عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر: جزیره کیش به عنوان معروفترین و مدرن ترین مرکز گردشگری ایران شناخته می شود که متاسفانه علیرغم درآمد سرشار این جزیره از محل فعالیت های گردشگری، این جزیره دارای هیچگونه نماد شهری مدرن و فاخری نیست و تنها نماد معروف آن، یک کشتی پوسیده قدیمی یونانی است.
محمد مونسان، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مارین نیوز - در همه کشورهای پیشرفته دنیا، یک یا چند شهر به عنوان مرکز گردشگری آن کشورها شناخته می شوند و هریک از آنها دارای حداقل یک نماد شهری فاخر و معروف هستند که با توجه به تاریخچه، فرهنگ و افتخارات آن شهر یا کشور طراحی و ساخته می شوند به گونه ای که علاوه بر نماد گردشگری، مایه افتخار و مباهات دانش و طراحی مهندسی آن کشور نیز هستند.
کشتی پوسیده یونانی؛ نماد جزیره زیبا و پردرآمد کیش!
در ایران، جزیره کیش به عنوان معروفترین و مدرن ترین مرکز گردشگری ایران شناخته می شود. متاسفانه علیرغم درآمد سرشار این جزیره از محل فعالیت های گردشگری، این جزیره دارای هیچگونه نماد شهری مدرن و فاخری نیست و تنها نماد معروف آن، یک کشتی پوسیده قدیمی یونانی است! که تبعات زیست محیطی بسیاری نیز دارد. این کشتی در سال 1322 در اسکاتلند ساخته شد و تا سال 1345 در 5 شرکت کشتیرانی ایران و جهان استفاده شد. مالکین این کشتی شرکت های کشتیرانی انگلیسی و ایرانی بودند اما مالک آخر این کشتی، شرکتی یونانی بود که به همین دلیل به کشتی یونانی شهرت پیدا کرد. نامهای کشتی یونانی از زمان ساخت تا به گل نشستن در نزدیکی روستای باغو کیش عبارتند از: امپایر ترومپت، نچرالیست، کوروش پارسی، همدان و کولا اف. این کشتی در دو شرکت کشتیرانی کوروش ایران و همدان نیز فعالیت کرده است. کشتی یونانی در ابتدا در سال 1959 توسط شرکت ایرانی لوید اند کو خرمشهر با نام کوروش ایرانی وارد ایران شد. پس از آن در سال 1965 توسط خطوط کشتیرانی ایران در خرمشهر خریداری شد و با نام همدان برای ایران مشغول به کار شد. حدود یک سال بعد در سال 1966 این کشتی توسط شرکت فرانگولیس یونانی خریداری شد و نام کوالا اف بر روی آن گذاشته شد. در همان سال نیز در سفری به ایران در ساحل مرجانی به گل نشست و میهمان دائمی این جزیره شد، تا امروز که بعد از 55 سال روزهای پایانی خود را در جزیره کیش سپری می کند. درباره علت به گل نشستن کشتی، داستانهای بسیاری گفته شده اما آنچه در منابع رسمی به ثبت رسیده این است که هوا مه آلود بوده و به علت اینکه در جزیره کیش فانوس دریایی وجود نداشته کشتی به اشتباه به طرف جزیره آمده و ناگهان به گل نشسته است. اما گروهی بر این باورند که صاحب کشتی در حال ورشکستگی مالی بوده و با همکاری ناخدا و ملوانانها کشتی این داستان را سر هم کردهاند تا از شرکت بیمه پول هنگفتی را بابت خسارت کشتی دریافت کنند. عده ای هم بر این باورند که کاپیتان کشتی مست بوده و کشتی را در حالت مستی هدایت میکرده و باعث این فاجعه شده است. گفته می شود که به دلیل مقصر شناخته شدن ایران در نصب نکردن فانوس دریایی، ایران غرامت سنگینی به یونان پرداخت کرد و قرار شد که کشتی در تملک ایران باشد تا از تکنولوژی و قطعات ارزشمند آن بهرهمند شود اما پس از مدتی به علتی نامعلوم، کشتی آتش گرفت و همه اجزاء و قطعات آن سوخت. در دهه های گذشته تلاش های زیادی برای بیرون کشیدن آن و فروش فلزات آن انجام شد ولی از نظر اقتصادی مقرون بصرفه نبود و استحصال آن هزینه بسیار بالایی داشت. پس از چند دهه، این کشتی تبدیل به نماد شهری معروف جزیره کیش شد و گردشگران مرفه جزیره کیش با عکسهای یادگاری در کنار آن نشان میدادند که به کیش سفر