به گزارش مارین نیوز، ۷۳۰ روز از ابلاغ سیاستهای کلی توسعه دریامحور کشور از سوی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) میگذرد؛ سندی تاریخی و راهبردی که قرار بود مسیر تازهای برای شکوفایی ظرفیتهای دریایی، صنعتی، بندری، علمی و اقتصادی کشور بگشاید و نگاه ملی را از خشکی به دریا معطوف سازد.
با این حال، باید با تلخی اعتراف کرد که ما در بهرهگیری از این رهگذر عظیم، کفران نعمت کردهایم؛ و شاید بزرگترین مصداق این کفران، غفلت از سرمایه نخبگانی کشور در حوزه دریا باشد، کسانی که گنجینههای فکری، فنی و تجربی این سرزمیناند اما در سیاستگذاریها، طرحها و تصمیمهای کلان دریایی، جایگاه بایستهای ندارند.
در پی بررسی تخصصی موضوع، گروه حکمرانی دریایی ماریننیوز نظر دکتر حسنرضا صفری، رئیس هیئتمدیره انجمن مهندسی دریایی ایران، را جویا شد. وی در پاسخ، ریشه اصلی عقبماندگی در تحقق سیاستهای توسعه دریامحور را عدم بهرهگیری از ظرفیت نخبگانی دریایی کشور و نیز درک ناکافی مفهوم نخبگی در عصر رسانههای اجتماعی دانست و در همین راستا یادداشت تحلیلی زیر را برای انتشار ارسال کرد.
لزوم بازتعریف نقش نخبگان دریایی در عصر رسانههای اجتماعی در توسعه دریامحور کشور
حسنرضا صفری، رئیس هیئتمدیره انجمن مهندسی دریایی ایران -
در دهههای اخیر، تحولات شتابان فناوری اطلاعات و گسترش رسانههای اجتماعی، ساختار قدرت، نفوذ و مرجعیت در جوامع را دگرگون کرده است. جامعهی دریایی ایران نیز از این تغییر مصون نمانده است.
امروز، مفهوم نخبگی دیگر محدود به مدرک دانشگاهی یا سمت اداری نیست؛ بلکه در گرو توانایی اثرگذاری بر افکار عمومی، روایتگری مؤثر از واقعیتهای دریایی، و توان برقراری ارتباط میان تخصص و جامعه است.
از نخبگان فنی تا نخبگان ارتباطی
صنایع و علوم دریایی همواره در چارچوبهای فنی و تخصصی محصور بودهاند. مهندسان، مدیران بندری و پژوهشگران معمولاً در دایرهای محدود با یکدیگر تعامل داشتهاند و ارتباط آنان با افکار عمومی اندک بوده است.
اما در عصر شبکههای اجتماعی، این مرزها فرو ریخته است. امروز، یک ویدئوی کوتاه درباره مشکلات بندری، فرسودگی ناوگان یا فرصتهای اقتصاد آبی میتواند تأثیری عمیقتر از دهها گزارش رسمی داشته باشد. ازاینرو، نخبگان دریایی باید از لاک تخصصی خود بیرون آیند و در گفتوگوهای عمومی پیرامون آینده دریامحور کشور حضور فعال داشته باشند.
تغییر منطق نفوذ در توسعه دریامحور
در گذشته، نفوذ و اثرگذاری در جامعه از بالا به پایین بود؛ مدیران تصمیم میگرفتند و مردم تبعیت میکردند. اما امروز، در منطق رسانههای اجتماعی، مسیر نفوذ معکوس شده است. کاربران عادی، با روایتهای ساده اما مؤثر، میتوانند جهت افکار عمومی و حتی سیاستگذاریها را تغییر دهند.
اگر نخبگان دریایی در این فضای نوین حضور نداشته باشند، جای آنان را کسانی پر خواهند کرد که دانش تخصصی ندارند ولی زبان رسانه را میدانند. نتیجه، نخبهزدایی از نفوذ در عرصه دریایی است؛ یعنی میدان تأثیرگذاری از اهل علم و تجربه به دست چهرههای کمدانش اما پرصدا میافتد.
رسالت جدید نخبگان دریایی
نخبهی دریایی امروز باید نهتنها کارشناس فنی، بلکه کنشگر ارتباطی باشد؛ کسی که بتواند مفاهیم پیچیده فنی را برای جامعه قابلفهم کند و در پیوند میان علم و مردم نقشآفرین شود.
در این مسیر، چند اقدام کلیدی ضروری است:
1. تولید محتوای قابلفهم و معتبر برای عموم مردم.
2. ایجاد شبکههای گفتوگو میان دانشگاه، صنعت، دولت و جامعه.
3. پاسداری از گفتمان علمی و تخصصی در فضای عمومی.
4. تربیت نسل جدیدی از نخبگان رسانهای دریایی که هم متخصص و هم مسلط بر ارتباطات نوین باشند.
