اصلی ترین نکته در بهره برداری از دریا تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریاست که باید مسئولان در امر قانون گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند.
به گزارش مارین نیوز، روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود نوشت:
اقتصاد دریامحور که در اصطلاح جهانی به آن اقتصاد آبی (blue economy) گفته می شود، در واقع استفاده پایدار از منابع و گستره های آبی اعم از اقیانوس ها، دریاها، دریاچه ها سواحل و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد مشاغل است.
واژه ” اقتصاد آبی” برگرفته از رنگ آبی گستره های دریایی و در برگیرنده تمام فعالیت های اقتصادی مربوط عرصه های آبی و سواحل و طیفی وسیع از بخش های مستقر و نوظهور است.
گستره فعالیت های اقتصادی آبی فراتر فعالیت های سنتی مانند شیلات، گردشگری و حمل و نقل دریایی تعریف شده و مستلزم صنایع نوظهور از جمله انرژی های تجدید پذیر، آبزی پروری، فعالیت های استخراج در دریا، بیوتکنولوژی و زیست و هواشناسی دریایی است.
طبق آمارهای جهانی، ارزش دارایی های اصلی عرصه های آبی بیش از ۲۴تریلیون دلار برآورد شده و در حال حاضر شیلات بیش از سایر زمینه ها مورد استفاده قرار دارد، به گونه ای که آبزی پروری با عرضه ۵۸درصد ماهی به بازارهای جهانی سریعترین و حیاتی ترین بخش بهره برداری از این عرصه ها است.
اقتصاد ۱۰۰۰ میلیارد دلاری دریا
باید خاطرنشان کرد: حجم اقتصاد دریا در جهان سالانه بیش از ۱۰۰۰میلیارد دلار برآورد شده است که این رقم برای کشورمان حدود یک درصد و با احتساب فعالیتهای نفتی و گازی دریایی بین ۲ تا ۷ر۲درصد است.
در این میان جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از ۱۹۰هزار کیلومترمربع گستره دریایی و حدود ۵۸۰۰کیلومتر نوار ساحلی که حدود ۴۰درصد از مرزهای میهن مان را تشکیل میدهد، کشوری دریایی محسوب می شود و از دو سوی شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد اما از نظر بهره برداری از این نعمت خدادادی در رتبه های آخر جهان قرار دارد.
ناگفته نماند:جمهوری اسلامی ایران ازجمله کشورهایی است که بهلحاظ قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی مناسب از مزایای ترانزیتی خوبی بهرهمند است و با گسترش شبکه حمل و نقل و ارتباط مطمئن و کارآمد میتواند از این مزایا در راستای افزایش درآمدهای ارزی و ارتقای موقعیت استراتژیک خود در منطقه بهنحو مطلوب استفاده کند.
خلیج فارس در جنوب ایران، کشورهای عمدۀ تولیدکننده نفت جهان را درخود جای داده است. این منطقه گلوگاه انرژی جهان محسوب میشود. در شمال ایران هم دریای خزر که بهترین پل ارتباطی میان کشورهای ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان است میتواند نقش مهمی در تجارت میان این کشورها ایفا کند. از سوی دیگر ایران از غرب و شرق هم با کشورهای عراق، ترکیه، پاکستان و افغانستان همسایه است.
بهعبارتی ارتباط ایران با ۱۵کشور جهان از طریق مرزهای آبی و خاکی برقرار میشود و درعین حال بهنوبه خود میتواند نقش پل ارتباطی میان این کشورها را (با یکدیگر و سایر مناطق جهان) ایفا کند. از طرف دیگر این کشورها جمعیت بزرگی را در خود جای داده و از درآمدهای زیادی هم برخوردارند که این عامل به نوبه خود علاوه بر دراختیارداشتن منابع وثروتهای ملی خدادادی میتواند عامل توسعه ترانزیت و تجارت درمنطقه باشد.
طبق آمارهای منتشر شده بینالمللی هماکنون در اکثر کشورها، سهم حوزه دریا در تولید ناخالص ملی کمتر از ۱۰درصد نیست که این رقم در کشورهای ساحلی پیشرفته مانند بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و حتی آسیا به ۵۰درصد هم میرسد.
مناطق ساحلی بستر فعالیتهای عظیم اقتصادی و اجتماعی به شمار میرود، بگونه ای که حدود دو سوم جمعیت جهان در محدوده ۶۰کیلومتری حاشیه دریاها استقرار یافتهاند و بیش از ۸۰درصد از شهرهای بزرگ جهان که امروزه به عنوان قطبهای تجاری شناخته میشوند، در مناطق ساحلی قرار دارند.