کرده اند. لذا منطقه آزاد کیش به فکر ابقاء و استحکام بخشیدن به این سازه پوسیده و در حال متلاشی شدن در معرض ضربات امواج افتاد و قراردادی با دانشگاه صنعتی شریف منعقد شد ولی بازهم هزینه آن سرسام آور بود و منطقه آزاد کیش از آن صرفنظر کرد. بسیار جای تاسف است که در کشور پهناوری مانند ایران با اینهمه طراح و مهندس خبره و اینهمه درآمد گردشگری در این جزیره و گردشگران مرفهی که به آنجا سفر میکنند، یک کشتی پوسیده قدیمی باید نماد کیش باشد. این کشتی پوسیده باید در آینده نه چندان دور جمع آوری شود چراکه پوسیدگی شدید بدنه آن باعث افزایش آلایندگی های شدید آب در آن ناحیه شده و از طرف دیگر، با ادامه روند پوسیدگی این بدنه فلزی، بلند کردن آن با جرثقیل و جابجایی و حذف آن بسیار مشکل تر شده است. برخی کارشناسان بر این باورند که با افزایش پوسیدگی و جدا شدن تکه های فلزی بدنه ناشی از ضربات امواج، این آلودگی تا کیلومترها آن طرف تر گسترده خواهد شد و بخش زیادی از سواحل زیبای مرجانی کیش را آلوده خواهد کرد. در هر حال این کشتی فعلا به عنوان یک گره کور زیست محیطی شناخته می شود که ارزش گردشگری خود را نیز به مرور از دست می دهد چراکه با نشست کردن قطعات میانی و شکسته شدن و چند تکه شدن بدنه، عملا زیبایی گذشته را ندارد. بهتر است مسئولین منطقه آزاد کیش از هم اکنون علاوه بر جمع آوری هرچه سریعتر این سازه در حال متلاشی شدن، به فکر طراحی و ساخت یک نماد شهری معروف و فاخر برای این جزیره باشند که مایه مباهات هر ایرانی و تبلوری از دانش و خلاقیت مهندسی ایرانی ها باشد.
کشتی یونانی پوسیده در حال متلاشی شدن؛ نماد شهری کیش!
جای خالی یک نماد شهری مدرن در جزایر کیش و قشم
اغلب نمادهای شهری معروف و جذاب دنیا دارای ارتفاع بالای 100 متر هستند که دید مناسب و زیبایی بر روی شهر و دریا فراهم می کنند ولی در جزیره کیش بدلیل محدودیت مساحت جزیره و تردد پروازهای هواپیمایی در این منطقه این امکان وجود ندارد ولی در عوض یک سازه با حداکثر ارتفاع 50-40 متری میتواند دید مناسبی بر روی جزیره ایجاد کند و تبدیل به نماد آینده جزیره کیش شود. ایده جالب دیگری که در دنیا استفاده می شود و در کیش نیز می توان استفاده کرد، استفاده از قسمت سینه یا پاشنه یک کشتی غول پیکر اقیانوس پیمای از رده خارج می باشد که تبدیل به یک رستوران یا هتل یا مرکز تفریحی شود. در کارخانجات اوراق کشتی، قسمت سینه از سایر بخش های بدنه جدا شده و به محل استقرار جدید خود منتقل می شود. سپس فضای داخلی آن دارای پوشش سیمانی و عایق بندی شده تا دارای استحکام بیشتری شده و دچار پوسیدگی و حرارت زیاد در فصول گرم نشود. سپس طراحی فضای داخلی آن به گونه ای جذاب و هنرمندانه انجام می شود که خود یک جاذبه گردشگری باشد. بطور مثال، ارتفاع قسمت سینه یک کشتی اقیانوس پیمای 300 هزار تنی در حدود 35 متر است که معادل یک ساختمان 11 طبقه است و می توان طبقات مختلف آن را برای کاربری های تفریحی تجهیز نمود. قرارگیری چنین سازه عظیمی بر روی ساحل و در مجاورت دریا قطعا می تواند آن را تبدیل به یک نماد شهری جذاب، معروف و پربازدید نماید. همچنین کل بدنه یک کشتی تناژ متوسط یا کوچک با طول حدود 180 متر را میتوان مستقیما به ساحل منتقل کرد و به کمک بالشتکهای هوا (که روشی رایج در کارخانجات کشتی سازی دنیا و ایران است) از آب بیرون کشید و در ساحل مستقر نمود و فضای داخلی آن را برای کاربری گردشگری و خدماتی (هتل، رستوران، سینما، نمایشگاه، موزه، سالن کنفرانس، سالن مراسمات و فروشگاه های بزرگ و هایپرمارکتها) اختصاص داد. مثلا تغییر کاربری یک کشتی از رده خارج با طول 180 متر، عرض 30 متر، آبخور 10 متر و