغم تحریمهای انرژی یکجانبه و بدون دخالت کارشناسان خارجی رخ داده است، از همین روی رسانههای ایرانی آن را موفقیت چشمگیر دولت رئیسی میدانند.
فاز ۱۱؛ داستان موفقیت متخصصان ایرانی
تکمیل فاز ۱۱ میدان پارس جنوبی در دو دهه اخیر به تعویق افتاد و منجر به سرازیر شدن درآمد منابع به خزانه دوحه شد. در طول ۲۰ سال گذشته، شرکتهای خارجی مختلف موظف شدند تا این فاز را به ثمر برسانند، اما این تلاشها اغلب به دلیل تحریمهای غرب ناتمام ماند. برای نمونه، توتال انرژی فرانسه اولین شرکتی بود که برای این تعهد چند میلیارد دلاری انتخاب شد و در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۷ برای توسعه فاز ۱۱ قراردادهایی را منعقد کرد. با این حال، عوامل خارجی مانند کمپین شکست تحریمهای «فشار حداکثری» دونالد ترامپ علیه ایران و ناتوانی در کسب معافیت، منجر به خاتمه حضور آنها شد. همچنین، شرکت انرژی مالزی پتروناس و CNPC چین برای همکاری با ایران ابراز علاقه کردند اما به دلیل پیچیدگیهای تحریم تهران از آن خارج شدند.
با ادامه خروج شرکتهای خارجی از این پروژه، شرکت ایرانی پترو پارس که در ابتدا بخشی از یک کنسرسیوم با شرکتهای خارجی فاز ۱۱ بود، مسئولیت توسعه پروژه را بر عهده گرفت و پس از دو دهه رکود، این پروژه در مدت دو سال با تکیه بر تخصص متخصصان داخلی به پایان رسید. این دستاورد کاهش چشمگیر ۸۸ درصدی در هزینهها و زمان را در پی داشت، شاهکاری که به خلاقیت حل مسائل و تدبیر مهندسان نسبت داده میشود. برای فاز ۱۱، در ابتدا ساخت دو سکوی فراساحلی برنامهریزی شده بود که به سه سال و ۲۵۰ میلیون دلار نیاز داشت. اما پس از ارزیابیهای متعدد، کارشناسان ایرانی تصمیم گرفتند سکوی موجود را از فاز ۱۲ به فاز ۱۱ منتقل کنند تا کارایی را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهند. جابجایی سکویی با وزن بیش از ۳۲۰۰ تن با هزینه تقریبی ۳۰ میلیون دلار یک شاهکار بیسابقه برای کشور و امری نادر در دنیا محسوب میشود، زیرا بدون کمک متخصصان خارجی انجام شد.
کمبود گاز و چالشهای مرتبط با تحریمها
جمهوری اسلامی ایران چهارمین مصرف کننده گاز طبیعی در جهان است. به این ترتیب، افزایش تولید گاز از آخرین فاز SPGF، گاز بیشتری را به شبکه داخلی تزریق کرده و در عین حال مسیرهایی را برای صادرات گاز و درآمدهای ارزی میگشاید. ایران باوجود داشتن دومین ذخایر بزرگ اثبات شده گاز جهان، پس از روسیه، در سالهای اخیر با کمبود تولید گاز داخلی مواجه بوده است. بطوریکه زمستان سال گذشته، این کشور در بسیاری از شهرها دچار کمبود گاز و اختلالات شد. عوامل متعددی از جمله دسترسی محدود به تجهیزات و فناوریهای ضروری، سوء مدیریت، محدودیتهای مالی، زیرساختهای قدیمی و تحریمهای بینالمللی، به چالشهای پیش روی بخش انرژی ایران کمک کردهاند.
آمارها نشان میدهد که چشم انداز روشنی برای تولید گاز در ایران وجود ندارد زیرا ظرفیت استخراج از تقاضای فزاینده کمتر است. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس پیش بینی میکند که تا سال ۲۰۴۱، کل عرضه گاز طبیعی ایران به ۸۹۸.۷ میلیون متر مکعب در روز (CMD) برسد، اما پیش بینی میشود مصرف به ۱۴۱۰.۸ میلیون CMD افزایش یابد که باعث ناترازی ۵۱۲ میلیون مترمکعبی خواهد شد. در سال ۲۰۲۱، بحران گاز در اوایل پاییز قابل مشاهد بود که در سال ۲۰۲۲، این چالش در ماههای تابستان روی داد. به گفته جواد اوجی، وزیر نفت، ایران در زمستان ۲۰۲۱-۲۰۲۲ با کسری ۲۵۰ میلیون مترمکعبی مواجه شد که رقمی بیشتر از کل مصرف روزانه گاز ترکیه است.