این آمار نشان دهنده آن است که گستره های دریایی و به تبع آن "اقتصاد دریامحور” در رشد و رونق کشورها و شهرهای مختلف جهان نقشی مهم و محوری ایفا می کند. چنانکه طبق آمارهای منتشره در اتحادیه اروپا، اقتصاد آبی در سال ۲۰۱۴ بیش از ۳ میلیون و ۳۶۰ هزار نفر را در این منطقه به خود مشغول کرده است.
این نقش را بطور کلی می توان در بخش های مختلف از جمله تجارت، حمل و نقل، گردشگری دریایی، شیلات و بهره برداری از منابع طبیعی، انرژی و همکاری های تجاری و اقتصادی در سطوح منطقه ای و بین المللی تقسیم بندی کرد. از طرف دیگر استفاده از سواحل دریا و امواج آن به عنوان منبع تولید برق یا ورزشهای تفریحی، فعالیتهای گردشگری در ساحل یا اعماق دریا و آب درمانی از مهمترین منابع اشتغالزایی محسوب می شوند، بطوری که به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریایی، چهار شغل جانبی ایجاد میشود.
گفتنی است: رابطه انسان و دریا را میتوان از روزهای ابتدایی حضور بشر در کره خاکی مورد بررسی قرار داد. از همان روزهایی که انسانها توانستند برای ارتزاق خود از ماهیهای دریا استفاده کنند یا برای اولین بار کشتی ساختند و مسافر اقیانوسها شدند.
در تمام طول تاریخ، بهرهگیری از مواهب دریا قدرت به همراه داشته و به حاکمان اجازه نفوذ و کشورگشایی را داده است. از نفوذ پرتغالیها به ایران یا حضور انگلیسیها در هند، همگی با بهره مندی از ناوگان دریایی قدرتمند صورت گرفته است. اکنون همبا افزایش تکنولوژی و پیچیده شدن اقتصاد، یکی از راههای دستیابی به قدرت اقتصادی و نظامی، برقراری ارتباط مستحکم بین ساکنان خشکی و ظرفیتهای دریاست.
سهم ۱۰درصدی دریا در تولید ناخالص داخلی
در حالی که چینیها از نهایت توان خود در اقتصاد دریا استفاده میکنند و حدود ۵۰درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به دریا اختصاص دادهاند. اما متأسفانه ایران درحال حاضر در سطوح اقتصاد دریا از تمام توان و ظرفیت خود به صورت یکپارچه استفاده نمیکند و نهایتاً سهم دریا از تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۱۰درصد است.
البته باید خاطرنشان کرد: ایران دارای ۱۱بندر بازرگانی با ظرفیت ۱۸۶میلیون تن کالا است و تمام ناوگانهای جمهوری اسلامی ایران توان جابجایی بیش از ۵ر۶میلیون تن کالا را در سطح بین المللی دارند؛ با این وجود و علیرغم اینکه وسعت دریایی ایران بیش از وسعت دریایی کشورهای حوزه خلیج فارس است، اما جایگاه حمل و نقل دریای کشور در بین این کشورها هنوز پایینتر بوده و آنها کالای بیشتری را جابهجا میکنند.
در همین زمینه مرکز پژوهشهای مجلس هم در گزارشی بیان کرد که ۹۵درصد از ظرفیت سواحل کشور هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و بهره مندی کشور از سواحل بسیار حداقلی بوده است؛ این درحالی است که با توجه به اینکه ۴۰درصد مرزهای ایران ساحلی است، کشوری دریایی تلقی میشود.
فرصتهای عظیم و بیبدیل چهار استان جنوبی با ۴۹۰۰کیلومتر طول خط ساحلی و ۱۲۹هزار و ۶۲روستا و ۱۹۰شهر و سه استان شمالی با ۸۹۰کیلومتر خط ساحلی و ۶۵۷۴روستا و آبادی و ۱۳۹شهر، در حوزههای گردشگری، تجاری، سکونتی، صنایع و شیلات، به دلیل عدمتوسعه محدودههای سکونتی و اقتصادی بلااستفاده مانده است، درحالیکه این مناطق بنا به موقعیت جغرافیایی و طبیعی، نزدیکی به بنادر اصلی آسیا، از منظر تجارت و بازرگانی بینالمللی هم بهترین منطقه برای توسعه اقتصادی به شمار میروند.