ارتفاع 18 متر، مساحتی بیش از 16 هزار مترمربع در 3 عرشه در داخل بدنه و مساحتی معادل 4 هزار مترمربع در 6 طبقه در داخل روبناسازی (سوپراستراکچر) انتهای کشتی فراهم می کند (مناسب برای تغییر کاربری روبناسازی به یک هتل مجلل). این مساحت 20 هزار مترمربعی در کنار ساحل می تواند به عنوان یک مجموعه گردشگری و تفریحی مجلل و جامع بکار گرفته شود و توجیه اقتصادی مناسبی برای فعالیتهای تجاری داشته باشد. ضمن اینکه خود این کشتی به عنوان یک نماد شهری معروف و فاخر، شناخته خواهد شد بطوریکه مردم از فراز عرشه فوقانی آن میتوانند به تماشای دریا بپردازند و فضای اتاقهای داخل روبناسازی نیز یک نمای مرتفع و هیجان انگیز ایجاد خواهد کرد. اگر چنین طرحی بر روی یکی از کشتی های بازنشسته ساخت ایران اجرا شود، شکوه و عظمت دانش مهندسی ایرانیان را نیز به رخ خواهد کشید. چنین طرح هایی با سیاستگذاری و حمایت دولتی ولی توسط بخش خصوص قابل انجام است.
استفاده از قسمت سینه کشتی های اوراقی برای تبدیل به رستوران و مرکز گردشگری و نماد شهری
برای تمرکز بیشتر جمعیت در جزایر ایرانی خلیج فارس که جزء سیاستهای اعلام شده دولت و حکومت است باید بر تفکرات مدرن مهندسی در حوزه گردشگری بیشتر تکیه کرد. جزیره قشم به عنوان بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان، بزرگترین جزیره خلیج فارس (دو و نیم برابر کشور بحرین) و حدود دو برابر کشور سنگاپور است و امروزه به سرعت در حال رشد و توسعه است و بخش گردشگری نیز سهم پررنگی در توسعه این جزیره دارد ولی باز هم همانند همه شهرهای ساحلی و سایر جزایر ایران، دارای هیچ نوع سازه فاخر مهندسی به عنوان یک نماد شهری و مرکزیت یک مجموعه گردشگری نیست. این در حالیست که این جزیره بدلیل وسعت زیاد (مساحت حدود 1500 کیلومتر مربع، طول 120-130 کیلومتر و عرض متوسط 11 کیلومتر) دارای محدودیتهای ارتفاعی جزیره کیش نیز نمی باشد. برای یک منطقه آزاد که تردد گردشگران خارجی در آن راحتتر است، طراحی و ساخت چنین نمادهایی به معنی تضمین آینده گردشگری داخلی و خارجی این جزیره است. استقرار چنین نمادی در مناطق کمتر توسعه یافته جزیره قشم، باعث توسعه متوازن و توزیع عادلانه تر امکانات و درآمد در سطح کل جزیره خواهد شد. طراحی چنین نمادی می تواند با توجه به فرهنگ، تاریخچه، طبیعت یا حیوانات داخل جزیره قشم باشد. مثلا «لاک پشت پوزه عقابی» از حیوانات معروف جزیره قشم است که هرساله تخم گذاری هزاران لاک پشت در سواحل ماسهای روستای شیب دراز قشم به یک جاذبه گردشگری تبدیل شده است. لذا یک مجسمه عظیم و خارق العاده از یک لاک پشت پوزه عقابی می تواند به عنوان نماد و سمبل جزیره قشم تبدیل شود. البته این یک ایده از هزاران ایده نماد شهری است که میتوان با توجه به شرایط جزیره قشم، در قالب یک فراخوان، طراحی و اجرا نمود. چنین ایده ای در اندازه متوسط در پارک اقیانوسی Kura-Kura کشور اندونزی اجرا شده و هم اکنون یکی از جاذبه های گردشگری آن منطقه است. در فضای داخلی این مجسمه عظیم یک موزه جانوران دریایی در دو طبقه وجود دارد. این مجسمه به طول 65، عرض 51 و ارتفاع 12 متر است لذا یک مجسمه با اندازه متوسط محسوب می شود که در سال 2018 ساخته شده و باعث توسعه آن منطقه و تمرکز سایر امکانات گردشگری شده به گونه ای که سه هتل مجلل در مناطق مجاور آن شروع به ساخت شده است. در جزیره قشم میتوان یک مجسمه لاک پشت بسیار بزرگتر و جذابتر با امکانات کامل تفریحی در داخل و محیط اطراف آن اجرا نمود. چنین نمادی با توجه به جذابیتهای خاص آن بزودی به سوژه عکسهای یادگاری مسافرین این جزیره تبدیل شده و به عنوان نماد شهری معروف جزیره قشم شناخته خواهد شد.