مسئولیت دولت و رسانهها
در کنار نقش نخبگان، دولتمردان و رسانهها نیز مسئولاند تا بستر بهرهگیری واقعی از ظرفیت فکری و تجربی نخبگان را فراهم کنند. تا زمانی که سازوکار تصمیمسازی در حوزه دریا، در حلقههای بسته و غیرتخصصی محدود بماند، هیچ تحول پایداری رخ نخواهد داد.
رسانههای عمومی و تخصصی باید میدان گفتوگو را گسترش دهند؛ صدای کارشناسان، پژوهشگران و فعالان واقعی دریایی را به گوش جامعه برسانند. از سوی دیگر، دولت باید با اعتماد به نخبگان و نهادهای علمی، آنان را بهعنوان بازوی مشورتی در سیاستگذاریها وارد سازد. بهرهگیری از ظرفیت نخبگانی، نه لطف به آنان، بلکه ضرورت ملی است.
تحلیل وضعیت موجود و نقد عملکرد دو ساله
با گذشت دو سال از ابلاغ سیاستهای کلی توسعه دریامحور، بررسیها نشان میدهد که تحقق اهداف این سیاستها با چالشهای اساسی مواجه است. مهمترین عوامل این عقبماندگی را میتوان در چهار محور خلاصه کرد:
1. عدم بهرهگیری مؤثر از نخبگانی دریایی:
نخبگان، اعم از مهندسان، پژوهشگران، دریانوردان و مدیران با تجربه، در فرآیند تصمیمگیری کلان حضور نداشتهاند. بسیاری از پروژهها بدون مشاوره تخصصی آنان تدوین شده و همین امر موجب اجرای ناکارآمد طرحها و از دست رفتن فرصتهای طلایی شده است.
2. عدم تناسب سازوکارهای مدیریتی با عصر رسانههای اجتماعی:
ساختارهای سنتی و غیرشفاف، تعامل با جامعه تخصصی دریایی را محدود کردهاند. فقدان اطلاعرسانی مؤثر و ضعف در ارتباطات اجتماعی سبب شده است تا جریان رسانهای کشور نتواند در ترویج فرهنگ دریایی و تقویت مشارکت اجتماعی نقشآفرین باشد.
3. جزیرهایعمل کردن دستگاهها و موازیکاری نهادی:
ناهماهنگی میان سازمانهای دریایی، اتلاف منابع و نبود همافزایی میان دولت، دانشگاه و بخش خصوصی، از موانع جدی تحقق اهداف سند توسعه دریامحور است.
4. ضعف نقش رسانهها در تقویت گفتمان علمی و تخصصی:
رسانههای عمومی و تخصصی کشور کمتر به معرفی واقعیتهای دریایی و تبیین ضرورت نگاه علمی به دریا پرداختهاند و این امر موجب کمتوجهی افکار عمومی به اهمیت دریا شده است.
ضرورت اقدام فوری
برای جبران این عقبماندگی و جلوگیری از تداوم کفران نعمت عظیم نخبگانی، اقدامات زیر باید در دستور کار قرار گیرد:
• ایجاد سازوکارهای مشارکت فعال نخبگان در مراحل برنامهریزی، تصمیمسازی و اجرای طرحهای دریایی.
• بهروزرسانی نظام مدیریت و حکمرانی دریایی متناسب با شرایط عصر دیجیتال و رسانهای.
• تقویت نقش رسانههای تخصصی در ایجاد گفتمان علمی و حمایت از روایتهای درست و کارشناسی در حوزه دریا.
• طراحی نظام هماهنگی و ارزیابی عملکرد دستگاهها برای جلوگیری از موازیکاری و اتلاف منابع.
این اقدامات میتواند مسیر تحقق واقعی سیاستهای کلی توسعه دریامحور را هموار سازد و نخبگان دریایی کشور را در جایگاه واقعیشان، بهعنوان موتور محرک توسعه و پیشرفت ملی، بنشاند.
جمعبندی
در عصر رسانههای اجتماعی، قدرت دیگر تنها در اختیار ساختارهای رسمی نیست، بلکه در دستان شبکههای انسانی و دانشی قرار گرفته است. اگر نخبگان دریایی در این شبکهها حضور فعال نداشته باشند، روایت آیندهی دریای ایران را دیگران خواهند نوشت.
بنابراین، بازتعریف جایگاه نخبگانی دریایی، شرط لازم برای تحقق واقعی سیاستهای کلی توسعه دریامحور است.
بیتوجهی به آنان، بیتردید کفران نعمت بزرگ نخبگانی در کشور است، نعمتی که اگر قدرش دانسته نشود، فرصتهای دریا نیز از دست خواهد رفت.
به مناسبت دومین سالروز ابلاغ سیاستهای کلی توسعه دریامحور کشور
آبانماه ۱۴۰۴
/