باید اشاره داشت: گستره های آبی در واقع به عنوان یکی از عناصر قدرت سیاسی و ظرفیت های رشد اقتصادی ایران محسوب می شود و به همین جهت کشورمان همواره به عنوان قدرت تاثیرگذار در جهان مطرح بوده است و اکنون هم این نقش می تواند با برنامه ریزی و طرحهای نوظهور و روزآمد تقویت شود.
ایران در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و میتواند به فراوانی از موهبت های دریایی بهرهمند شود. واقع شدن در سواحل جنوبی دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان و به خصوص تنگه راهبردی هرمز از سمت جنوب، موقعیت دریایی بسیار حساس و راهبردی را برای ایران به ارمغان آورده است.
کشور همچنین میتواند علاوه بر برخورداری از مزایای اقتصادی و بهرهمندی از دریانوردی تجاری، با تعریف نیروی دریایی کارآمد و راهبردی از مزیتهای نیروی دریایی قدرتمند برخوردار شود و بدین شکل به ارتقای جایگاه قدرت منطقهای و فرامنطقهای خود کمک کند.
گفتنی است: ایران دارای سه ساحل ممتاز و کمهمتا است: اول، خزر در شمال، راهی را برای ایران برای رسیدن به اروپای جنوبی و شمالی از راه دسترسی به دریاهای سیاه و بالتیک مهیا کرده است؛ دوم، خلیج فارس که پهنه آن تنها نیمی از خزر است از بیشتر جهات برای ایرانیان راهبردی به شمار میرود و سوم،کرانه مکران که ایران را بیواسطه به اقیانوس هند پیوند زده است.
در عین حال باید گفت،ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب امکان انجام تمام روشهای حملونقل دریایی را هم دارد که می توان در ذیل به آنها اشاره داشت:
حمل و نقل کراساستافینگ (Cross Stuffing): این روش زمانی بهکار برده میشود که امکان ارسال کالا از طریق دریا به کشوری میسر نباشد؛ به گونهای که کالا ابتدا از راه زمینی وارد بندر شده و سپس کانتینر آن به کشتی ترانزیت منتقل میشود.
حمل و نقل چارترینگ (Chartering): یکیدیگر از انواع روشهای حملونقل دریایی ایران روش چارترینگ است. از این روش زمانی استفاده میشود که بارها بسیار بزرگ و حجیم باشند و امکان بستهبندی آنها وجود نداشته باشد و حتماً باید کشتیهای باربری اجاره شوند.
حمل و نقل ترانشیپ (Transhipment): در این روش از حملونقل، کالاها از یک کشتی به کشتی دیگر منتقل میشوند. زمانی این روش اتخاذ میشود که یک بندر بهصورت مستقیم قادر به حمل دریایی کالا نباشد، بهگونهای که ممکن است فضای کافی برای ورود کشتیهای ترانزیتی نداشته باشد.
حمل و نقل گروپاژ (groupage): یکی از روشهای رایج در حملونقل دریایی ایران روش گروپاژ است. در این روش چند تاجر با یکدیگر قرارداد امضا کرده و کالاهای خود را به صورت گروهی از طریق یک کشتی ارسال میکنند. همچنین میتوان کوچکترین کالاهای خود را از طریق این روش ارسال کرد. اینکار باعث میشود تا هزینههای ترانزیت بار برای تاجران به طور قابل ملاحظهای کاهش یابد.
حمل و نقل کالاهای فلهای ( Bulk): روش حملونقل کالاهای فلهای شباهت زیادی به چارترینگ دارد با این تفاوت که هر کالایی چه کوچک و چه بزرگ بدون بستهبندی و به صورت فلهای ترانزیت میشود.
با این وجود علیرغم موقعیت جغرافیایی و سیاسی و ظرفیتهای بسیار زیاد ایران –مانند مجاورت با عرصههای اقیانوسی، تنگههای بین المللی، سواحل طولانی، ویژگیهای حملونقل پیوندی و همسایگان محصور در خشکی- برای توسعه اقتصادی دریامحور، رویکردهای توسعه در کشور به دلایل مختلف، دریاگریز و خشکیمحور است. به طوری که هفت استان ساحلی با جزایر ۱۴گانه فقط حدود ۷ درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است که از این میزان فقط ۹میلیون نفر یعنی حدود ۱۰درصد از جمعیت کشور در حاشیه سواحل مستقر شدهاند
در اینجا بی مناسبت نیست نگاهی گذرا به برخی ظرفیت های بالقوه و بالفعل سواحل جنوب و شمال داشته باشیم
اشتغالزایی
یکی از بحرانهای مهم جامعه، کمبود فرصتهای شغلی است که این معضل را میتوان با توجه بیشتر به دریا و برنامه ریزی دقیق و بلندمدت در این زمینه رفع کرد. در بحث اشتغالزایی در حوزه دریا،بررسیها نشان میدهد که به ازای ایجاد یک شغل در بخش اقتصاد دریا، بیش از ۴شغل جدید در دیگر بخشها ایجاد میشود. تراکم جمعیت:مسئله مهم و پیچیده کلانشهرهای کشور، بحث تراکم جمعیت است. این امر بیش از همه در پایتخت حس میشود. پهنه کم شهرهای مرکزی ایران و مهاجرت روز افزون جمعیت به این مناطق، چالشهای بسیاری در موضوعات آلودگی هوا، امکانات رفاهی و حمل و نقل ایجاد کرده که این مسئله ضعف کشور در نقطه گزینی مناسب برای سکونت مردم را نمایان میکند.