مجسمه عظیم لاک پشت در اندونزی؛ سوژه عکس های یادگاری گردشگران
توسعه امکانات گردشگری در اطراف مجسمه
اختصاص زمینی به مساحت 35 هزار مترمربع در اطراف مجسمه برای کاربری گردشگری
فقدان تفکرات مدرن مهندسی در حوزه گردشگری ایران باعث شده که فرصتهای درآمدزایی بسیاری از دست برود و نصیب کشورهای همسایه شود. این ضعف در حوزه گردشگری ساحلی و دریایی نیز بطور محسوسی احساس می شود. برای چندین دهه در ایران، توسعه گردشگری صرفا بر آثار باستانی و طبیعت زیبای ایران متمرکز بوده است لذا مکان هایی که نه آثار باستانی داشتند و نه طبیعت زیبا، هرگز شانسی برای توسعه گردشگری نداشتند درحالیکه امروزه شاهد هستیم که کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به پشتوانه تفکرات نوین مهندسی توانسته اند بیابان های لم یزرع را تبدیل به مراکز گردشگری معروف دنیا کنند. توسعه جزایر ایران و تمرکز جمعیت در آنها با تکیه بر این نوع تفکرات، میتواند شتاب بیشتری بگیرد و انگیزه بیشتری برای استقرار و فعالیت بخش خصوصی در این جزایر ایجاد کند.
پل خلیج فارس؛ فرصت گردشگری منحصربفردی که نباید از دست برود
ایده اولیه ساخت پل خلیج فارس با هدف کمک به احداث یک بندر بزرگ مطرح شد. در حال حاضر، بنادر جنوبی کشور در خلیج فارس تنها می توانند کشتی هایی با ظرفیت حداکثر 100 هزار تن را پذیرش کنند. این در حالی است که در خطوط کشتیرانی جهان، بسیاری از کشتی ها، با ظرفیت های بسیار بیش از این -که بعضاً به بیش از 250 هزار تن می رسند- تردد می کنند و اتفاقاً بخش عمده ای از تجارت بین الملل نیز بر محور این کشتی هاست. توسعه نیافتگی اغلب بنادر ایران در پذیرش کشتی های غول پیکر، جشن مدام اماراتی هاست زیرا آنها توانسته اند در سال های گذشته ظرفیت بنادر خود را گسترش دهند به گونه ای که کشتی های 250 هزار تنی به راحتی در بنادر امارات مانند جبل علی و فجیره، پهلو بگیرند. همچنین برخی آمارها حاکی از ان است که امارات تنها از رهگذر ارائه خدمات بندری به کشتی ها، سالانه بیش از 3 میلیارد دلار درآمد دارد. درآمدی که می توانست نصیب ایران شود و به آبادانی جنوب کشور کمک کند. در چنین شرایطی، سواحل جزیره قشم، با عمق حدود 40 متر در برخی نقاط، این امکان را می دهد که ایران نیز اسکله ای مطابق با استانداردهای روز دنیا برای پذیرش کشتی های فوق سنگین در آن احداث کند. اما احداث بندرگاه در قشم، فقط نیمی از راه حل است و نیم دیگر، به همین پل خلیج فارس مربوط می شود. فراموش نکنیم که قشم یک جزیره است و اگر به سرزمین اصلی وصل نشود، همه کالاهای تخلیه شده در آن، ناگزیر باید بر کشتی های کوچکتر بار شده و به بنادر جنوب ایران منتقل شوند. اما پل خلیج فارس، که دارای چهار مسیر رفت و برگشت اتوبان و یک مسیر ریل قطار نیز خواهد بود، این امکان را فراهم می آورد که محموله های تخلیه شده در قشم، به سرعت وارد ناوگان حمل و نقل جاده ای و ریلی ایران شوند و به مقصد نهایی در اقصی نقاط کشور و حتی کشورهای همسایه برسند. گفته می شود با راه اندازی این پل، سرعت انتقال