تحریمهایی که در پی خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هستهای موسوم به برجام در سال ۲۱۰۸ اعمال شد، فشار اقتصادی شدیدی را وارد و رشد اقتصادی ایران را با مشکل مواجه کرده است. در همین راستا، بخش انرژی به طور قابل توجهی تحت تاثیر نیاز به منابع مالی بیشتر قرار گرفته است. در حالی که ایران در اوایل دهه ۲۰۰۰ سالانه بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار در بخش نفت و گاز خود سرمایه گذاری میکرد، این رقم تا سال ۲۰۱۶ تنها به ۳ میلیارد دلار در سال کاهش یافت. برای جبران کمبود سرمایه گذاری، ایران به دنبال همکاری با کشورهای دوست بود. در همین راستا، در جولای ۲۰۲۲، غول انرژی روسیه گازپروم قرارداد همکاری ۴۰ میلیارد دلاری با شرکت ملی نفت ایران (NIOC) برای توسعه دو میدان گازی و شش میدان نفتی امضا کرد.
تاثیر اقتصادی تکمیل فاز ۱۱ برای ایران
میدان گازی پارس جنوبی سنگ بنای بخش انرژی کشور است و به طور متوسط ۶۸۰ میلیون متر مکعب تولید میکند که ۷۵ درصد مصرف گاز ایران، ۴۰ درصد تولید بنزین و ۵۰ درصد تولید برق را پوشش میدهد. علاوه بر این، پالایشگاههای مختلف در جنوب ایران، سالانه حدود ۳.۵ میلیارد دلار به درآمد انرژی کشور کمک و برای بیش از ۶۰ هزار نفر شغل ایجاد میکنند. در مرحله اولیه فاز ۱۱ تولید گاز به میزان ۱۵ میلیون CMD افزایش می یابد که با تکمیل کامل پروژه، هدف نهایی ۵۶ CMD است. علاوه بر این، تکمیل این فاز، چشمانداز صادرات گاز ایران را افزایش داده است. فاز ۱۱ علاوه بر تولید ۵۶ میلیون متر مکعب گاز، ۲۹۰ میلیون بشکه میعانات گازی، ۱۴ میلیون تن گاز مایع، ۳۱۵ میلیارد متر مکعب گاز شیرین، ۱۲ میلیون تن اتان و ۲ میلیون تن گوگرد تولید خواهد کرد. با این ظرفیت جدید، ایران میتواند موقعیت بهتری برای مذاکرات آتی در مورد تامین گاز اروپا داشته باشد، به ویژه اگر بحران اوکراین در زمستان آینده ادامه یابد.
رونق بنادر جنوب در نتیجه توسعه بخش انرژی
همچنین، تکمیل فاز ۱۱ به عنوان محرکی برای اقتصاد ایران عمل میکند. پیش بینی میشود این پروژه تا ۱۰ هزار شغل جدید ایجاد کرده و ۲۰ میلیارد دلار به اقتصاد تزریق کند. علاوه بر این، جان تازهای به بخش نفت و گاز ایران که با چالشهای مداوم ناشی از تحریمها و سرمایه گذاری خارجی محدود دست و پنجه نرم میکند، خواهد دمید. افزایش ظرفیت انرژی، بنادر ایران را به سمت توسعه بیشتر سوق میدهد و آنها را در جایگاه رقابتی با امارات، عمان و عربستان سعودی قرار میدهد. البته ایران هنوز راه طولانی برای تطبیق با ظرفیتهای این بنادر خلیج فارس در پیش دارد، اما تواناییهای خود را در طول هفت سال، از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱، به طرز چشمگیری نزدیک به ۴۰ درصد افزایش داده است. ایران دارای ۱۱ بندر بزرگ است که بیش از ۹۰ درصد تجارت خارجی آن از طریق حمل و نقل دریایی انجام میشود. تهران اهداف بلندپروازانهای را برای دستیابی به ظرفیت حمل بار ۵۰۰ میلیون تنی ظرف پنج سال آینده تعیین کرده است. افزایش تولید و صادرات انرژی میتواند تحقق این هدف را تسریع کند./