مردمی که میتوانستند با فراهم شدن زیرساختها و شغل مناسب به سمت سواحل جنوب و شمال نقل مکان کنند تا از رفاهیات، هوای پاک، بادهای ساحلی و مساحت گسترده این مناطق به خصوص در جنوب کشور بهره مند شوند؛ این شرایط در حالی رخ داده که بررسی موقعیت شهرهای پرجمعیت و توسعه یافته جهان و حتی منطقه خاورمیانه، همگی در کنار سواحل قرار دارند.
توسعه صنایع
با توجه به خشکسالیهای اخیر، یکی از مسائل اساسی و دشوار کشور تأمین آب صنایعی است که عمدتاً در مرکز کشور و مناطق کم آب واقع شدهاند. اگر این صنایع با دقت نظر و بررسی دقیق نقطه استقرار خود را مشخص میکردند، قطعاً مناطق ساحلی را به نقاط دیگر ترجیح میدادند. زیرا در کنار رفع معضل تأمین آب، امکان بهرهمندی سریع و ارزان به حملونقل بینالمللی را هم داشتند.
گردشگری:سالهاست در کشور بحث جذب گردشگر و به دنبال شکل گیری اقتصاد حاصل از گردشگری و ارزآوری یکی از اهداف مسئولین کشور بوده است اما تاکنون اقدام اثرگذاری در این زمینه صورت نگرفته است. در بحث گردشگری آنچه بیش از همه اهمیت دارد، سرمایه گذاری در نقاط جذاب و دیدنی کشور و معرفی آن به جهانیان است.
سواحل جنوب و شمال ایران با توجه به ظرفیت خوبی که دارند، در این زمینه نسبت به سایر نقاط کشور به سرمایه گذاری کمتری نیازمندند و با توجه به شهرت این سواحل در جهان و به خصوص منطقه برای جذب گردشگر مناسبتر هستند.
ترانزیت
توسعه تجارت خارجی هدف مهم تمامی دولتها بوده و خواهد بود. در این بین ایران با توجه به اینکه در شمال و جنوب به دریا وهمچنین به آبهای آزاد دسترسی دارد، یکی از مهمترین مراکز تجارت در منطقه است. کشورهای مختلفی برای ارسال کالاهای خود به اروپا، آسیا و آفریقا نیاز دارند که از خاک ایران عبور کنند و همین نکته ظرفیت فوق العاده ایران در بحث ترانزیت و دستیابی به درآمد سرشار را نمایان میکند.
ایران در حوزه حمل و نقل دریایی چه در امر واردات و چه در بحث صادرات جایگاه ویژه ای دارد که به سبب ظرفیت دریا برای جابه جایی حجم زیادی از کالاها و دسترسی وسیع و ارزان به نقاط مختلف جهان است.
این موارد تنها بخشی از ظرفیتهای اقتصاد دریا است که نقطه اشتراک همه آنها در کشور ما عدم بهره مندی حداکثری است و برای تغییر این وضعیت، اصلی ترین نکته تغییر نوع نگاه به اقتصاد دریاست که باید مسئولان در امر قانون گذاری و اجرا، اولویت اصلی خود را بر دریا و مسائل مربوط به آن بنا نهند.
تاکنون آسیبهایی که به اقتصاد کشور وارد شده بخش عظیمی از آن معطوف به همین عدم توجه به امکانات حوزه دریاست. برای رشد و توسعه اقتصاد کشور و حرکت به سمت اقتصادی پایدار لازم است شرایط و زیرساختهای مورد نیاز اقتصاد دریا فراهم شود. سواحل کشور به عنوان رکن پایهای اقتصاد دریا نیازمند زیرساختهای مناسب هستند.