کالا به ایران و از ایران ، تا 40 درصد بهبود می یابد. از اینها گذشته، چون احداث بندر در قشم نیاز به سرمایه گذاری کلان دارد، کمتر سرمایه گذاری حاضر می¬شود بدون وجود پل، در اسکله سرمایه گذاری کند زیرا این پل است که بندرگاه را رونق و سرعت می بخشد و با گردش سرمایه، بازگشت سرمایه و سود را تضمین میکند. در کنار این هدف اصلی از احداث پل، کاربری دوم و بسیار مهم آن توسعه گردشگری باید باشد که معمولا به آن توجهی نمی شود. یکی از مهمترین فرصتهای توسعه گردشگری قشم همین احداث پل خلیج فارس است که اگر با نگاه گردشگری طراحی شده باشد به تنهایی میتواند گردشگری کل استان هرمزگان و جزیره قشم را با تحول اساسی مواجه کرده و خود پل نیز به عنوان یک نماد شهری شناخته شود. امروزه کاربری گردشگری یک پل با توجه به وجود پل طبیعت در تهران، برای ایرانیها و مدیران ایرانی دور از ذهن نیست ولی با این تفاوت مهم که آن پل در عرض یک اتوبان احداث شده و پل خلیج فارس بر روی یک منطقه دریایی زیبا. اطلاعات کمی از مشخصات پل خلیج فارس موجود است ولی اگر این پل دارای مسیرهای مخصوص پیاده روی و دوچرخه سواری، محل های خاص ماهیگیری، فروشگاه ها، رستوران ها و کافی شاپ ها و پارکینگهایی در طول مسیر باشد مطمئنا به یک جاذبه گردشگری بی نظیر در ایران تبدیل خواهد شد. حتی اگر در طراحی اولیه پل این تمهیدات در نظر گرفته نشده باشد با توجه به نیمه¬کاره بودن این پل میتوان چنین پیشنهادات و الزاماتی را از سوی سازمانهای متولی و مدیران مربوطه درخواست نمود. چنین فرصت نمادسازی و رونق گردشگری یکبار در مورد پل کابلی زیبای اهواز به طول 643 متر و عرض 13 متر (به عنوان بزرگترین پل کابلی خاورمیانه) از دست رفت ولی نباید اجازه داد آن تجربه در اینجا نیز تکرار شود. البته در همین شرایط فعلی نیز میتوان با مسدود کردن چند ساعته تردد اتومبیل ها بر روی برخی از پل ها در روزهای تعطیل و اعیاد و جشن ها اجازه داد که کاربری تفریحی پل های زیبای موجود کشور تقویت شود که البته چنین دیدگاهی فعلا وجود ندارد. باید به هر نحوی که شده، دیدگاه های مهندسی در حوزه گردشگری را تقویت نمود و به همه پروژه های فاخر دریایی و ساحلی با دید گردشگری نگریست. این پل دارای طول کلی 3420 متر است که حدود 2500 متر آن بر روی دریا می باشد. این پل دارای شش پایه به ارتفاع 153 متر از بستر دریا می باشد که ارتفاع هر پایه تقریبا سه برابر ارتفاع برج آزادی تهران و دو برابر برج پیزا می باشد. فاصله پایه ها از یکدیگر 360 متر بوده که با یک سیستم کابلی زیبا وزن عرشه پل را تحمل خواهند کرد. فاصله سطح عرشه پل از سطح آب 25 متر می باشد. نگاهی به مشخصات ابعادی و شکل ظاهری این پل بخوبی نشان می دهد که یک سازه فاخر مهندسی می باشد که قابلیت تبدیل شدن به یک نماد شهری فاخر و کاربری گردشگری را دارد. اگر از پتانسیلهای گردشگری این پل بخوبی استفاده شود میتواند در طرفین پل و روی پل صدها شغل جدید ایجاد کند. جزیره قشم این شانس را دارد که در حوزه گردشگری، گوی سبقت را از کیش برباید و تبدیل به مهمترین مرکز گردشگری دریایی ایران و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس گردد. مهمترین این مزایا را میتوان بصورت زیر برشمرد: 1) وسعت بسیار زیاد این جزیره که امکان اجرای هر نوع طرح گردشگری با هر وسعتی و هر نوع نماد شهری با هر ارتفاعی را می دهد. 2) دسترسی زمینی به خشکی از طریق پل خلیج فارس. این در حالیست که کیش با فاصله 32 کیلومتری با بندر چارک، راه دسترسی زمینی به خشکی را نداشته و در برخی از روزهای سال که دریا مواج است، راه انتقال و تردد دریایی نیز مسدود میگردد و صرفا بوسیله هواپیما میتوان مسافرت نمود. 3) هزینه مسافرت کمتر نسبت به کیش با توجه به ملاحظات بند قبل و انجام اغلب مسافرتها بصورت هوایی. همچنین این عامل باعث می¬شود که گردشگران با تمکن مالی ضعیف یا حتی متوسط نتوانند براحتی به جزیره کیش سفر کنند در حالیکه امکان مسافرت زمینی، هوایی و دریایی برای همه اقشار با هر سطحی از تمکن مالی امکان پذیر است. 4) وجود جاذبه های منحصربفردی مانند جنگل حرا. همچنین ساخت یک نماد شهری فاخر، مرتفع، مدرن و مهندسی در جزیره قشم می تواند بیش از پیش به تقویت جایگاه جزیره قشم در حوزه گردشگری کمک کند. ایده احداث این پل از سال 1351 مطرح شد ولی هم اکنون پس از گذشت 50 سال هنوز اجرایی نشده است. تخمین زده می شود که احداث این پل 600-500 میلیون یورو هزینه داشته باشد ولی بازگشت سرمایه این پل با توجه به کاربری های متنوع آن در کمتر از یک سال امکان پذیر است.
پل زیبای در حال ساخت خلیج فارس
موقعیت پل خلیج فارس در جزیره قشم
امکان ایجاد مسیرهای مجزای پیاده روی و دوچرخه سواری و محل هایی برای توقف افراد بر روی پل و تماشای دریا
تور جزایر؛ ابزاری برای آشنایی مردم ایران با جزایر
بیش از ۴۰ جزیره ایرانی خلیج فارس در حوزه سیاسی سه استان بوشهر، خوزستان و هرمزگان قرار دارند که بیش از نیمی از آن غیرمسکونی هستند. ایران یک جزیره کوچک غیرمسکونی نیز در منتهی الیه دریای عمان و نزدیک به مرز پاکستان دارد. علاوه بر این ۱۰۲ جزیره در دریاچه ارومیه، ۴۲۷ جزیره در رود ارس، چند جزیره در تالاب انزلی، جزیره آشوراده در دریای خزر و چندین جزیره درون سرزمینی دیگر نیز دارد. برخی از این جزایر دارای جاذبه های طبیعی زیادی هستند ولی اغلب مردم ایران هیچگونه شانسی برای بازدید از این جزایر ندارند چراکه تورهای تخصصی جزایر در ایران رایج نیست. شاید یکی از علل آن هزینه های زیاد سفر به جزایر است که باید از طریق هوایی و دریایی انجام شود. از طرفی مسکونی کردن و رونق دادن به جزایر یکی از تصمیمات مهم حاکمیتی است که رونق گردشگری در جزایر، یکی از روشهای آن است. برای رونق تورهای گردشگری و تقویت فرهنگسازی دریایی، باید یارانه هایی برای سفر به جزایر اختصاص یابد. همچنین برای تمرکز بیشتر بر شکوفایی جزایر جنوب کشور، تشکیل یک استان مستقل به نام «استان جزایر» میتواند باعث تحول اساسی در وضعیت جزایر متروکه و غیرمتروکه کشور شود. ایجاد نمادهای فاخر شهری یکی از مهمترین ابزارهای رونق این مناطق است.